نقش آمریکا و صهیونیسم در جنایات تروریست‌های داخلی

پس از اعدام و به هلاکت رسیدن سرکرده گروهک تروریستی «جندالله»، بقایای گروهکی که حالا عبدالمالک ریگی را بالای سر خود نمی‌دیدند، اقدامات جنایتکارانه خود را ادامه دادند. ابتدا گروهکی به نام «انصار» در سیستان و بلوچستان و به سرکردگی یک وهابی فراری از اهالی نیکشهر که در عملیات تروریستی نماز جمعه چابهار ناکام ماندند و به هلاکت عامل انتحاری این عملیات منجر شد، تشکیل یافت. پس از آن و در مرداد ماه سال گذشته نیز شاخه‌های نظامی گروهکی تروریستی موسوم به «جیش العدل» اعلام موجودیت کرد که مناطق مرزی پاکستان و ایران محل استقرار اصلی این گروهک است.
سرکردگی این جریان را فردی شرور، وهابی و معاند به نام عبدالرحیم ملازاده ساکن شهرستان راسک بر عهده دارد که بعد از دستگیری برادر شرورش عبدالرحیم ملازاده به اتهام مشارکت در شهادت مولوی جنگی زهی به پاکستان متواری شده است. گروهکی که عبدالرحیم ملازاده بنا نهاده جیش العدل نام گرفته است تا به زعم وی با اجیر کردن عده‌ای افراطی در مناطقی چون شهرستان‌های راسک، نیکشهر و ایرانشهر به تبلیغ افکار و اعتقادات سلفیت بپردازد.
تروریست‌های جیش العدل پس از تشکیل آن، با راه‌اندازی سه گردان نظامی به نام‌های سه تن از اشرار و تروریست‌های به هلاکت رسیده خود یعنی گردان‌های عبدالمالک ملازاده، نعمت‌الله توحیدی و شیخ ضیایی اقدام به برنامه‌ریزی و آموزش نیروها برای انجام عملیات تروریستی و انتحاری کردند که تازه‌ترین جنایت آنان، جمعه شب در سراوان به وقوع پیوست و منجر به شهادت مرزبانان دلیر ایرانی شد.
در زمینه شکل‌گیری این گروهک برخی شواهد گویای این نکته است که چارت سازمانی گروهک مزبور با مشاوره برخی از اعضای سازمان منافقین بسته شده و منظور از این اقدام تشکیل گروهی تشکیلاتی‌تر و مدون‌تر از گروه ریگی بوده که میزان خطای و آسیب پذیری آن کمتر باشد. در واقع این گروه چند ماه بعد از چند دستگی گروهک ریگی بلافاصله با تقویت سازمان‌های منطقه‌ای و با هدایت آمریکا و نظارت موساد دست به تشکیل یک چارت سازمانی منسجم می‌زند. این چارت شباهت‌های زیادی با روش‌های اداره سازمان منافقین دارد.


در اساسنامه این گروه افراد همانند سازمان منافقین همه خانواده خود را حتی باید فدای سازمان جیش العدل و رهبر آن بکنند. در بخش دیگری از اساسنامه این گروه نیز تاکید شده است که هر عضو سازمان باید تمامی دستورات رهبر گروه را بدون چون و چرا اجرا و تمام و به نوعی هستی‌ خود را فدای اهداف سازمان بکند. بخشی دیگری نیز از این اساسنامه اشاره می‌کند که تمامی اعضای باید اخبار خود را تنها به رهبر گروه و یا مسول بالا دست خود بدهند در غیر این صورت مجازات می‌شوند.
نگاهی به اهداف رسماً اعلامی این گروه نشان می‌دهد که چند ماموریت ویژه برای این گروه در نظر گرفته شده است. این گروه علاوه بر آنکه در اساسنامه خود یکی از اهداف راهبردیش را براندازی جمهوری اسلامی بیان کرده در کنار آن اهداف تاکتیکی خود را بهم زدن ثبات درون ایران و شکستن هژمونی ایران در شرایط فعلی منطقه را نیز عنوان کرده است.
