دست از نقدهای غیرمنصفانه بردارید

سحاب شکیبا| این، شیوه مرسومی شده بین منتقدان دولت؛ از هر سخنرانی و اظهارنظر رئیس‌جمهوری آن چیزی را که خودشان دوست دارند، برداشت می‌کنند، تبدیل به خبر و نظر و توییتش می‌کنند، موج می‌سازند و برخی از همه‌جا بی‌خبر دیگر هم از این «برداشت نوین» دلخور می‌شوند، واکنش نشان می‌دهند، تیتر می‌کنند، تحلیل می‌نویسند، عده جوان‌تری دست می‌گیرند و شوخی می‌سازند و خلاصه این بازی و موجِ خودساخته و مبتنی بر اشتباه را تا تبدیل شدن به یک «باور» ادامه می‌دهند.
روش غیرمنصفانه‌ای که به شکل‌های مختلف از ‌سال ۹۲ شروع شده و هر بار گسترده‌تر و مدرن‌تر می‌شود و به موضوعات مختلف بسط می‌دهند. این روش جدید منتقدان، دروغ گفتن نیست! بلکه بیانی ناقص از حقیقت است و چرخاندن معنای اصلی آن. این چند نمونه را که در همین هفته اخیر رخ داده، ببینید و مغالطه‌های نقلی را مشاهده کنید:   وزیر فرهنگ دولت احمدی‌نژاد دیروز در حساب شخصی‌اش در توییتر نوشت: «روحانی که فهمش از علوم انسانی اسلامی، گذاردن قرآن در داشبورد خودرو است و پیام عاشورا را مذاکره می‌داند، منتقدان FATF ازجمله اساتید حوزه، دانشگاه و برخی مراجع را ناآشنا با اسلام می‌خواند! و معلوم نیست نیل ایشان به مدارج حوزوی هم مثل کسب مدارک دانشگاهی بوده است؟!» کلام تند و توهین‌آمیزی که براساس یک هوچیگری در بین این طیف راه افتاد. حسن روحانی در جمع مدیران ارشد وزارت راه و شهرسازی هیچ‌گاه نگفت مراجع و اساتید حوزه که این کنوانسیون را قبول ندارند، با اسلام ناآشنایند! در فیلم این مراسم که روی اینترنت موجود است، گفته: «یک نفر از یک گوشه‌ای که نمی‌دانیم کجاست، مردم را تحریک می‌کند که اگر FATF امضا شود یا با گروه اقدام مالی کار کنیم، اسلام از دست می‌رود. ‌ای کاش اسلام را می‌فهمید، بعد می‌گفت اسلام از دست می‌رود.» ببینید این دو مفهوم چقدر با هم متفاوت‌اند! توهین به بزرگان حوزه یا تاسف برای آدم‌های پشت ‌پرده که اسلام را بازیچه اغراض سیاسی‌شان می‌کنند و مردم را تحریک می‌کنند؟  روحانی در همان جلسه گفت: «اکنون می‌خواهیم با بانک‌های خارجی کار کنیم. بدون کار کردن با بانک‌های خارجی اقتصاد ما حل می‌شود، اما با ۲۰‌درصد گران‌تر؛ یعنی شما جنس را وارد می‌کنید از این صرافی به آن صرافی، نهایتا ۲۰‌درصد گران‌تر به دست مصرف‌کننده می‌رسد.» «می‌گویند برجام باشد یا نباشد. ترجمه کنید یعنی چه؟ برجام باشد یعنی چه؟ برجام نباشد یعنی چه؟ بگویید بودن چقدر سود دارد و نبودن آن چقدر ضرر؟ از مردم سوال کنید. از مردم سوال کنید که شما می‌خواهید زندگی کنید، آیا آن را ارزان می‌خواهید یا گران؛ مگر می‌شود در دنیای امروز با بانک‌های خارجی کار نکنیم؟» با این نقل کم‌ابهام، روزنامه‌ای منتقد تیتر زد: «وعده ارزانی ۲۰‌درصدی با FATF » یا دیگری تیتر یک کرد: «آقای رئیس‌جمهوری شوخی می‌کنند / واکنش مردم به ادعای ارزانی پس از برجام».
