روزنامه شهروند
1397/09/28
گزهاي طلایی!
ميگويند كه يكي از نويسندگان شوخطبع آمريكايي از سوي يك خانم ثروتمند به يك مهماني بعدازظهر يا همان كوكتل دعوت شده بود. در آن روز يكي از دوستان آقای نويسنده به ديدن او آمده بود. پيش از رفتن وي، آقاي نويسنده پيشنهاد كرد براي شناختن اين طبقه ثروتمند، ولي بياحساس و بيتفاوت، با او به مهماني آن خانم بيايد. دوست او پذيرفت، ولي آقاي نويسنده تعمدا نيمساعت دير به مهماني رفت. هنگامي كه رفت، خانم ميزبان كه چنين نويسنده نامداري دعوت او را پذيرفته بود، با خوشحالی و افتخار به پيشوازش آمد و وي را به داخل جمع مهمانان دعوت كرد. آقاي نويسنده خوشذوق هم بابت تاخير عذرخواهي كرد و گفت كه عمهام را كشته بودم و داشتم دست و پايش را مثله و جدا ميكردم، لذا قدري معطل شدم! خانم ميزبان در حالي كه ميخنديد، گفت که اصلا مهم نيست همين كه تشريف آوردهايد براي ما افتخار است!! و نويسنده به دوستش رو كرد و گفت كه حالا اينها را شناختي؟ كه چقدر ظاهرگرا هستند و اصلا به حرفهايت گوش نميدهند.ظاهرا برخي از مسئولان ما نيز همينگونه هستند و گويي هيچ چيزي را نميشنوند. اخيرا آقاي دادكان، رئيس سابق فدراسيون فوتبال اعلام كرد كه در زمان او در اصفهان لاي گزهاي اهدايي به داوران سكه ميگذاشتند، ولي نكته مهم اين است كه ايشان نفرمودند كه در آن زمان چه اقدامي براي برخورد با اين فساد كرده است؟ چرا اكنون و پس از گذشت بيش از 10سال به اين مسأله اشاره ميكند؟ به علاوه رئيس فدراسيون فعلي كه سراپا براي حفظ مديريت خود و فرار از قانون بازنشستگي به فيفا متوسل شد، چرا در اين مورد اقدام نميكند؟ مگر چنين اقداماتي مشمول مرور زمان ميشود؟ آيا بايد 10سال ديگر منتظر بمانيم تا رئيس فعلي فدراسيون فوتبال هنگامي كه پيرتر شده است و توان كار كردن ندارد، خاطره بگويد كه در زمان او لاي مسقطي سكه ميگذاشتند و به داوران ميدادند؟!!
فرق يك جامعه پويا و سالم با يك جامعه منفعل و ناسالم در بود يا نبود فساد نيست. فساد در همه جوامع هست و ممكن نيست كه جامعهای بدون فساد داشته باشيم، مگر جوامع بسيار ساده اوليه كه از چند نفر تشكيل ميشدند، بنابراين ريشهكني فساد عملا غيرممكن است، كسي هم انتظار ندارد كه اين اتفاق رخ دهد. آنچه مردم انتظار دارند اين است كه در صورت وقوع فساد به آن رسيدگي شده و هم راههاي فساد مسدود شود و هم فاسدان مجازات شوند. هنگامي كه چنين فسادهايي علنی و افشا ميشود و هيچ بازتابي پيدا نميكند و كسي به آنها رسيدگي نميكند، اعصاب جامعه را خطخطي ميكند. حتي گوينده آنقدر شجاعت به خرج نميدهد كه بگويد چه تيمي و چه فردي مرتكب چنين تخلفي شده و چرا داوراني كه آن هدیهها را گرفتهاند، گزارش ندادهاند؟ اگر امتياز داوري يك نهاد مورد سوال جدي قرار گيرد، اعتبار بقيه اجزای آن ديگر از اهميت چنداني برخوردار نخواهد بود، حتي كميته داوري فدراسيون فوتبال نيز براي دفاع از حيثيت احتمالي داوران وارد ماجرا نشده است. اكنون ميتوان به وضوح متوجه شد كه اگر اين ادعا در يك جامعه سالم انجام شده بود، چه ولولهاي ميافتاد و چه اقداماتي براي رسيدگي انجام ميشد؟
سایر اخبار این روزنامه
بودجه دولت، گوشت قربانی است
با افتخار اين لباس اميدبخش را تن میكنيم
ویدیوی پرماجرا عذرخواهی و یک پیشنهاد
با نیکی نصیریان که ناگهان بزرگ شد
آتش به جان زاهدان
یلدا دانهای چند؟!
فروزان با کدام قانون محروم شد؟
زمان ادغام فرا رسیده است
پشتپرده طرفداری روحانیون از پدیده
ارتقای آمادگی مردم اولین گزینه مقابله با زلزله تهران
صفحه شهرونگ
گزهاي طلایی!
تسهیل امور اداری مردم را دستکم نگیریم
شرمساریم