نگاه قانونی به ادعای مالکیت مجموعه کاخ‌ها توسط بنیاد مستضعفان

صرف نظر از این که ادعای بنیاد مستضعفان در مورد مالکیت کاخ‌های سعدآباد و نیاوران از سازمان میراث فرهنگی پس از 38 سال از واگذاری آن به وزارت فرهنگ وقت و متعاقب آن اختصاص محل این کاخ‌ها به عنوان موزه و ... محل تامل است باید گفت تا آنجا که من اطلاع دارم پس از پیروزی انقلاب اسلامی‌و در همان آغاز طبق فرمان رهبر فقید انقلاب مقررگردید این کاخ‌ها در اختیار شورای انقلاب قرار گیرد و (البته این فرمان شامل مالکیت عرصه و اعیان کاخ‌ها و نیز اموال عتیقه موجود در آنها به ویژه تابلوهای گران قیمت که در معرض تعدی و بلکه تصرف غیرقانونی آن توسط اشخاص قرار گرفته بود ) شورای انقلاب پس از آن این دو کاخ را به عنوان موزه در اختیار وزارت فرهنگ وقت قرار داد.
به این ترتیب از مجموع آن اقدامات چنین بر می‌آیدکه رهبر فقید انقلاب می‌توانست بر اساس مرجعیت دینی و هم مقام رهبریِ حکومتی ، کاخ‌ها و متعلقات آن را در اختیار دولت موقت وقت قرار دهد. از طرف دیگر تا آنجا که به یاد دارم هم کاخ نیاوران و هم سعد آباد(عرصه و اعیان آن) متعلق به دولت بوده و در زمان قاجار نیزحداقل از کاخ نیاوران استفاده می‌شده و شاه اول پهلوی و پادشاه بعدی این املاک را نه به عنوان ملک شخصی بلکه به عنوان املاک دولتی یا سلطنتی در اختیار گرفته بودند، بنابراین ادعای بنیاد مستضعفان در این موضوع همان طور که در صدر این گفتار به آن اشاره شد آن هم پس از 38 سال محل تردید است زیرا هم در فرمان اولیه در مورد بنیاد و هم اصل 49 قانون اساسی، بنیاد مستضعفان فقط مالک اموال و دارایی‌های اشخاصی می‌شد که مشروعیت اموال آنها محل تردید بوده است. با توجه به اینکه دو کاخ مذکور اموال شخصی نبوده و نوعا متعلق به دولت‌های قبل و بعد از حکومت رژیم پهلوی بوده نمی‌توان گفت این کاخ‌ها متعلق به اشخاصی بوده که مالکیت‌شان مشروع نبوده است.
لازم به ذکر است که اموال پهلوی دوگونه بوده است :
1- اموالی که متعلق به دولت شاهنشاهی وقت بوده و به اقتضای مقام پادشاهی در اختیار آنها قرار گرفته است و این اموال به شخص شاه و به طریق اولی به خاندان سلطنت منتقل نمی‌شد.


2- اموالی بود که رضا شاه و خاندان پهلوی از طریق معاملات یا شخصا تملک کرده بودند و...
این اموال، اموال خاص خاندان سلطنتی بوده است و می‌تواند در ردیف آن املاکی قرار گیرد که بر اساس فرمان رهبر انقلاب یا اصل 49 قانون اساسی جمهوری اسلامی‌از صاحبان آن مسترد گردد.
در این بین به این نکته اشاره می‌شود که پس‌از تاجگذاری رضا شاه وی بر اساس حرص و طمع فراوانی که داشت بسیاری از اموال را به زور یا با تمایل مالکین خریداری یا تملک کرد و پس از این که به اراده آن حکومتی که او را به قدرت رسانده بود، دستور داده شد از ایران خارج شود این اموال را در قبال یک شاخه‌نبات و مبلغی بسیار اندک در حدود چند ریال به فرزندش محمدرضا که ولیعهد او بود منتقل کرد. اینجا هم باید گفت بخشی از این اموال که ممکن است اشخاص به پادشاه کشور تبرعاً یا با معامله به شاه به عنوان رئیس مملکت وقت داده باشند نیز در زمره اموال دولت قرار می‌گیرد.
بنابراین این میل و ولع شاه به تملیک اموال دیگران آنقدر زیاد بود که برخی از متمولین کشور بعضا مجبور می‌شدند برای حفظ املاکشان آن‌را وقف کنند. گفته می‌شود که حاج حسین ملک معروف به ملک التجار برای کوتاه کردن دست شاه از اموالش در زمان پهلوی اول کلیه اموالش را طی چند فقره نامه به آستان قدس وقف کرد که همین کار باعث شد نفس این اموال از تعرض شاه مصون بماند.
به شرح فوق و با توجه به نحوه واگذاری این کاخ‌ها به دستور رهبر فقید انقلاب بنیاد مستضعفان نمی‌تواند مدعی مالکیت این دو کاخ شود زیرا این دو کاخ متعلق به خاندان پهلوی نبوده بلکه متعلق به دولت بوده است و به فرمان امام (ره) و از سوی شورای انقلاب به وزارت فرهنگ وقت واگذار شده است.