تافته جدابافته نیستیم

مخالفان پیوستن به لوایح چهارگانه گویی در دنیای کنونی زندگی نمی‌کنند و در عالم دیگری بسر می‌برند و منطق حاکم بر روابط بین‌الملل را هنوز درک نکرده‌اند. به همین دلیل هم تفکر و اندیشه‌شان در جهت تقابل است که می‌تواند برای منافع ملی هم زیانبار شود. آنچه از صحبت‌ها و گفته‌های مخالفان برمی‌آید، صرفا صحبت‌های سلبی است و ندیدیم یک بحث ایجابی را در ارتباط با نپیوستن ایران به کارگروه ویژه اقدام مالی یا همان FATF و جایگزینی را ارائه دهند. اگر CFT و پالرمو و موارد دیگر از این قبیل را قبول ندارند، جایگزینی هم ارائه نمی‌دهند که ببینیم چگونه می‌توانیم از مجازات‌هایی که در صورت نپیویستن در نظر گرفته، رهایی پیدا کنیم. درحالی که اگر نپیوندیم با سیستم بانکی جهانی کاملا قطع ارتباط می‌کنیم. هرچند الان به لحاظ تحریم‌ها ارتباط مناسبی نداریم، اما در صورت نپیوستن با سیستم بانکی کشورهای دوست نظیر ترکیه، روسیه، چین و هند که به نوعی به ما در دور زدن تحریم‌ها کمک می‌کنند، در ارتباطات بانکی دچار مشکل می‌شویم و نمی‌توانیم با اینها هم حتی ارتباط داشته باشیم. درمجموع نمی‌دانم چرا آنچه بدیهی است، باید برای مخالفان چنین نیاز به توضیح داشته باشد! آیا همه چیز باید به شکل سعی و خطا در کشور پیش برود؟ یعنی صبر کنیم که تمام بلاها بر سرمان بیاید و آن وقت به واقعیات تن دهیم و بپذیریم؟ چرا آنچه را که منطق روابط بین‌الملل است و به ما می‌گوید در صورت نپیوستن به این لوایح چه انتظاراتی متصور است، نمی‌پذیریم و چرا تمکین نمی‌کنیم؟ چرا باید همیشه با اجبار همه چیز را بپذیریم؟ واقعیت این است که ما تافته جدا بافته‌ای در جهان امروز نیستیم وقتی همه کشورها چارچوبی را پذیرفته‌اند از ما نخواهند پذیرفت که نسبت به آن چارچوب بی‌توجهی کنیم و بتوانیم با آنها هم کار کنیم. وقتی یک کنوانسیون از طرف قریب به اتفاق کشورهای جهان مورد توجه قرار گرفته و مورد پذیرش واقع شده، نمی‌توانیم نسبت به آن بی‌اعتنا باشیم و لازمه کارکردن با آن کشورها این است که چارچوب‌ها و قواعد بازی که توسط این جمع در نظر گرفته شده را در مجموع رعایت کنیم. بدون رعایت قواعد بازی قطعا نمی‌توانیم با آنها ارتباط برقرار کنیم. ضمن اینکه هیچ کشوری هم نمی‌تواند به تنهایی تمام نیازهای خود را برطرف کند. حتی پیشرفته‌ترین کشورها امروزه نیازمندترین و وابسته‌ترین کشورها هستند و نمی‌توان کشوری را در نظر گرفت که کاملا از هر لحاظ بی‌نیاز به دنیای خارج باشد. در مورد کشور ما قطعا وابستگی بیشتراست چون کشوری هستیم که هنوز مواد خام را می‌فروشیم و صادر می‌کنیم و به جای آن، مایحتاج را وارد کشور می‌کنیم. حساب کنید یکی، دو سال نتوانیم صادرات داشته باشیم، چقدر شغل در کشور از دست می‌رود و چقدر منافع مردم آسیب می‌بیند و چقدر فقر در کشور افزایش پیدا می‌کند؟ اینها همه تبعاتی است که باید در نظر داشته باشیم. مخالفانی که صرفا برخورد سلبی می‌کنند و اصرار بر نپذیرفتن این چارچوب‌ها دارند، برای این سوالات هم پاسخی ارائه دهند که چگونه می‌توان با جهان خارج ارتباط برقرار کرد و چگونه می‌توان برای حل مسائل و مشکلات مردم اقدامی کرد؟ چگونه می‌توان حتی مایحتاج اولیه، مواد خوراکی و دارو را وارد کشور کرد؟ فردا برای همین موارد هم به مشکل برمی‌خوریم. یعنی حتی برای تامین کالاهای اساسی و مورد نیاز مردم. درواقع اگر نپذیریم و نپیوندیم وضعیتمان در آینده خیلی مساعد نخواهد بود و برای تامین نیازهای اولیه هم با مشکلات جدی و اساسی مواجه می‌شویم. لذا چاره‌ای جز پذیرفتن چارچوب‌ها و کنوانسیون‌های بین‌المللی از جمله کنوانسیون‌هایی که الزام‌آور هستند و به نوعی لازمه کار با سایر کشورها و جهان خارج هستند را نداریم. به هر حال عدم پذیرش بعضی کنوانسیون‌ها امکان‌پذیر است و بعضی‌ها اختیاری یا اجباری‌اند ولی بعضی‌ها را اگر نپذیرید نمی‌توانید کار کنید و در آنها یک اجبار ضمنی وجود دارد. این لوایح مربوط به اف‌ای‌تی‌اف هم به همین شکل است و نمی‌توانیم بدون توجه به چارچوب‌هایی که در نظر گرفته شده، مراودات بانکی داشته باشیم. قطعا مجازات‌هایی که در نظر گرفته شده برای منافع ملت ایران زیانبار خواهد بود و به تعبیر رئیس‌جمهور خوب یا بد باید پذیرفت. آنچه به نظر می‌رسد موجب بی‌توجهی از طرف مخالفان قرار گرفته، همین است که نمی‌گویند درصورتی که نپذیریم چکار باید بکنیم و جایگزین این بحث از طرف آنها چه خواهد بود؟ مخالفان اگر مدل عملیاتی در نظر دارند، ارائه دهند البته مدلی که تکرار سعی و خطاهای گذشته نباشد و کشور را برای مدت زیادی با بحران مواجه نکنند که باز هم با کشورهای دیگر چانه‌زنی کنیم تا از آن بحرانی که همین مخالفان می‌خواهند درست کنند، رهایی یابیم.
* استاد دانشگاه