«زوج و فرد» زیر رادیکال

آرمین منتظری روزنامه‌نگار همین ابتدا بگویم که من هم به مانند بسیاری دیگر از شهروندان تهرانی از وضع آلودگی هوا در تهران آزرده‌ام. من هم مانند بسیاری دیگر فرزند خردسال دارم و نگران وضع سلامتی‌ او هستم. اما به‌عنوان یک شهروند که حقوقی دارم، نمی‌توانم بپذیرم که برای حل معضل آلودگی هوای تهران مدام تنها از حق شهروندان هزینه شود.
سوال این است که چه کسی این بحران را به وجود آورد؟ بحران آلاینده‌بودن بنزین‌ها از کجا آغاز شد؟ بحران آلاینده‌بودن خودروها در کجا ریشه دارد؟ آلودگی گردوغبار که مدام با آن روبه‌رو هستیم، چگونه حل خواهد شد؟ چه کسی بحران خشکی دریاچه‌ها و تالاب‌های بزرگ کشور را به وجود آورد؟ قبول دارم که بخشی از این امر به خشکسالی برمی‌گردد که بشر برای حل آن کاری از دستش ساخته نیست اما به هرکجا که می‌نگری، سوء‌مدیریت فریاد می‌زند.  مسئولان برای این مشکلات چه کرده‌اند؟ حالا راه‌حل جدید مسئولان این است که محدوده زوج و فرد را نیز به محدوده طرح ترافیک بیفزایند. چرا؟ تا آلودگی هوا کمتر شود یا نهادهای ذیربط منبع درآمدی جدید برای خود ایجاد کنند؟ شاید هم شهرداری تهران می‌خواهد از محل این درآمد بدهی‌های میلیاردی خود را که به دلیل سوء‌مدیریت‌ها ایجاد شده، بپردازد؟
فارغ از این‌که معلوم نیست محدودیت‌های این‌گونه‌ای حقیقتا تا چه اندازه بر کاهش آلودگی تاثیرگذار باشد، سوال این است که حقوق من به‌عنوان یک شهروند چه می‌شود؟ حق من و خانواده‌ من به‌عنوان یک شهروند این است که از هوایی پاکیزه بهره‌مند باشیم. هوایی که کمترین نقش را در آلوده‌کردنش داشته‌ایم. حق من و خانواده‌ام به‌عنوان یک شهروند که در یک کلانشهر به نام تهران زندگی می‌کنم، این است که بتوانم از امکاناتی (خودروی شخصی) که سعی کرده‌ام برای خانواده‌ام فراهم کنم، بدون محدودیت‌های فزاینده استفاده کنم.
نکته بسیار مهم دیگر این است که اعمال محدودیت‌ها برای شهروندان تنها زمانی مجاز و منصفانه است که زیرساخت‌های جایگزین و انتخابی دیگر برای شهروندان مهیا باشد. برای مثال من موافقم که شهروندان به خاطر انداختن زباله‌هایشان در خیابان جریمه شوند؛ چراکه به اندازه کافی در این خصوص گفته شده و به اندازه کافی سطل زباله در شهر وجود دارد. اما با وجود این نقص عظیم در سیستم حمل‌ونقل عمومی در تهران، چطور انتظار می‌رود که شهروندان را با توسل به این قوانین با استفاده از وسایل حمل‌ونقل عمومی و استفاده‌نکردن از خودروی شخصی‌شان مجبور کرد؟ یادم هست در ‌سال 2004 یا 2005 در ونکوور کانادا مسئولان شهری‌ درصدی ناچیز بر قیمت سوخت افزودند و اعلام کردند این افزایش قیمت را صرف گسترش زیرساخت‌های حمل‌ونقل عمومی شهر خواهد کرد. پول حاصل از این افزایش قیمت بنزین به میزان 330‌میلیون دلار صرف نوسازی و گسترش زیرساخت‌های حمل‌ونقل عمومی شهر شد تا شهروندان ونکوور را به استفاده کمتر از خودروهای شخصی‌شان ترغیب کنند و البته نتیجه هم گرفتند. من منکر لزوم همکاری و همراهی شهروندان با مسئولان شهری برای حل مشکلات شهر نیستم، اما منصفانه نیست که در این خصوص تنها شهروندان هزینه بدهند. هزینه‌ای که شفاف نیست قرار است در کجا مصرف شود.
علاوه بر این، اعمال محدودیت بر استفاده از خودرو‌های شخصی نباید تا این اندازه گسترده باشد. معمولا در کلانشهرهای دنیا این محدوده به منطقه مرکزیت مراکز اداری و دولتی محدود می‌شود، اما افزودن محدوده زوج و فرد به محدوده طرح ترافیک در تهران تحت عنوان حلقه دوم طرح ترافیک، برخی پارک‌ها و مجموعه‌های ورزشی، مدارس و مسیرهای اصلی خروج یا ورود به شهر را هم شامل می‌شود که می‌تواند مشکلات فزاینده‌ای برای شهروندان ایجاد کند.