آیا جریان‌ساز دیگری چون لطفی متولد خواهد شد؟ کیوان ساکت پاسخ می‌دهد شاید که آینده از آنِ ما

فاطمه امین‌الرعایا
ساز را که دستش می‌گرفت، بخشی از آن می‌شد، فرقی نداشت، تار باشد یا سه‌تار و دف، وقتی ساز می‌زد او دیگر لطفی نبود، ساز بود؛ شاید هم برعکس! شاید هر سازی که دستانش را لمس می‌کرد، هویتی جز لطفی نمی‌یافت. هر چه که بود، ساز و لطفی تفکیک‌ناشدنی بودند.
محمدرضا لطفی در سال 1325 در گرگان متولد شد، در جوانی به تهران آمد و در هنرستان شبانه موسیقی تار آموخت. او از علی‌اکبر شهنازی و حبیب‌الله صالحی، ردیف آقا حسینقلی را یاد گرفت و به دلیل تحصیل در هنرستان با مبانی موسیقی علمی و نظرات موسیقیدان‌ها هم آشنا شد.
لطفی با عبدالله دوامی ردیف‌شناس معروف، ردیف‌های آوازی و تصنیف‌های قدیمی را که در حافظه دوامی باقی‌ مانده بود، یاد گرفت. بعد از آن شاگرد نورعلی خان برومند و محمد تقی مسعودیه شد و از سعید هرمزی سه‌تار نوازی را آموخت. لطفی از سال 1351 در رادیو تلویزیون ملی ایران، مشغول کارهای پژوهشی در زمینه موسیقی بومی ایران شد و از سال 1353 به عضویت هیئت علمی دانشکده هنرهای زیبا درآمد و یکی دو سال بعد گروه «شیدا» را تاسیس کرد. حسین علیزاده و محمدرضا لطفی از بنیانگذاران گروه هنری چاووش در اوایل انقلاب ایران بودند. لطفی به یاری همین گروه و با همکاری خوانندگانی مثل محمدرضا شجریان و شهرام ناظری توانست آنچه را که می‌خواست انجام دهد و کم‌کم لطفی تبدیل شد به یکی از بزرگان موسیقی ایران.


لطفی؛ نوازنده‌ای در پی بازسازی ارزش‌های
فراموش‌شده موسیقی
چه عواملی دست به دست هم دادند تا لطفی، «لطفی» شود؟ کیوان ساکت، نوازنده برجسته تار و سه‌تار در این‌باره به «ابتکار» می‌گوید: محمدرضا لطفی، شخصی بود که به موسیقی قدیم ایران بسیار علاقه‌مند بود و بیشتر هم‌وغم‌ او بازسازی آنچه بود که به اعتقادش ارزش‌های فراموش‌‌شده موسیقی بودند. در همین جهت اولین حرکت‌های او حتی قبل از تاسیس گروه «شیدا»، بازسازی آثار قدیم با صدای هنگامه اخوان و اساتیدی مثل محمدرضا شجریان و شهرام ناظری بود. لطفی به نوعی می‌خواست یک بازگشت هنری داشته باشد به دوره‌ای که گمان می‌کرد ارزش‌های فراموش‌شده موسیقی ایرانی در اوج بودند، مثل دوره‌ای که درویش‌خان، نی‌داوود و موسی معروفی زندگی‌ می‌کردند و همچنین به ویژه بازگشتی داشته باشد به آثاری که قمرالملوک وزیری خوانده بود.
از شجریان تا ابتهاج
ساکت، چندین شخصیت هنری را در اوج‌گیری و شکل‌گیری استاد فقید، محمدرضا لطفی موثر می‌داند و می‌گوید: یکی از این شخصیت‌ها استاد محمدرضا شجریان و حضور او در کنار لطفی، به عنوان یکی از بهترین خوانندگان معاصر بود. استاد شجریان نه‌تنها به تمام مکاتب آوازی مسلط بود، بلکه توانست سطح آواز را بسیار ارتقا دهد. شجریان هم آشنا به موسیقی قدیم، سبک‌ها و ترانه‌های قدیم ایرانی بود و هم به سبک‌ها و مکتب‌های معاصر تسلط داشت. بنابراین حضور استاد شجریان در اوج‌گیری استاد فقید، محمدرضا لطفی بسیار موثر بود.
