هیچ چاره‌ای جز اصلاحات نیست

از اینکه نظام سیاسی و اجتماعی ما نیاز به اصلاحات دارد، شکی نیست. اکنون در آستانه چهلمین سال پیروزی انقلاب اسلامی هستیم و اگر بخواهیم این سال‌ها را نقد کنیم و نظام را زیر ذره‌بین بگذاریم، محاسن و معایبی دارد. خدمات بسیار بزرگی شده و اشکالات زیادی هم به آن دیده می‌شود. پاره‌ای از اشکالات، بنیادین است و پاره‌ای هم به عملکرد برخی از مسئولانی که به هر حال در جهت حفظ نظام آن‌طور که باید حرکت نکردند، بر می‌گردد. در هر صورت این نظام به اصلاحات نیازمند است و در چارچوب خود نظام هم باید اصلاحات صورت بگیرد. هرچند ممکن است اصلاحات در چارچوب قانون اساسی انجام شود که بحثی در این مورد ندارم ولی رویکرد کلان سیاسی ما نیاز به تحولاتی دارد که اگر در این رویکرد کلان سیاسی تحولاتی صورت نگیرد، مشکلات دیگر ما در بحث‌های اقتصادی و فرهنگی هم درست نخواهد شد. بنابراین اصلاحات از ضروریات جامعه است. در مجموع هر جامعه‌ای که در بستر زمان جلو می‌رود، روزبه‌روز با عقل مدرن و تحولات جدید روبه‌رو می‌شود که باید خود را با آن وفق دهد. معتقدم در سال‌های پس از انقلاب هرچه جلوتر آمدیم، ملت رو به دموکراسی و آگاهی بیشتر رفته و در این شکی نیست. در مقابل هم ممکن است فشارهای زیادی وارد شده باشد و موانع زیادی پیش آمده باشد، اما اگر بخواهیم کلی نگاه کنیم، هرچه جلوتر آمدیم، آگاهی و رشد ملت در دموکراسی بیشتر و جامعه ما عقلانی‌تر شده و این قابل انکار نیست. اما چه راهی برای اصلاحات باید در پیش بگیریم؟ یکی از راه‌ها حضور اصلاح‌طلبان است که در عرصه سیاسی باید همواره حفظ شود. البته با اختلافات کمتر. هرچند اختلاف سلیقه‌ها طبیعی است، اما اختلافاتی که به چنددستگی و تقابل بینجامد، بسیار به اصلاحات ضربه وارد می‌کند. درواقع خود اصلاحات هم باید واکاوی و آسیب‌شناسی شود تا مشکلات آن کم شود که در این صورت می‌توان به سوی هدفی که تعریف شده، حرکت کرد. از همه مهم‌تر، اصلاحات باید حرف نو و پیام جدید داشته باشد و چنانچه براساس پیام‌های قبل حرکت کند، احتمالا راه به جایی نخواهد برد. بنابراین اصلاح‌طلبان و اصلاح‌طلبی باید اختلافات استراتژی‌شان کمتر شود و با هم توافق کنند تا در یک جریان و خط قرار بگیرند و حرف و رویکرد جدیدتری برای گفتن داشته باشند. توجه به این نکته که اگر خواهان حفظ کشور و خواستار حرکت مملکت در جهت آسایش هستیم، راهی جز صندوق رأی نیست. از صندوق‌های رأی قهر نکنیم، حتی اگر شورای نگهبان رد صلاحیت کرد. اما نباید دست از فعالیت سیاسی بکشیم بلکه باید کاندیدا معرفی کرده و در انتخابات شرکت کنیم. اگر از صندوق رأی قهر کنیم، دیگر بساط دموکراسی جمع می‌شود. ضمن احترامی که برای اصولگرایان قائلم، اما بر این باورم که با دیدگاه برخی اصولگرایان در مجلس یا احزاب‌شان، نمی‌توان کشور را در قرن بیست و یکم اداره کرد و در واقع رویکرد اصلاح‌طلبی و اصلاح‌طلبان بیشتر می‌تواند کشور را مدیریت کند. بنابراین باید در جهت تقویت روحیه گام برداشت، به مردم امید داد و از همه مهم‌تر اینکه سعی کنیم بین صندوق رأی و مردم فاصله نیفتد. هیچ چاره‌ای جز اصلاح‌طلبی و اصلاحات در کشور وجود ندارد. عده معدودی هم که شعار ناامیدی از اصلاحات را سر می‌دهند، نه تنها چاره‌ساز نیست که مشکل را صدچندان خواهد کرد. بنابراین اصلاح‌طلبان با توافق آرا با هم بحث کنند و توافق جدی به عمل آورند. سال آینده انتخابات مجلس را در پیش داریم و باید کاری کنیم که مردم حضور یابند. از آن طرف هم چانه‌زنی کنیم تا شورای نگهبان عرصه را بر اصلاح‌طلبی تنگ نکند. فراموش نکنیم که ملت در هر دوره نسبت به دوره قبل عقلانی‌تر عمل کرده و آگاه‌تر شده است. هرچند در دولت تدبیر و امید مشکلات تا اندازه‌ای زیاد شد ولی دولت نیز کوتاهی‌هایی در مسائل اقتصادی داشت، اما موانعی که برای دولت روحانی درست شد از سوی برخی داخلی‌ها در مسأله برجام و پدیده ترامپ و جریان ترامپیسم در آمریکا هم بود که به بروز مشکلات اقتصادی در داخل منتهی شد و سیاست‌های منطقه‌ای علیه ما شکل گرفت. از همه مهم‌تر برخی نهادهای اقتصادی هم با دولت همکاری نکردند که نمونه آن را در مسأله اختلاف نظرها در تصویب FATF شاهدیم که عدم تصویب CFT منجر به تضعیف ارتباطات بانکی خواهد شد. با همه اینها ناامید نباشیم و در خط اصلاحات بایستیم.
* محقق و پژوهشگر