نکته قابل تامل دیگر اینکه پایگاه‌های این گروه در پاکستان مسئله‌ای غیر قابل دسترس برای دولت پاکستان نمی‌باشد ولی با کارشکنی آمریکایی‌ها دولت پاکستان اقدامی برای برچیدن این پایگاه‌ها انجام نداده است. در حوزه مسائل بین‌المللی نیز این گروه کاملا با پازل‌های صهیونیستی همراه بوده است. بگونه‌ای که به عنوان مثال از تجزیه سودان حمایت رسمی کرد و یا تاکنون هیچ بیانیه‌ای علیه اقدامات رژیم صهیونیستی و آمریکا حتی ظاهری همانند گروهک ریگی صادر نکرده است. دریافت کمک از سازمان‌های جاسوسی سیا و موساد و برخی از رژیم‌های مرتجع عربی و همچنین قاچاق مواد مخدر دو منبع عمده تامین مالی این گروه به شمار می‌روند.
گروهک جیش العدل با آموزه‌های سلفی و باورهای وهابی خود از جمله حامیان سلفی‌های معارض در بحران سوریه است و یکی از دلایل اقدامات تروریستی خود علیه جمهوری اسلامی را حمایت از تکفیری‌های سوری و تروریست‌های معارض دولت سوریه اعلام کرده است.
عبدالرحیم ملازاده، سرکرده جیش‌العدل
عبدالرحیم ملازاده 55 ساله، معروف به «ابومنتصر بلوچی» با نام مستعار صلاح الدین فاروقی رهبری گروهک تروریستی جیش العدل را بر عهده دارد. وی تحصیلکرده دانشگاه‌های مدینه، دمشق و لبنان است که سال‌ها پیش از ایران به کویت پناهنده شده و در طی این مدت از توهین به تمام ارکان جمهوری اسلامی پرهیز نمی‌کند. ملازاده همچنین از گردانندگان اصلی یکی از شبکه‌های فارسی زبان ضد ایرانی و ضد شیعی به نام وصال وابسته به تلویزیون «الوصال» کویت است که این شبکه ارتباط علنی نیز با برخی سازمان‌های اطلاعاتی کشورهای عربی دارد. شبکه فارسی وصال در واقع به پیشنهاد ملازاده تاسیس گردیده و هم‌اکنون مشغول به فعالیت است. بخش عمده‌ای از برنامه‌های این شبکه نیز همچون اصلاح و منبر جهانی توسط همین فرد مدیریت و اجرا میشود؛ شبکه سرتاسر توهین و اهانت که از هیچگونه هتاکی به ارزش‌های اسلامی و تعالیم دینی و همچنین ائمه اطهار و علمای بزرگ اسلامی نیز دریغ نمی‌کند.
جیش العدل و سرمایه‌گذاری رسانه‌ای و سیاسی قدرت‌های بزرگ بر روی آن
واقعیت این است که قدرت‌های بزرگ در عرصه روابط بین‌الملل بخصوص آمریکا، همواره به گروه‌های افراطی بی‌ریشه و منفور نظیر جیش العدل که دارای رویکردهای سلفی گرایانه، تکفیری و وهابی می‌باشند، ولو اینکه همواره این گروه‌ها را تحت حمایت‌های گسترده و پنهان رسانه‌ای و سیاسی - امنیتی خود قرار داده‌اند، نگاهی ابزاری و دوجانبه دارند.
در رابطه با حمایت رسانه‌ای آمریکا از این قبیل گروه‌ها باید گفت، در صورتی‌که به مالکیت سرورهای پایگاه‌های اینترنتی گروه‌های تکفیری و سلفی توجه کنیم، مشخص می‌شود که بیشتر آن‌ها متعلق به شرکت‌های آمریکایی است. نکته دقیقاً همین جاست. اگر وب‌گاه و پایگاهی در ایالات متحده آمریکا به تهییج افکار عمومی جهت قتل شهروندان آن کشور مبادرت کند، گردانندگان آن فوراً به‌عنوان تروریست تحت تعقیب قرار می‌گیرند و فعالیت پایگاه متوقف می‌شود؛ اما در صورتی‌که چنین پایگاهی در راستای تفرقه و نفاق و کشتار در میان مسلمانان فعالیت کند، مادام که در تعارض با امنیت ایالات‌متحده آمریکا نباشد، فعالیتش به‌صورت رسمی در پایگاه‌های آمریکایی جریان دارد. این دوگانگی در رفتار به این معناست که مسلمانان نسبت به شهروندان غربی، انسان‌های درجه دو و فاقد اهمیت‌اند؛ چنانکه در جنایات مربوط به رژیم غاصب صهیونیستی نیز همین قاعده را برقرار می‌کنند.
