بازی با قاعده تبدیل بحران به فرصت در سوریه

ارتش اسرايیل نیمه‌شب یک‌شنبه به مواضعی در سوریه حمله کرد. این نخستین بار نیست که ارتش اسرايیل و نیروی هوایی این کشور اقدام به حمله به این مواضع و از جمله واحدهای ایران در سوریه می‌کنند. هم اینک شواهد نشان می دهند که به دنبال حمله اخیر ارتش اسرايیل، انگیزه ورود تل آویو به کارزارسوریه برای مقابله با ایران افزایش یافته است.سیرحوداث واتفاقات در سوریه هم به گونه ای است که این دو کشور از مسیر جنگ نیابتی به سمت جنگ های مستقیم حرکت می کنند. البته تا قبل از حمله موشکی آمریکا و متحدانش به سوریه گمانه ها بر آن بود که وقوع جنگ بین ایران و اسرايیل در خاک سوریه کاملا منتفی شده است، چراکه ایران مشغول پروژه ایجاد خط ارتباطی ازعراق تا دریای مدیترانه است وبرحسب منطق و اقتضائات جنگ نمی تواند خود را همزمان وارد سناریوي تعقیب جنگ با تل آویو کند.ازسوی دیگر روسیه هم به عنوان بازیگر اصلی معادلات سوریه اجازه چنین درگیری‌اي را نه فقط به خاطر رابطه ای که با تهران و تل آویو دارد،بلکه به خاطر آنکه ممکن است چنین نبردی پای آمریکا را دوباره به منطقه بازکند،نخواهد داد.
حال با حمله اخیردرسوریه وضع کمی تغییر یافته واحتمال درگیری میان اسرايیل و ایران را به شکل نگران‌کننده‌تری افزایش یافته است.بدون تردید قوت گرفتن این احتمال را باید حاصل خلأ حضور آمریکا در سوریه از یک سو و وضعیت تنازعی رو به تزاید تهران- تل آویو از سوی دیگر دانست. البته توجیهی که تل آویو برای احتمال درگیری با تهران دارد،یک عامل اصلی در این رویارویی است، چرا که تهران بیشترین تهدید بالقوه وحتی بالفعل برای حیات سرزمینی تل آویو است واز آنجایی که تهران در اساس اعتقادی به موجودیت آن ندارد، انگیزه ستیز ومخاصمه با آن از سوی ايران شدت می‌گیرد.ازطرف دیگر تل آویو متحد استراتژیگ واشنگتن است که منافع هر دوي آن‌ها ازیک حلقه مشترکی چون تهران تهدید می شود و ازآنجاکه حمله به منافع واشنگتن در کارزار سوریه در حکم حمله به تل آویو است،اسراييل تلاش می کند که از آن به فرصتی برای رفتار های تقابلی خود ومشخصا جنگ در مقابل تهران استفاده کند.درواقع تل آویو از تبدیل قاعده بحران به فرصت،از تمامی پتانسیل های خود برای کاهش نقش راهبردی تهران درسوریه استفاده می کند.در کنار این عوامل مساله مهم تری را که انگیزه مقامات تل آویو در رویارویی با ایران را در سوریه افزایش داده است، اقدام ایران در ایجاد یک کریدور زمینی از طریق عراق و سوریه تا لبنان است. بي‌شك ایجاد این کریدور از سوی ایران می تواند عملیات آماد، پشتیبانی و حمایت‌های لجستیکی را برای به چالش كشيدن سیاست تل‌آویو در قبال تهران، دمشق و جریان‌های مقاومت تحت تاثير قرار دهد. درواقع پایداری این وضعیت آن گونه که مقامات تل آویو گفته اند، موجب تسلط ایران و نزدیک شدن جریان های مقاومت به خطوط آتش بس 1974 و مشخصا دراختیار گرفتن بلندی های جولان و تبدیل آن به پایگاهی برای حمله به اسرايیل از سوی ایران خواهد شد. با همه دلایلی که برای احتمال درگیری تهران و تل آویو در کارزار سوریه گفته شده است، هر گونه تغییر قواعد بازی آن‌هم در خلأ حضور واشنگتن، تابعی از رفتار های مسکو در قبال سوریه است.مسلما راهبرد های مسکو می تواند از درتعدیل مواضع تهران- تل آویو در کارزار سوریه موثر باشد. البته این تاثیر راهبردی مسکو منوط به آن است که تحت اغوای تل آویو بر اصرار به خروج ایران از جنوب روسیه قرار نگیرد. حال باید دید که آیا مسکو نقش راهبردی خود را در تعدیل مواضع تهران- تل آویو به کارمی گیرد یا آنکه باید منتظر بروز جنگ پرشدت و گسترده باشیم؟