غلبه قدرت و سیاست بر اخلاق

در رابطه با نشر بداخلاقی در جامعه امروز ایران و اتهام افکنی‌ها و تبلیغات سوء علیه یکدیگر از جمله در تازه‌ترین آن، هجمه به آقای محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه نکاتی باید بیان شود که البته رئیس‌جمهور هم از بداخلاقی‌ها و کشانده شدن برخی حرف‌ها به خیابان و سطح جامعه گلایه داشتند. باید این واقعیت را بیان کرد که جامعه ایران اکنون گرفتار بلایی شده است که «بی‌اخلاقی و بداخلاقی» نام دارد. در کشور انقلاب شد تا جامعه به سمت اخلاق و اسلام اخلاقی گرایش پیدا کند. اما گاهی سیاست و قدرت بر اخلاق غلبه کرده است. عده‌ای در این فضا، بداخلاقی را به «انقلابی‌گری» تعبیر می‌کنند. سیاست را به بداخلاقی تعبیر می‌کنند در حالی که پیامبر اسلام(ص) فرمودند: «من برای گسترش و بسط اخلاق مبعوث شده‌ام و اخلاق را تکوین نمایم.» بنابراین اگر انقلاب اسلامی ایران در جهت سیره نبوی است، باید به سمت اخلاق حرکت کرد. اما متاسفانه برعکس شده است و فضای بداخلاقی حاضر، از این جهت است جایگاه قدرت و سیاست بالاتر از اخلاق قرار گرفته است که این خود یک آفت سیاسی تلقی می‌شود. مسأله دیگر بحث رقابت و قدرت در گروه‌های رقیب است که کینه جویانه با مسائل برخورد می‌کنند. در حوزه سیاست و قدرت بداخلاقی‌ها به وفور یافت می‌شود. از جمله حمله به دولت، برجام و وزرا بوی قدرت‌طلبی می‌دهد که تاکنون آثار نامطلوبی در عرصه سیاسی کشور داشته است. در همین باره اظهارات آقای روحانی در مقام ریاست جمهوری، بر این مبناست که یک بار باید به این پرسش بازگشت که چرا این بداخلاقی‌ها و تخریب‌ها علیه یکدیگر در جامعه رواج دارد؟ بارها این مطلب عنوان شده است که حتی در حوزه‌های علمیه و بین طلاب، شخصیت‌های سیاسی ارشد کشور را که از درون فیضیه برخاسته‌اند، خودشان این افراد را تضعیف می‌کنند. چنین اظهاراتی واقعا جای تعجب دارد. حوزه‌های علمیه قرن‌ها آرزوی این را داشتند که یک سیاستمدار بین‌المللی و مطرح به جهان معرفی و عرضه کنند. اکنون شخصیت‌هایی وجود دارند که از اقبال و رأی مردم هم برخوردارند و مورد قبول جامعه هستند، برخی این چهره‌ها را تخریب می‌کنند و به اصطلاح می‌کوبند. فلسفه چنین کاری چه می‌تواند باشد؟ هیچ انسانی بی‌عیب نیست. تلاش برای از بین بردن و تخریب چهره‌های خودی، کاری عجیب و قابل تأمل است و به واقع پدیده نادری است. دولتمردان ایران منتخب ملت هستند و تخریب و تضعیف این افراد، تخریب ملت قلمداد می‌شود. باید در چنین رفتارهایی تجدیدنظر شود. نکته بعدی این است که باید چنین اصلاحات رفتاری، از بالا آغاز شود. متاسفانه شخصیت‌ها و نخبگان کشور مسبب بداخلاقی‌ها هستند و سپس در بین توده مردم این مسائل و آسیب‌ها رواج می‌یابد. «الناس على دین مُلوكهم»؛ مردم باید رفتارهای دینی و اخلاقی را از بزرگان بیاموزند. هر فردی باید یک بار به رفتار و عملکرد و خلقیات خود رجوع کند. اگر بزرگان کشور در جایی بنشینند و باد هم نزدیک‌تر شوند و ائتلاف و انسجام خود را به مردم نشان دهند، جامعه هم در مسیر اصلاح گام خواهد برداشت. اما برخی افراد هم در این میان هستند که به دولتمردان و به‌ویژه دیپلمات‌های کشور اتهامات و سخنان ناروا وارد می‌کنند در حالی که آقای ظریف وزیر امورخارجه و همکاران ایشان مورد تأیید رهبر معظم انقلاب هستند. واقعیت این است که ارزش سخنان آن افراد به اندازه‌ای نیست که به آن پرداخته‌اند شود. واقعا نباید وقت را صرف پاسخ دادن به این افراد کرد زیرا به قدری بدون سند و مدرک سخن می‌گویند که حیف است سخنی درباره آنها بیان شود، زیرا انسان باید برای وقت خود ارزش قائل شود و از کنار سخن کم‌ارزش باید عبور کرد.
* استاد حوزه و دانشگاه