او با اشاره به هوشنگ ابتهاج، درباره تاثیرش بر شکوفایی بیشتر لطفی، می‌گوید: عامل دیگر حضور هوشنگ ابتهاج در رادیو بود. علاقه‌ای که ابتهاج به شخص آقای لطفی داشت، باعث شد که لطفی هم بتواند با کمک موثر او در بین هنرمندان آن زمان و تکنوازانی چون استاد جلیل شهناز، استاد فرهنگ شریف و ... جای گیرد هر چند در آن زمان سطح کار او با اساتید ذکر شده فاصله زیادی داشت.
این نوازنده تار و سه‌تار درباره عامل موثر دیگر می‌‌افزاید: عامل موثر دیگر در اوج‌گیری و شهرت آقای لطفی، هم‌سویی با جریان انقلاب و ساختن تصنیف‌ها و سرودهای انقلابی بود که مردم را به حرکت برای انقلاب تهییج می‌کرد. این آثار را یا آقای شهرام ناظری می‌خواندند و یا استاد محمدرضا شجریان. سرود «ایران، ای سرای امید» هم از همین دست است. نکته دیگری که در اوج‌گیری بیشتر استاد لطفی به کمکش‌ آمد، حمایت از جریان‌های انقلابی و امام‌خمینی(ره) بود. استاد لطفی به همراه جمع دیگری از هنرمندان در راستای این حمایت از رادیو و تلویزیون قبل از انقلاب استعفا دادند و کانون «چاووش» را شکل دادند. حاصل این کانون، جمع شدن تعداد زیادی از هنرمندان معاصر و سرشناس مثل استاد علیزاده، استاد لطفی، استاد مشکاتیان، خانواده کامکارها، خانواده عندلیبی‌ها و ... بود. در اینجا دو گروه «شیدا» به سرپرستی استاد لطفی و گروه «عارف» به سرپرستی استاد مشکاتیان شکل گرفت و آثار بسیار زیادی از جمله مجموعه آلبوم «چاووش» شامل۱۰ آلبوم موسیقی منتشر شد. اولین آلبوم‌ها بیشتر سرودها و ترانه‌های انقلابی‌ بودند که در حمایت از انقلاب به رهبری امام‌خمینی(ره) انتشار یافتند. همه این عوامل باعث شد تا چیزی حدود 3 دهه، استاد لطفی به عنوان چهره‌ای تاثیرگذار و سرشناس در حوزه موسیقی مطرح شوند.
جوانان؛ سکان‌داران آینده موسیقی ایرانی
موسیقی ایران هنرمندان خوب خود را یکی پس از دیگری از دست داد. در اردیبهشت سال 1393، استاد لطفی را میان هنرمندان پرکشید و فقدان هنرمند تاثیرگذاری چون او که چهره ای تاثیر گذار در موسیقی اصیل ایران بود، در میان جریان‌های هنری به چشم می‌آمد. حال این سوال مطرح می‌شود که آیا موسیقی ایران با توجه به شرایط کنونی، در آینده می‌تواند شاهد تولد هنرمند تاثیرگذار دیگری چون او باشد؟ ساکت می‌گوید: بخشی از تاثیرگذاری به هنرمند مربوط است و بخش دیگر به حمایت سازمان‌ها، دستگاه‌ها و نهادهای دولتی و غیردولتی از او برمی‌گردد. همواره موسیقی ایران در دامان خودش هنرمندان بسیاری را پرورانده و خواهد پروراند. من مطمئنم نسل معاصر و جوان با رویکرد دیگری که بیشتر جهانی است، می‌توانند سکان این کشتی را به دست بگیرند.
شجریان اجازه خواندن ندارد اما برای برخی خوانندگان کم‌مایه پاپ تبلیغ می‌شود!
