تا که رفتیم همه یار شدند

حجت‌الاسلام علی‌اکبر ناطق‌نوری شب گذشته در برنامه «این شب‌ها» که از شبکه یک سیما به مناسبت درگذشت آیت‌الله هاشمی پخش مي‌شد، گفت: مردم ما هنوز شوکه و داغ هستند؛ فقدان آقای هاشمی را هرچه بگذرد بیشتر احساس می‌کنند. ناطق‌نوری درباره اینکه چطور می‌شود این شخصیت در دل‌های مردم جای پیدا می‌کند؟ گفت: «به ‌نظرم روحانیون باید سعه‌صدر داشته باشند. طبیعی است که همه یک سلیقه ندارند و یک جور فکر نمی‌کنند. از حضرت علی(ع) که بعد از رسول خدا(ص) بالا‌تر نداریم. ایشان هم جاذبه و هم دافعه دارد. هم روشش دوست‌زا و هم دشمن‌زاست. مرحوم آیت‌الله هاشمی در کشور و جامعه ما جزء معدود افرادی بود که این ظرفش بسیار بزرگ بود و پرظرفیت بود. واقعا گاهی من خلقم از ظرفیت بالای ایشان تنگ می‌شد. من آدم کم‌ظرفیتی نیستم اما واقعا تعجب می‌کردم از سعه‌صدر ایشان. مردم، خدمتگزار و خادم خود را می‌شناسند. شاید نقدی هم داشته باشند اما نکات مثبت او را هم در نظر می‌گیرند». او با تأکید بر اینکه آیت‌الله هاشمی آدم ریاکاری نبود، یادآور شد: «آقای هاشمی از ریا، دوچهره‌بودن و از تملق و... بدش می‌آمد و از کسانی که این خصلت را داشتند، متنفر بود». ناطق‌نوری با طرح اين سؤال كه چرا مردم برای درگذشت یک روحانی با تمام هجمه‌ای که سالیان سال است علیه روحانیون وجود دارد تا این حد ناراحت می‌شوند؟ گفت: «به خاطر خصوصیات اخلاقی و مدیریتی او در دوران زندگی‌اش بود. هرچه بگذرد فقدان هاشمی بیشتر احساس می‌شود. آزادگی، صریح‌اللهجه‌بودن و صبوری، دلیل این محبوبیت است». او در ادامه سخنانش با بیان این نکته که «به نظر من آقای هاشمی صبر را در همه جنبه‌ها داشت» با خنده گفت: «در مقابل دوستان هم صبر داشت. واقعا صبور بود و تحمل می‌کرد آنچه را که حق تشخیص می‌داد می‌گفت ولو اینکه به او بد بگویند». ناطق‌نوری در اين برنامه به بیان روایتی از قبول قطع‌نامه از سوی رهبری پرداخت و اظهار کرد: «امام، رئیس دولت را خواست و پرسید که شما چقدر می‌توانید امکانات تهیه کنید و آنها هم از خزانه خالی سخن می‌گویند. امام می‌خواهد تصمیم بگیرد. فرماندهان جنگ ازجمله آقایان هاشمی‌رفسنجانی و سایر مسئولان نزد امام می‌روند وقتی گزارش را می‌دهند و شرایط جنگ و امکانات را می‌گویند، امام تأمل می‌کند که ما به مردم گفتیم جنگ‌جنگ تا پیروزی. آقای هاشمی می‌گوید شرایط شرایطی است که اگر بخواهیم ادامه بدهیم نظام و شما و مردم ضربه می‌خوردند. شما پس اجازه بدهید من مسئولیت این کار را به عنوان فرمانده جنگ بپذیریم و بعد شما به عنوان رهبر دستور بدهید من را محاکمه و اعدام کنید تا انقلاب بماند». او با بغض ادامه داد: «هاشمی چنین آدمی بود. گفت من را اعدام و محاکمه کنید ولی انقلاب بماند شما خراب نشوید». ناطق‌نوری در بخش دیگری از گفت‌وگوی خود به انتقاد از افرادی پرداخت که تهمت‌هایی را به آیت‌الله هاشمی می‌زدند و گفت: «ما مرده‌پرستیم. وقتی من بالای سر پیکر بی‌جان آقای هاشمی رفتم و به چهره او نگاه کردم، نتوانستم خودم را نگه دارم چراکه تمام بی‌مهری‌ها و توهین‌ها و تهمت‌ها و کج‌اندیشی‌ها علیه او در ذهنم مرور شد». او افزود: «مسئله ازدنیارفتن هاشمی نیست، انسان‌ها همه می‌روند اما جفا این است که تهمت بزنیم، مگر ما مسلمان نیستیم؟ مگر قیامت نیست؟ چرا فرافکنی کنیم؟ این بی‌مهری‌ها علیه شهید بهشتی هم بود. او آن‌قدر بزرگوار بود که وقتی شورای انقلاب می‌خواست رئيس صداوسیما انتخاب کند دیدم جلوی اسم کسی را ضربدر زده که یکسره به او تهمت می‌زد. من به او گفتم این آدم تندی است گفت: آقای نوری ممکن است ایشان از چهره بهشتی خوشش نیايد؛ از من خوشش نیاید اما مدیر لایقی است. این را بدانیم که تنگ‌نظری کشور را اداره نمی‌کند». ناطق‌نوري با کنایه به صداوسیما گفت: «اگر الان در همه شبکه‌های تلویزیون هم از هاشمی تجلیل شود، فایده‌ای ندارد؛ باید قدر هم را بدانیم و تهمت نزنیم؛ ما اگر قدر همدیگر را بدانیم و از پتانسیل‌ها استفاده نکنیم اوضاع کشور درست نمی‌شود». او در پایان شعری را هم برای آیت‌الله هاشمی خواند؛ تا که بودیم نبودیم کسی / کشت ما را غم بی‌همنفسی تا که رفتیم همه یار شدند/ خفته‌ایم و همه بیدار شدند قدر آيینه بدانیم چو هست / نه در آن وقت که افتاد و شکست