ورزش بانوان از دوران سازندگی شروع شد

فوت ناگهانی آیت‌الله اکبر هاشمی‌رفسنجانی در حالی همه را در شوک فرو برده که ورزش کشور را هم تحت‌ تأثیر قرار داده است. ورزشی که مدیون حمایت‌ها و مثبت‌اندیشی‌های این چهره سیاسی در دو دوره ریاست‌جمهوری‌اش بر ایران بوده است. مصطفی هاشمی‌طبا، معاون رئیس‌جمهوری و رئیس سازمان تربیت‌بدنی، در دولت سازندگی، در گفت‌وگو با «شرق» از خاطرات آن روزهای آیت‌الله می‌گوید.  آقای هاشمی در دورانی رئیس‌جمهوری ایران بودند که ورزش آن زمان در اولویت برنامه‌های کشور نبود. با توجه به این موضوع، دیدگاه ایشان درباره مقوله ورزش چطور بود؟ آقای هاشمی همیشه مشوق ما در هر کاری بودند. ایشان ضمن اینکه در بحث پرداخت اعتبارات سازمان تربیت‌بدنی وقت خیلی اهمیت قائل بودند؛ تا آنجا که می‌توانستند، بیشترین کمک را به ما می‌کردند. در بحث پذیرش قهرمانان و مدال‌آوران هم نگاه ویژه‌ای داشتند. ایشان همیشه در مراسم تقدیر از ورزشکاران حضور داشتند و دوست داشتند خودشان جوایز آنها را بدهند. اصلا سیاستشان این بود که جوانان را به سمت ورزش تشویق می‌کردند و دوست داشتند گرهی از کار آنها باز کنند. برای همین راغب بودند شخصا در صحنه حضور داشته باشند. موضوع مهم دیگری که باید به آن اشاره کنم، تشکیل شورای سازمان تربیت‌بدنی بود. شورایی که به ریاست خود آقای هاشمی برگزار می‌شد و شش وزیر دیگر هم در آن حضور داشتند. این شورا آن زمان یکی از نقاط قوت کار ورزش کشور در آن زمان بود که به صورت مرتب برگزار می‌شد. متأسفانه الان 15 سال است که این شورا دیگر برگزار نشده است!   طبیعتا در آن سال‌ها فعالیت ورزش زنان خیلی کم‌رنگ‌تر از زمان حال بود. دیدگاه ایشان درباره حضور بانوان در میدان‌های ورزشی چطور بود؟ به‌صراحت باید بگویم که فعالیت ورزش زنان بعد از انقلاب، در دورانی که آقای هاشمی رئیس‌جمهوری بودند، آغاز شد. شورای همبستگی ورزش بانوان را با همت خانم فائزه هاشمی، دختر ایشان، در ایران درست کردیم و به دنبال آن میزبان بازی‌های زنان کشورهای اسلامی شدیم. واقعا نگاهشان به ورزش مثبت بود که این اقدامات انجام شد. جای خوشحالی است که الان می‌بینیم بعد از آن تلاش‌ها ورزش زنان ایران این قدر پیشرفت کرده است.   یکی از اتفاق‌های خوبی که در دوران ریاست‌جمهوری آقای هاشمی رخ داد، سفر سامارانش، رئیس وقت کمیته بین‌المللی المپیک، به ایران بود که با ایشان هم دیدار کردند... . بله، ایشان در دیدار با سامارانش به مسائل بین‌المللی ورود کردند و گفتند که ما می‌خواهیم در کمیته بین‌المللی کرسی داشته باشیم. همان شد که بعد از آن رایزنی‌ها ادامه یافت و بعد در دولت آقای خاتمی عضویت ما در هیئت‌ اجرائی کمیته بین‌المللی المپیک تأیید شد.  با توجه به این دیدگاه مثبتی که به ورزش داشتند، خودشان هم ورزش می‌کردند؟ پیاده‌روی ورزش همیشگی آیت‌الله بود. یادم می‌آید زمانی که من رئیس کمیته ملی المپیک بودم، از ایشان دعوت کردیم که به آکادمی ملی المپیک که محل تمرینات تیم‌های ملی بود، بیایند تا بازدیدی از آنجا داشته باشند. آقای هاشمی آن‌موقع قدری دچار کمر‌درد بودند. برای همین ورزش‌هایی را هم طراحی کردیم و به ایشان دادیم تا انجام بدهند.   گفته می‌شود که ورزشکاران هم شخصا به ملاقات آقای هاشمی می‌رفتند تا درباره مشکلات خود با ایشان صحبت کنند. بله، واقعا روحیه رئوفی داشتند و هیچ‌وقت محدودیتی برای دیدار با کسی نمی‌گذاشتند. این قدر روحیه‌شان لطیف بود که هر بار صحبتی از فقرا و مستضعفان می‌شد، خیلی زود گریه‌شان می‌گرفت. حالا دیدار با ورزشکاران که دیگر جای خود دارد. من هم در دورانی که رئیس سازمان بودم، اصلا مانع این نمی‌شدم که ورزشکاران برای ملاقات با رئیس‌جمهوری از کانال من و سازمان رد شوند و به‌نوعی از ما اجازه بگیرند. ما هم راه را باز گذاشته بودیم تا خیلی راحت به دیدار ایشان بروند. هر زمان که موردی بود، ورزشکاران از مسئول دفتر آیت‌الله که محسن هاشمی، پسرشان، بود، وقت می‌گرفتند و می‌رفتند.   و حرف آخرتان... . خاطراتی که من از آقای هاشمی دارم، فقط مختص به ورزش نیست. من زمانی هم که وزیر صنایع بودم، شاهد دیدگاه‌های مثبت ایشان در بحث توسعه کشور بودم و به‌عنوان کسی که مجری کار بودم، همه‌جانبه حمایت می‌کردند تا بتوانیم بهترین خروجی را داشته باشیم. مهم‌تر از همه اینکه هیچ محدودیتی در مذاکره قائل نمی‌شدند. یادم می‌آید در جلسه‌ای بودیم که یکی از وزرا جسارت کرد. من به ایشان گفتم این شخص خیلی دارد جسارت می‌کند؛ اما آیت‌الله در جواب به من گفتند، عیبی ندارد، بگذارید حرفش را بزند. این خاطره را گفتم که حد سعه‌صدر آیت‌الله را بدانید. آیت‌الله هاشمی هم اسمش برای همه ماندگار خواهد ماند و هم آثاری که از خود به جا گذاشت.