سید محسن امامی فر=روزنامه نگار

موسوی خوئینی‌ها‌! مرد خاکستری جریان اصلاحات مدتی است فعال شده است.
مصاحبه می‌کند و موضع می‌گیرد. به‌اندازه تمام سال‌ها‌یی که در پستوهای جریان چپ دور از انظار مردم تصمیم سازی می‌کرد!
تصمیم سازی‌ها‌یی که موجبات گسست هرچه بیشتر جریان چپ خط امامی و اصلاحات فعلی از حاکمیت را فراهم می‌آورد.
بنای تورق در تاریخ ندارم اما جناب موسوی خوئینی‌ها‌ بار دیگر در مصاحبه‌ای مفصل به خیلی‌ها‌ تاخته است.


از امام موسی صدر گرفته تا چمران و‌ ها‌‌شمی رفسنجانی!
او‌ها‌شمی را فردی عملگرا می‌داند که برای دستیابی به هدف خود قانون را نیز دور می‌زده و حق و ناحق می‌کرده است.
جالب آنکه وقتی با اصرار خبرنگار مواجه می‌شود که استناد شما به چه موضوعی است، در پاسخ هیچ سندی ارائه نکرده و صرفا به این که با‌ها‌شمی خیلی حشر و نشر داشته اکتفا می‌کند.
مصاحبه خوئینی‌ها‌ با ایرنا پلاس و استدلال‌ها‌ی او در نقد‌ها‌شمی چنان فاقد اصول انتقاد است که حیرت خبرنگار را نیز به دنبال داشته است.
او به نحوه مدیریت‌ها‌شمی در مجلس اول شورای اسلامی انتقاد می‌کند و استنادش صرفا به یک عکس است که‌ها‌شمی به زد و خوردی که در مجلس اتفاق می‌افتد، می‌خندد. حال آن که بسیاری از افراد حاضر در آن جلسه به کرات گفته‌اند مرحوم‌ها‌شمی در آن جلسه به اظهارات یکی از نمایندگان خندیده است نه کتک‌کاری دوستان خوئینی‌ها‌!
خوئینی‌ها‌ بهتر است به جای نقد به مدیریت‌ها‌شمی در آن مجلس که البته انتقاداتی نیز به آن وارد است، به این پاسخ دهد که چرا در مقابل افراطی گری‌ها‌ی جریان تحت رهبری خود ایستادگی نکرده است؟
جالب توجه آن که خوئینی‌ها‌،‌ها‌شمی رفسنجانی را سوپر رادیکال می‌داند اما هیچ اشاره‌ای به رادیکالیزه ترین اقدامات جریان تحت امر خود در اوایل انقلاب و دهه ۶۰ نمی‌کند.
او که کارگردان اصلی تندروی‌ها‌ی غیر اصولی بوده که مخالفت‌ها‌ی امام را نیز در پی داشته، پیکان تندروی‌ها‌ را به سوی دیگر چرخانده است.
البته باید اذعان نمود عملکرد هیچ مسئولی فاقد خطا و اشتباه نبوده و نیست و اگر قرار به نقد است، باید کاملا کارشناسی شده و
غیراحساسی باشد.
افتخار مرحوم‌ها‌شمی در آن بود که به برخی اشتباهات تاریخی دهه ۶۰ اشاره کرده و به آن‌ها‌ انتقاد نموده است.
به هر تقدیر معلوم نیست هدف موسوی خوئینی‌ها‌ از تخریب‌ها‌ی گسترده‌ها‌شمی پس از رحلتش چیست اما بهتر است به جای "خودمنزه‌پنداری" به نقد کارنامه خود و جریان تحت نفوذش بپردازد.
البته شاید هم هدف خوئینی‌ها‌ از تخریب‌ها‌شمی، ایجاد مقبولیت و پل ارتباطی برای خود میان جریان‌ها‌یی در اردوگاه مخالف است که در تخریب‌ها‌شمی با او اتفاق نظر دارند.
نکته مهم تحلیلی و تاریخی آن که خوئینی‌ها‌ بازی خود را صرفا در زمین "تندروها"ی جناح چپ و راست تعریف می‌کند.
مصاحبه اخیر خوئینی‌ها‌ در تخریب‌ها‌شمی را که خواندم به یاد نامه زاکانی به محسن‌ها‌شمی که دو هفته قبل منتشر و سراسر تخریب آیت‌الله‌ها‌شمی رفسنجانی بود، افتادم.
به راستی موسوی خوئینی‌ها‌ و زاکانی باید پاسخ دهند مصداق "خناسان" در پیام تسلیت کم نظیر رهبری در پی ارتحال‌ها‌شمی رفسنجانی چه افرادی هستند؟
در پیام رهبری آمده است:
"اختلاف نظرها و اجتهادهای متفاوت در برهه‌هائی از این دوران طولانی هرگز نتوانست پیوند رفاقتی را که سرآغاز آن در بین‌الحرمین کربلای معلّی بود به کلی بگسلد و وسوسه‌ی خناسانی که در سالهای اخیر با شدّت و جدیت در پی بهره‌برداری از این تفاوتهای نظری بودند، نتوانست در محبت شخصی عمیق او نسبت به این حقیر خلل وارد آورد."
مصداق "خناسان" غیر از تندروهای جناح چپ و راست که در بغض و کینه از مرحوم‌ها‌شمی یدطولایی داشته و از تفاوت‌ها‌ی نظری مد نظر مقام معظم رهبری به دنبال نهایت سوء استفاده بودند، چه افرادی می‌تواند باشد؟
ای کاش جناب آیت الله خوئینی‌ها‌ در خلال مصاحبه‌ها‌ی جدیدشان، راز این کینه بزرگ از "اکبر‌ها‌شمی رفسجانی" را نیز به صراحت
بیان نماید.