روزنامه مردم سالاری
1397/08/29
افشانی را به مسلخ نبرید
بالاخره دوره مدیریت جناب افشانی بر شهرداری تهران به حکم بازنشستگی تمام شد و کلید بهشت به سرپرستی جناب حناچی سپرده شد. دوره جناب افشانی که بسیار کوتاه بود خدمات ارزندهای داشت که شایسته تقدیر است نه تخریب. در این دوره کوتاه انتظار شگفتیساز بودن از مدیری که شهر را با دهها ابر چالش تحویل گرفت دور از انصاف است. قصد نداریم اینجا از کارنامه ایشان دفاع کنیم هر چه بود گذشت و دستاوردها و نقدهای جدی که به ایشان داشتیم در کنار هم باید دیده شوند. به جامعه حق ميدهیم که آزادانه حتی تا سالها بعد ایشان را نقد نمایند اما روی سخنم با برخی از جریانهای جبهه اصلاحات است که ميبایست قدری از اصولگرایان در تکریم سرمایههای مدیریتی خویش یاد بگیرند. ببینید چگونه اصولگرایان در تکریم قالیباف و الگوسازی از ایشان لحظهای درنگ ننمودهاند. قالیباف را سرمایه خود و کشور ميدانند و نیک ميدانند که اگر این سرمایه مراقبت نشود چیزی از جبهه اصولگرا باقی نخواهد ماند. اما ما اصلاحطلبان دقیقا فرآیندی عکس آنها را پیش گرفتهایم. به محض اینکه مدیری اصلاح طلب کنار رفت یا باز نشسته شد چنان به جانش ميافتیم و به شخصیت و سبک مدیریتش حمله میکنیم که انگار به دشمنی جانی رسیدهایم. از دید برخی اصلاحطلب نماها الان بهترین زمان برای به مسلخ بردن جناب افشانی است. باید چنان آن را تارومار کرد که آثاری از دستاوردهای ایشان نماند. ميبایست چنان درسی به ایشان دهیم که هیچ مدیر اصلاحطلبی جرأت پذیرفتن مدیریت کلان در نظام جمهوری اسلامی نداشته باشد. واقعا انصاف است که اینگونه بدون توجه به وضعیت جبهه اصلاحات، سرمایههای خود را چوب حراج بزنیم؟ قدری از اصولگرایان یادبگیریم.
رقابتهای درون گفتمانی اصلاحات بشدت دچار آسیب شده است و مبنای آن فراموش شده و بیحد و حصر ميتازد. بدون توجه به اینکه رقابتهای درونی باید مبنای شکوفایی ظرفیتها و توانمندیهای اصلاح طلبان باشد نه خودزنی. در موضوع بازنشستگی جناب افشانی برخی از جریانهای قدرت جبهه اصلاحات که تمامی ابزارها از جمله رسانه و فضای مجازی را بکار گرفته بودند، رقابت عجیبی در تخریب ایشان داشتند و اکثرا از جریانی بودند که در فرآیند انتخاب افشانی به عنوان شهردار تهران، خود را ناکام دیده بودند. اما اکنون فرصت طلایی برای آنها جهت تسویه حساب سیاسی به وجود آمده بود چنان که ميبایست شخصیت و کارنامه ایشان هر دو در کنار هم به مسلخ بروند. با چنین وضعیتی چگونه جناب حناچی انگیزه فعالیت و مدیریت داشته باشد و در نهایت ایشان نیز سرنوشت افشانی را برای خود متصور است. ما نه تنها خود را متعهد به حضور جوانان در عرصه مدیریتی و سرمایهسازی نکردیم بلکه ناچیز داشتههایمان نیز در حال از بین رفتنند. جناب افشانی تجربه و داشتههایی دارد که به قیمت سالها خدمت و کسب تجربه اندوخته شده بود. لازم است به جای به محاق بردن این دست مدیران، فرصتهای بهرهبرداری از تجربیاتشان فراهم شود. جناب افشانی هیچ دستاوردی هم که نداشته باشد حداقل از این حیث شایسته تکریم است که سازمانی را تحویل گرفت که در خیلی جهات در بحران بود. در روزگار کنونی یکی از بزرگترین سرمایه یک ملت، نخبگان مدیریتی هستند و بهرهمندی از آنان نیاز به قدردانی و الگو دارد. مدیران نخبه ما باید احساس ارزشمند بودن را از سوی جامعه و همفکران خویش احساس کنند. امید است جبهه اصلاحات و اندیشمندان آن گامی مهم در راستای سرمایهسازی مدیریتی و مقابله با سرمایهسوزی بر مبنای آرمان اصلاحات بردارند.
*کارشناس ارشد علوم سیاسی
سایر اخبار این روزنامه
«دوراهی خطرناک سیاستمدار»
بازنشستگانی که پست خود را ترک نکردهاند مشمول حکم تصرف غیرقانونی در وجوه اموال دولتی هستند
کیروش: برخی در راه آمادهسازی تیمملی خوابند
افشانی را به مسلخ نبرید
دو روایت مختلف از مقابله با انقراض گونههای ملی
کاهش سرانه مصرف لبنیات در کشور
بازگشت کارت سوخت قطعی شد
احتمال تاسیس کانال بانکی بین اروپا و ایران در فرانسه
تعلیق فوتبال، از اخراج به سبک احمدینژاد تا اصرار توسط لاریجانی
جرم معدومین خرید سکههای عرضه شده از سوی بانک مرکزی نبود
برای اولینبار، تمام دنیا در برابر آمریکا ایستاده است
تداوم حمایت انگلیس از برجام