ابتدا این حرف روحانی را درباره انجام کارها و ارتباط با بانک‌های خارجی، به ارزانی و گرانی کالاهای روزمره تقلیل می‌دهند، سپس از مردم درباره آن می‌پرسند و این حرف را بدل می‌کنند به «وعده ارزانی»! اساسا حرف‌های رئیس‌جمهوری درباره ارزانی کالاهای عمومی بود یا گرانی ارتباط گرفتن با بانک‌های خارجی در صورت نپذیرفتن FATF ؟ چقدر تغییر حقیقت؟ روزنامه‌ای در صفحه اول تیتر زده: «ظلم بزرگ دولت به ۳‌هزار دانشجوی بورسیه / نوبت محاکمه مدیران متخلف است» و در متن نوشته که دیوان محاسبات کشور حکم نهایی خود را درباره پرونده دانشجویان بورسیه‌ صادر کرد که بر این اساس تخلفی متوجه شورای مرکزی بورس دولت دهم نیست و این شورا در حدود وظایف و اختیارات قانونی عمل کرده است. با صدور این حکم و نهایی‌شدن نتیجه پرونده، اینک نوبت محاکمه مدیران متخلفی است که با سرنوشت ۳‌هزار بورسیه برای مطامع سیاسی خود بازی کردند و مرتکب ظلم بزرگ شدند. تهمت‌هایی که به هزاران دانشجوی نخبه زده شد و...
اما اگر اصل حکم را جست‌وجو کنید، می‌بینید این روزنامه معزز دروغ نگفته ولی در چرخشی آشکار، نتیجه حکم دیوان محاسبات را به نظر خود تفسیر کرده، تیتر و تفسیر و بازخواست ساخته است! محمود صادقی، نماینده مردم تهران در کانال شخصی‌اش توضیح داده: «رأی هیأت اول مستشاری دیوان محاسبات در محکومیت وزیر سابق علوم و اعضای شورای مرکزی بورس به انفصال از خدمت به مدت یک‌سال و جبران خسارت به مبلغ ۵‌میلیارد و دویست‌میلیون تومان به علت اعطای بورس به افراد فاقد شرایط صادر شده بود که با رأی حاکم ‌شرع محکمه تجدید نظر دیوان نقض شد. صرف‌نظر از ضعف آشکار در نحوه استدلال رأی، مفاد آن دلالتی بر عدم وقوع تخلف در اصل اعطای بورس به افراد فاقد شرایط ندارد. ‏استدلال حاکم شرع محکمه تجدید نظر این است که شورای مرکزی بورس وظیفه نظارتی دارد نه اجرایی؛ بنابراین اعضای شورای مرکزی بورس مسئول جبران خسارات وارده به بیت‌المال ناشی از اعطای بورس به افراد فاقد شرایط نیستند و جبران خسارات وارده به بیت‌المال باید از محل وثایق و تعهدات خود بورسیه‌های غیر قانونی که لغو بورس شده‌اند، صورت گیرد.» می‌بینید؟ این رأی تازه، نه‌تنها اصل تخلف در اعطای بورسیه را نقض نکرده بلکه بر آن صحه گذاشته ولی فقط محل تأمین خسارت را تغییر داده است. این دست قلب حقیقت‌ و دغل‌بازی‌ها وقتی زیاد شود، کم‌کم اعتماد به رسانه‌ها از بین می‌رود. شاید عده‌ای ساده‌بین (یا درست‌تر بگوییم جوگیر) برای مدتی با این برداشت‌های اشتباه و پرمغالطه خوش باشند، ولی آن‌چه آسیب می‌بیند، اعتماد اجتماعی است. منتقدان ارجمند! آیا وقتش نشده که از این روش‌های بی‌حاصل دست بردارید؟