این نویسنده و مدرس دانشگاه با انتقاد از عدم حمایت نهادها و سازمان‌های دولتی از موسیقی اصیل ایرانی می‌گوید: این حمایت‌ها وجود ندارد. صداوسیما که به هیچ‌وجه تصویر سازها و نوازندگان را نشان نمی‌دهد و بیشتر تلاشش متاسفانه معطوف است به تبلیغ، بزرگنمایی و ترویج موسیقی پاپ و خوانندگان کم‌مایه‌ای که هر روز هم به تعدادشان افزوده می‌شود، خوانندگانی که به هیچ‌وجه نه صلاحیت هنری دارند و دانش هنری و نه اینکه از لحاظ کاری در حدی هستند که صداو سیما آنقدر برایشان تبلیغ می‌کند و آنها را جلوی دوربین می‌آورد و کنسرت‌های‏شان را به صورت مستقیم تبلیغ می‌کند. متاسفانه حمایت‌های دولتی به هیچ وجه وجود ندارد. تنها موسیقی پاپی مورد توجه است که در ضعیف‌ترین حد خودش قرار دارد که علت آن را نمی‌دانم. این حرکت غیرمستقیم به انحطاط ذوق جامعه منجر خواهد شد. متاسفانه خوانندگانی مثل استاد شجریان حق خواندن ندارند ولی خوانندگان پاپ بسیار کم‌مایه با کیفیت بسیار پایین هنری تبلیغ می‌شوند. چه کسی این مورد را توضیح می‌دهد؟ قطعا متولیان امر باید پاسخگوی تاریخ باشند.
او ادامه می‌دهد: اگر به گذشته و تاریخ موسیقی ایران نگاه بیندازیم، خواهیم دید که موسیقی توانسته از گردنه‌های پرفراز و نشیب و بسیار دشوار به سلامت گذر کند. در دوره‌هایی با وجود دشواری‌های فراوان، موسیقی ایرانی با حمایت مردم، در سینه‌های مردم و حافظه‌های تاریخی‌شان حفظ شده است و به محض اینکه مجالی پیدا کرده، شکوفاتر از پیش خودش را نشان داده است. با تمام سختی‌ها و بی‌مهری‌هایی که به موسیقی شده و می‌شود، این موسیقی جایگاه اصلی خودش را در میان مردم و جهان بازخواهد یافت.سخن پایانی اینکه در طول تاریخ این مردم و شیفتگان موسیقی و هنر شامخ و راستین بودند که حمایت اصلی از این هنر را به دوش کشیدند نه دولتمردان. اینجا هم امید هنرمندان به نگاه پر مهر مردم است.
سایر اخبار این روزنامه
محمدرضا ستاری رقابت برای فتح صلح در سوریه ملاک و مبنای سوابق تحصیلی برای پذیرش دانشگاهی بدون کنکور اعلام شد #خداحافظ_کنکور منهای 15 درصد! نشست معاون ترامپ با رهبران دموکرات کنگره بار دیگر بدون نتیجه پایان یافت دولت تعطیل! شوک اول به جام ملت‌های آسیا مدافع عنوان قهرمانی در اولین گام شکست خورد «ابتکار» از عوامل و زمینه‌های رشد قارچ‌گونه قشری تازه در کشور گزارش می‌دهد شبه طبقه ناقص‌الخلقه «ابتکار» از تعدد امضا برای استیضاح وزرا و پس گرفتن بی‌ضابطه امضا گزارش می‌دهد حل مشکلات با استیضاح وزرا! در گفت‌و‌گو با عضو هیئت علمی دانشگاه علامه مطرح شد: بودجه 98، تلاش برای حفظ شرایط موجود محمد چرمشیر در سمینار رادی‌شناسی عنوان کرد‌ اگر رادی نبود نمایشنامه‌نویس نمی‌شدم محسنی اژه‌ای: بخشی شکایت کند پیگیری می‌کنیم حذف ۴ صفر از پول ملى، اقدامى راهگشا یا عملیاتى روانى؟! آیا جریان‌ساز دیگری چون لطفی متولد خواهد شد؟ کیوان ساکت پاسخ می‌دهد شاید که آینده از آنِ ما