وفاق ايرانيان در جشن کريسمس

برخلاف سال‌هاي دور و نه چندان دور، در اين چند سال اخير، از جمله در سال جاري، از جانب هموطنان غيرمسيحي، تلاش‌هايي جهت حضور در جشن کريسمس آغاز سال 2019 با ايرانيان مسيحي به چشم می‌خورد که از نگاه برخي، سوال برانگيز شده است. به زعم نگارنده و به دلايل ذيل، هيچ جاي نگراني نيست چون علي‌رغم اين همراهي، همان مثل «عيسي به دين خود و موسي به دين خود» است. 
وانگه هم در تاريخ ديرين ايران و هم در رويدادهاي ديگر کشورها در اين سال‌ها، چنين موافقت‌هاي نانوشته‌اي به چشم می‌خورد: انفجار اطلاعات و گستردگي فضاهاي مجازي و تنوع آنها، هر رويدادي در اين دهکده جهاني، پيش چشم است و کنجکاوي‌ها را در چيستي وقايع برمی‌انگيزد. احساس نزديکي و وفاق با هموطناني که در اقليت‌اند. که بايد گفت چنين احساس و همراهي‌اي، به وحدت جامعه به دور از سلايق مختلف، بسيار کمک می‌کند. پذيرفته شدن جشن‌هاي ايراني علي‌الخصوص «نوروز» به وسيله کشورها و مليت‌هاي مختلف، ما را به نوعي در پي جبران آورده است.
همگامي اهل تسنن و حتي مسيحيان جهت حضور در عزاي حضرت اباعبدالله الحسين(ع) و اشک ريختن در مظلوميت امام و ياران باوفايشان و نيز پياده روي روز اربعين حسيني، نمونه بارزي از اين همراهي است. نياز انسان‌ها به شادي و رفاقت و همراهي با ديگران، جهت طرد تنش‌ها و مرارت‌هاي زندگي، چنان که ايرانيان باستان جهت دفع خستگي و سختي‌هاي معيشت و رهايي از مضايق، جشن‌هاي روزانه و هفتگي و ماهانه و فصلي و سالانه داشتند و غم از دل می‌بردند. 
آدمي به حکم آدميت خود نياز به مسالمت و همزيستي دارد و نمی‌تواند از ديگران بخواهد و انتظار داشته باشد به همان مبدأ و مقصدي که وي اعتقاد دارد آنان هم معتقد باشند.


 دليل هم اين است که در جهان اسلام و با بعثت نبي مکرم اسلام (ص)، ديگر اديان الهي از جمله: مسيحيان و يهود و زرتشتي به عنوان دين پذيرفته شدند و چون سرباز نمی‌دادند و در مرزها به حفظ ثغور اسلامي نمی‌رفتند، موظف بودند «جزيه» بپردازند؛ يعني هزينه حفظ مرزها و امنيت کشوري را که در آن زندگي می‌کنند به سهم خود بپردازند اما در دفاع مقدس که خود به جبهه رفتند و شهيد هم دادند و در روزهاي گذشته، رئيس‌جمهور روحاني هم جهت تفقد به خانواده يکي از اين شهداي عزيز رفت، ديگر جزيه نمی‌پردازند و به جاي آن به سربازي می‌روند و در دانشگاه‌ها و مدارس عالي در کنار دانشجويان ما می‌نشينند و به فعاليت سالم روزمره مشغول هستند. 
نکته‌اي که نبايد از آن غافل شد موضوع نياز انسان به فراغت و شادماني مشروع در زندگاني است چون در صورت کثرت زاري و برنامه‌هاي مستمر سوگواري، افسردگي و در نهايت روان پريشي آدمي را در پي خواهد داشت که همين عارضه، سرمنشأ بسياري از ناهنجاري‌هاي اجتماعي و اخلاقي و فرهنگي و از عوامل بسيار موثر در اعتياد جوانان تلقي می‌شود. به همين جهت همه ملت‌ها در اقصي نقاط عالم، براي فارغ شدن از دردها و رنج‌هاي زندگي، جشن‌هاي فصلي و سالانه دارند و دولت براي اين مهم، هزينه‌هاي لازم هم تقبل می‌کند و همراهي دارد. پذيرفتن اقليت‌هاي قومي و ديني و مذهبي به همان نکته بسيار انساني و دقيقي که مولاي متقيان، علي عليه‌السلام به مالک اشتر نخعي در منشور خود نوشته و فرموده‌اند مي‌تواند چراغ راه ما در دين و مذهب و مشي اعتقادي و زندگي ما باشد که اگر اين هموطنان عزيز، همکيش ما نيستند، در انسانيت با ما برابرند. پس بايد حقوق مسلم انساني آنان را پاس داشت و از تعدي به حقوق آنها از هر جهت که باشد بايد چشم پوشيد. 
چنين وفاق و همدلي‌اي می‌تواند تبليغات منفي رسانه‌هاي استعماري را از ما دفع کند و برگ برنده را در مجامع حقوقي بين‌المللي از آنها بگيرد و زمينه‌سازي‌هاي پرهزينه عليه ما را به آنها برگرداند و افکار عمومي جهان را نيز به نفع ما تغيير دهد.
برانگيختن حس اعتماد اقليت‌هاي قومي و ديني و مذهبي با همراهي در شادي‌هاي اين چنيني، بدون آن که از حدود اعتقادي خود خارج شويم، می‌تواند موجبي باشد تا بتوانيم در راه تعالي نظام و انقلاب از توانمندي‌هاي آنان در زمينه‌هاي مختلف کمک بگيريم و  نيز مزاياي ديگري را که به جهت پرهيز از اطاله کلام از آن چشم‌پوشي می‌شود.