«دوراهی خطرناک سیاستمدار»

علت اجرای نادرست سیاست‌های اقتصادی و شکست کشورها در نیل به توسعه و رشد اقتصادی در یک کلمه نهفته است: «دوراهی سیاستمدار». حفظ کارایی وکارآمدی یا حفظ حکومت گروه خاص. 
مسئولان اقتصادی کشور، نیک مي‌دانند، اگر امکان استفاده از فرصت‌های اقتصادی (جلوه کمی توسعه)، سیاسی (جلوه کیفی توسعه) و اجتماعی برای عموم آحاد ملت میسور گردد، رشد اقتصادی افزایش پرشتاب مي‌گیرد.
 دسترسی برابر به قدرت اقتصادی و فرصت‌های اجتماعی برای بهبود عملکرد اقتصادی مفید و حتی ضرورت دارد، اما برای سیاستمدار خطرناک است، زیرا قدرت اقتصادی به تدریج به حوزه‌های دیگر سرایت خواهد کرد  و قدرت سیاسی او را به مخاطره خواهد انداخت.  
  گذر از حکومت گروه‌های خاص یا به عبارت دیگر «اندک‌سالاری» شرط توسعه و رشد اقتصادی در ایران است وگرنه بدون پایان دهی به انحصارگری و اندک‌سالاری، توسعه در این کشور بی‌معنی است.  


 سیاستمدار، خوب مي‌داند که شایسته‌سالاری و کارایی بیشتر به معنای رفاه بیشتر مردم و حتی افزایش مالیات است، اما این کارآمدی، مقدمات و نتایجی سیاسی دارد که برای سیاستمدار ممکن است پرهزینه باشد.   
 سیاستمداران بر سر این دوراهی، عموما ترجیح مي‌دهند که اقتصاد و سیاست را به گروهی محدود واگذار کنند، گروهی که حافظ منافع سیاسی آنان باشند. این مسیر همان اندک‌سالاری یا الیگارشی است.  
 بارها به اثبات رسیده است هرجا شکوفایی اقتصادی به بار مي‌نشیند، الیگارشی رخت مي‌بندد و هر جا اقتصاد و رشد آن، زمین مي‌خورد الیگارشی حاکم است.  
سقوط ملت‌ها، غالبا محصول اندک‌سالاری و انحصارگری است. گریز از این پرتگاه تنها با هوشیاری و توانمندی مردم و شفافیت امکان پذیر مي‌شود.  
شناخت روزنه‌های اندک‌سالاری، شرط ایمن‌سازی جامعه از این بلای خانمان‌سوز اجتماعی است. اژدهای اندک‌سالاری به هزار رنگ مي‌آید و در جامعه لانه مي‌کند.  
گذر از اندک‌سالاری به ارتباط درون فرادستان و ارتباط میان فرادستان و شهروندان و اعطای حقوق آنها بستگی دارد.  
در عموم کشورهای در حال توسعه گیتی، اندک‌سالاری حرکتی پاندولی دارد، اندک‌سالاری فرو مي‌ریزد، برای مدتی مردم سالاری استقرار مي‌یابد و مجدد با انحصارگری‌ها، اندک‌سالاری حاکم مي‌شود.  
توسعه و رشد اقتصادی به شفافیت و دسترسی باز آسان همگان به قانون و سایر فرصت‌های اقتصادی و اجتماعی نیاز دارد و این دسترسی باز، زمانی امکان پذیر است که سازمان سیاسی جامعه بتواند ویژه خواران و گروه‌های انحصارگر اقتصادی خود حق پندار را تحت مهار جامعه مدنی درآورد.  
انحصارگران ویژه‌خوار، طالب بیشترین قدرت هستند. با توانمندسازی مردم، دستیابی به جامعه قدرتمند میسور بوده و اصلاحات نیز در جامعه هم جواب مي‌دهد و هم جوابگو است.  
نظام‌های اندک سالار، سازوکارهای توانمندسازی احزاب مردمی تاثیرگذار را، از جریان اصلی خود منحرف مي‌سازند و به گونه‌ای آن‌ها را دستکاری می‌کنند که به قدرت قدرتمند او آسیب نزده و خللی وارد نشود.  آنان نیک مي‌دانند که احزاب مردمی و سازمان‌های غیردولتی مي‌توانند به قدرت او آسیب زده و به انحصارگری‌ها پایان دهند.  
توانمندسازی از طریق همکاری گروهی برای دستیابی به منافع خصوصی بیشتر، مي‌تواند راهکارهای مطلوب برای نیل به آزادی و پیشرفت باشد و مهارت عمل جمعی هماهنگ، کلید آزادی از اندک‌سالاری است.  
پایان تاریخ به این مفهوم است که هنوز اگر کشوری، اندک‌سالار بوده و مردم‌سالار نشده است بزودی منطق عدالت و آزادی، آن‌ها را به این افق‌های مختوم سوق خواهد داد.