مقابله با تحریم‌ها با گفتاردرمانی نمی‌شود

شکی نیست که تحریم‌های آمریکا مردم ایران را نشانه گرفته است و هدف دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا با اعمال این تحریم‌ها این است که در جامعه ایران یک شورش و نارضایتی عمومی ایجاد کند تا کشور به سمت فروپاشی و تجزیه پیش برود. این سقف آرزوی آمریکایی‌ها است اما اگر این نارضایتی‌ها و اقدامات روانی و عملیاتی به حدی پیش نرود که به فروپاشی منجر شود حداقل امیدوارند که شاهد تغییر حکومت در ایران باشند. اکنون با این حجم از تحریم و بستن شاهرگ‌های حیاتی ایران اعم از نفت و انتقال مالی، ترامپ دیگر دنبال تغییر رفتار ایران نیست و تنها این جمله را به زبان می‌آورد چراکه اگر از قصد تغییر رژیم (حکومت) ایران سخن بگوید وارد فاز خصمانه شده است و دست ایران را برای اقدامات حقوقی و... باز می‌گذارد. عموما تحریم‌ها به صورت مستقیم کشوری را تحت تاثیر قرار نمی‌دهد بلکه باعث می‌شود تا نارضایتی مردم بالا برود و عموما چنین تحریم‌هایی به نوعی اعلام جنگ ترامپ با ایران است‌. از روزی که لیست تحریم‌های آمریکا اعلام شده است و اشخاصی که هیچ ربطی به تحریم‌های اعلامی ندارند مانند مدیرعامل کشتیرانی، مدیر صادرات و واردات یا روسای بانک‌ها تحریم شده‌اند به این معنی است که در حقیقت ترامپ به دنبال فلج کردن کشور است. اینکه این تحریم‌ها چقدر موثر باشد بستگی به حرکات آتی مجموعه حکومت، دولت و ملت دارد و در این تحریم‌ها قسمت روانی تاثیر بیشتری از قسمت عملیاتی آن دارد یعنی اگر جمهوری اسلامی ایران از منظر روانی بتواند اقداماتی انجام دهد که به نوعی خنثی‌کننده بخش روانی جنگ ترامپ باشد تا حدی می‌‌توان گفت نقشه‌های ترامپ با شکست مواجه می‌شود اما به هر حال در عرصه عملیاتی در مبادلات و کاهش فروش نفت تاثیر می‌گذارد و طبیعی است که تا بخواهد تاثیر واقعی خود را بگذارد مدت زیادی طول می‌کشد. البته دست ایران در تحریم‌ها خالی نیست زیرا طی 40 سال گذشته همواره با آمریکا مشکل تحریم را داشته‌ایم و روش‌های بسیار زیادی برای دور زدن تحریم‌ها و تامین منافع و نیازهای اساسی ملت ایران وجود دارد. عموما تحریم فساد را زیاد می‌کند. اگر بخواهیم ابعاد تحریم‌های آمریکا را ترسیم کنیم در درجه اول مردم ایران را تحت تاثیر قرار می‌دهد و درجه دوم فساد در کشور افزایش می‌دهد و در درجه سوم آمریکایی‌ها به دنبال فروپاشی یا تغییر رژیم در ایران هستند. ایران باید در مورد تحریم‌های‌ اعلام جنگ ترامپ استراژی استفاده از قدرت نرم را دنبال کند یعنی ما در درجه اول باید سعی کنیم همه ابعاد روانی و سیاسی قضیه را بررسی کنیم و تحت کنترل داشته و برای هرکدام راه‌‌حل داشته باشیم. در درجه دوم این استراژی باید منجر به این شود که تمام کشورهایی که در این مدت در کنار ایران بوده‌اند در آینده همچنان در کنار ایران بمانند یعنی نباید غیر از آمریکا هیچ جبهه‌ای را در قضیه برجام از دست بدهیم. درباره ارتباط با اروپا بنده در گروه خوشبین‌ها هستم. عده‌ای بدبین هستند و فکر می‌کنند که اروپا در این تحریم‌ها ایران را تنها می‌گذارد اما اروپا به دلیل ضربه‌پذیری ‌امینی و اقتصادی‌اش از تحولاتی که در ایران و خاورمیانه اتفاق می‌افتد علاقه‌مند است که خاورمیانه آرامش و ثبات داشته باشد و از نقش ایران در ایجاد این ثبات و آرامش آگاه است. اروپا علاقمند است که این مسائل در سایه صلح و ثبات حل و فصل شود. در این جهت به دنبال آن است که ابتدا برجام حفظ شود و سپس یک کانال مالی ایجاد شود تا ایران بتواند تاثیرات تحریمی ترامپ را کم کند. اگر ایران موفق شود از نظر سازوکار داخلی خود به ویژه در زمینه استانداردسازی سیستم بانکداری گام‌های موثری بردارد می‌توانیم با اروپا یک کانال سالم و با ابعاد مشخص تعریف کنیم که به نوعی سوئیفت اروپایی را رقم بزند و بتوانیم همه مبالغ فروش نفت خود را به صورت یورو دریافت کنیم و از آن طرف همه نیازهای کشور را به صورت یورویی تامین کنیم. ممکن است در مراحل بعدی مذاکره با اروپایی‌ها از جمله مسأله موشکی و... دارای نقاط مشترک نباشیم و چالش‌هایی در این زمینه به وجود بیاید اما اروپایی‌ها معتقدند برجام در همین چارچوب که مشکلات هسته‌ای ایران را حل می‌کند باید حفظ شود. باید بدانیم در این میان قدرت اروپا مطلق نیست اما معتقدم در این تحریم‌ها اروپا می‌تواند کمک ایران باشد. در ادامه راه گفتاردرمانی مطلوب نیست و حکومت و دولت باید طرح‌های اجرایی برای کشور داشته باشند. هر ارگان و وزارتخانه‌ای باید برای این مقطع حساس پلان الف و ب داشته باشد و همه باید از مصارف ارزی غیرضروری پرهیز و یک اقتصاد مقابله با تحریم را طراحی کنند. باید یک تیم منسجم اعم از حکومت و دولت و سایر قوا پای کار باشند و تمام توانایی‌های خود را به‌کار گیرند تا این مرحله از تحریم‌های آمریکا را از سر بگذرانیم.
* کارشناس مسائل بین المللی