خاکستر روی دشمنی دیرینه

مانا اسکویی* - سفر نخست‌وزیر ژاپن به چین در شرایط کنونی جهان به‌ ویژه در آسیای جنوب‌شرقی از نظر ژئوپلیتیکی، سیاسی و اقتصادی از اهمیت و حساسیت زیادی برخوردار است.خصومت میان دو کشور از پیشینه تاریخی برخوردار است که با توجه به برتری‌جویی ژاپن در سال‌های آغازین قرن بیستم توسعه‌طلبی مرزی و خشونت‌های اجتماعی که در چین مرتکب شد، مانند زخمی همواره در رابطه توکیو- پکن وجود داشت.پس از بحرانی که در 2014 بر سر یکی از جرایر مختلف اصلاحات دو کشور پیش آمد هیچ دیدار رسمی در سطح بالای روسای دو کشور صورت نگرفت و به تبع آن توکیو و پکن بر سر مسائل جهانی به‌طور خاص مرتبط با آسیای جنوب‌شرقی، آشکار و پنهان با یکدیگر اختلاف و رقابت داشتند. با روی کار آمدن ترامپ و بر هم خوردن نظم سیاست خارجی آمریکا و چیدمان سیاسی در آسیای جنوب‌شرقی از یک‌سو و جنگ تجاری که واشنگتن با پکن به راه انداخته از سوی دیگر شرایط به‌گونه‌ای رقم خورده که دو دشمن دیرینه، دو رقیب جهانی و منطقه‌ای نه از سر خواست قلبی، بر پایه منافع ملی خود به‌گونه‌ای در کنار هم قرار بگیرند. در وقایع نزدیکی توکیو و پکن، به معنای از میان رفتن مشکلات، اختلافات و در یک کلام خصومت قدیمی آنها به حساب نمی‌آید چراکه ریشه در رفتار و سنت‌های اجتماعی و تاریخی مردم این دو کشور دارد بلکه با ریختن خاکستر روی آتش اختلافات و تکیه بر اینکه به خاطر منافع ملی با توجه به تغییر معادلات میانی به‌طور خاص در آسیای جنوب‌شرقی به سوی نوعی اتحاد یا گفته می‌شود همگرایی راهبردی کشیده شده‌اند.از طرفی با وجود همه این اختلافات ژاپن و چین در چند سال گذشته در سرمایه‌گذاری‌های ساختاری و در تبادلات تجاری با یکدیگر مشارکت داشته و دارند و امروز هم که نخست‌وزیر ژاپن پس از سال‌ها در بالاترین سطح از سوی رهبران چین مورد استقبال قرار می‌گیرد این مهم را روشن می‌کند که در جهان کنونی می‌توان اختلاف داشت، می‌توان دشمن دیرینه بود اما می‌توان و باید بر سر منافع ملی، با واقعیت‌ها کنار آمد.
* تحلیلگر مسائل سیاست بین‌الملل
osk.ma@yahoo. com