برای بودجه، باج ندهید

مسعود رضا بِلادُری‪-‬ اظهارت «حسام‌الدین آشنا» در باب قوم و قبیله‌هایی که در پشت ردیف‌های بودجه بیت‌المال روزگار می‌گذرانند در ابتدا مانند کابوسی است که از چشم‌های خسته و ناامید ایران عبور می‌کند و قلب‌های نگران را از طپش بازمی‌دارد. چگونه باور کنیم منتخب ملت در انتخابات ریاست جمهوری یارای تقابل با بودجه‌خواران را ندارد و برای تصویب، درصدی را باج می‌دهد؟ به برکت وجود فضای مجازی که مستمر با فیلترینگ و تکفیر حاکمیت مواجه است، تدقیق در بودجه کشور می‌رود به سطوح پایینی جامعه نیز رخنه کرده و نهضت بودجه را که از مطالبات رهبری نیز شمرده می‌شود، احیا کند. حالا مردم از خود می‌پرسند این موسسات خوش‌اقبال که از ژن‌های خوب آکنده هستند و با اسامی آشنا و غریبه ذیل اتیکت‌های فرهنگی، بودجه‌هایی نامتناسب از شیره جان مردم‌ می‌بلعند تاکنون چه باری از دوش ایرانیان برداشته‌اند که هر سال حکومت خود را مجبور به پر کردن کاسه عمیق هزینه‌هایشان کرده است؟ با یک حساب سرانگشتی می‌توان دریافت اگر یک‌سال این بودجه‌ها قطع شود و خدمات بی‌شائبه فرهنگی این حضرات تعطیل شود، چند هزار جوان و خانواده ایرانی و کارگر و کوخ‌نشین‌ می‌توانند لقمه نانی حلال برای خانواده خود به ارمغان ببرند و اقتصاد و به تبع آن فرهنگ را منور کنند؟ جوانان شایسته و تحصیل‌کرده و نخبه و البته بیکار ایرانی برای دریافت چندرغاز از فلان بانک باید از هفت‌خوان رستم بگذرند، در حالی که دولت برای تصویب بودجه سالانه خود به نقل از یک آشنا باید جیب پدرخواندگانی را از بیت‌المال تامین کند و اینان همان نامحرمانی هستند که امام راحل ملت را از ایشان بر حذر داشت. این‌همه آسیب و فقر و تنگدستی که از مدارس تا مراکز خیریه و مردم‌نهاد در روز گزارش می‌شود ولی به ظاهر گوش برخی به دستان ناشنواست، گویی که در این ملک هر چه بانفوذتر، ناشنواتر پس چه کسی بنا دارد به اینان اعلام کند که شکم گرسنه دین و ایمان ندارد.
بارها از لسان رهبری شنیدیم که از اوضاع فرهنگ و عدالت اجتماعی به‌طور کامل رضایت ندارند، نتیجه این منویات و نگرانی‌های مردم و رهبری این شد که حاکمان و دولتمردان به‌جای فعالیت علمی در بخش فرهنگ برآن شوند تا موسسات خاص و خورنده بودجه را افزایش دهند که حاصلی جز ناامیدی مردم از حکومت در بر ندارد. کتاب حقوق عمومی کشور را که ورق می‌زنیم گوشه به گوشه آن نهادی نظارتی و امنیتی سکنی گزیده، از دیوان محاسبات تا دادگستری و سازمان بازرسی؛ از وزارت اطلاعات تا بازرسی رهبری و ریاست جمهوری، از حراست‌ها و حفاظت‌ها و ضابطان تا ارتباطات مردمی و...
چگونه شخصی اعتماد ملتی را جلب می‌کند تا نماینده مردم باشد در دل حاکمیت و حال از معاونش می‌شنویم باج می‌دهند به پدرخواندگانی که اگر ندهند بودجه کشور را زمین‌گیر خواهند کرد. سوال این است: آقای آشنا پس دولت تدبیر و امید کی بنا دارد از ظرفیت مردم برای مقابله با این خورندگان بودجه بهره‌مند شود؟ چرا پدر خواندگان را به مردم معرفی نمی‌کنید؟ چرا باج می‌دهید؟ اگر اتکای دولت دوازدهم بر رای دهندگانش است پس چرا به‌جای باج دهی از آنان حساب نمی‌کشید؟
اگر این قسم اظهارنظرها را دعاوی سیاسی جناحین همیشه در مخاصمه ندانیم با نگاهی به لایحه بودجه صدق اظهارات جناب آشنا برایمان هویدا‌ می‌شود، چرا که به ظاهر دست‌های زیادی بی‌جهت بر دامان بیت‌المال خواهیم یافت که همگی هم دغدغه فرهنگ دارند و چه مظلوم است این واژه فرهنگ که دامن دامن بی‌فرهنگی از زیر سایه‌اش به تاراج‌ می‌رود.


همه ساله در پایان سال، دولت لایحه بودجه را تقدیم مجلس می‌کند و مجلسیان با جلسات متعدد و ریزبینی‌های مختلف به تصویب کلیات و جزئیات آن‌ می‌پردازند. این اقدام در جمهوریت نظام تعریف شده بدان معنا که حکومت میزان بیت‌المال و میزان هزینه‌های جاری خود را تقدیم نمایندگان مردم می‌کند تا آنان اذن دهند دستان حکومت بر بیت‌المال وارد شود و این عملی است که در نظام ما مقدس است. حال که‌ می‌بینیم در برخی از جهات مبهم و مباحثی چون پدرخواندگان و ایل‌وتبارهایی خاص بر آن سیطره‌هایی هرچند اندک دارند، دلمان ریش می‌شود از حاکمان و متوقع می‌شویم در اسرع وقت هر مسئولی اگر آب در دست دارد زمین بگذارد و از صیانت بودجه دفاع کند و اگر دستی به رسم نفوذ بر آن دید، قطع شود.
همچنین ملت در این شرایط خطیر که ظرف چند ماه گرانی کمرشان را تا کرده، متوقع هستند بودجه در مسیر رفع گرانی از معیشت و اشتغال جوانان و ازدواج و حرکت در چرخ اقتصاد به جیب قوه مجریه واریز شود و اضافات بیت‌المال تکمیل کننده ردیف‌های دیگر شود که در اولویت‌های بعدی هستند لذا بی‌خردی و احساسات نباید در تنظیم بودجه سالانه دخیل شود، همچنان که به‌نظر‌ می‌رسد پس از تصویب بودجه، نظارت بر اجرای آن از تنظیم و تصویب نیز مهم‌تر است.
در این چند دهه دیده شد بسیاری از برنامه‌ریزی‌های خوب در اجرا زمین‌گیر شد. به دولت تدبیر و امید عرضه‌ می‌دارم در اجرا و ارائه خدمت به‌جای چرخاندن مدیران دولتی از این وزارتخانه به آن نهاد، رو به اعتماد به جوانان تحصیل کرده و بانوان شایسته آورد تا در بدنه اجرایی شور و شعور و جسارت و تدبیر قرین یکدیگر شوند.