ازسوی دیگر باید توجه داشت که استعمارگران غالباً بصورت مستقیم وارد عمل نمی‌شوند. آنان با آگاهی بر زمینه‌های تفرقه و تضاد، ترتیبی می‌دهند تا مسلمانان خود به جان هم بیفتند؛ بی‌آنکه بدانند اصل ماجرا از چه قرار بوده است. واکنش غربی‌ها در قبال عملیات‌ تروریستی القاعده و مانند آن در جهان اسلام، معمولاً محکومیت آن است؛ اما این محکومیت موجب نمی‌شود تا شبکه‌های ماهواره‌ای تکفیری الخلیجیه، صفا، وصال و مانند آن تحریم شوند و یا پایگاه‌های اینترنتی مخالفان وحدت اسلامی که به اشکال مختلف سراسر شعار قتل و کشتار را سر می‌دهند، از سرورهای غربی حذف شوند.
به عنوان ارزیابی نهایی باید تاکید داشت قدرت‌های بزرگ بویژه آمریکا که بازیگری قهار و هوشیار در میدان هرج و مرج و آنارشیک روابط بین‌الملل هستند، ضمن اینکه ساختار و چیدمان و قواعد بازی در این میدان را نیز خود بر عهده دارند، بهتر از هرکسی می‌دانند که سلفی گری و گروه‌های زیرشاخه آن همانند جیش‌العدل که خشونت طلبی، افراط گرایی، قرائت‌های ارتجاعی از دین و اختلاف افکنی میان فرق مختلف اسلامی از جمله تسنن و تشیع را سرلوحه اصلی فعالیت‌های خود قرار داده اند، در واقع بیش از آنکه این قبیل گروهک‌ها برای آمریکا چالش در بر داشته باشند، فرصت آفرین هستند.
بر این اساس و طی سال‌های گذشته و اکنون، اولاً، آمریکا توانسته است با استفاده از تهدید القاعده، حضور هژمونیک خود را در زیرسیستم امنیتی خلیج فارس تا حدودی تثبیت کند، ثانیاً، با استفاده از این تهدیدات امنیتی که ناشی از اقدامات تروریستی گروهک‌های تکفیری همانند جیش العدل و القاعده و... است، فضای اسلام‌هراسی را در جهان حاکم کرده و با رسانه‌های جریان غالب به آن دامن بزند، ثالثاً، مشکلات داخلی خود را با ترساندن مردمشان از تروریسم سلفی از چشم‌ها انداخته‌ و رابعاً، هرجا که لازم بوده از قدرت نظامی سلفی‌ها برای منافع خود بهره جوید.
از این رو گروهک‌های تروریستی فعال در منطقه غرب دقیقاً در راستای همان چیزی حرکت می‌کنند که قرابت عجیبی با منافع آمریکایی – صهیونیستی - انگلیسی و برخی از دولت‌های اروپایی دارد. آنها در قرقیزستان به دنبال احیای خلافت اسلامی هستند، در افغانستان به ستیزه جویی و زندگی سراسر جنگ و خشونت روی خو گرفته اند، در کویت تکیه بر کرسی‌های پارلمان زده اند، در عربستان چاه‌های نفت به دست گرفته‌اند و در سوریه نیز به عنوان میدانی جدید، به نام جهاد مشغول خون ریزی هستند؛ جهادی که استفاده از خشونت و رویکردهای تکفیری و قتل عام و ترور و ایجاد ترس و وحشت و ناامنی وجوه بارز آن است.
امریکا در میان مدت دنبال برهم زدن امنیت و نابودی اقتصاد منطقه بویژه کشورهای ایران، هند، چین و روسیه از طریق خاک پاکستان و افغانستان است حتی برای این هدف از طالبان گذشته و انتقال داعش به منطقه رابه صورت جدی اغازکرده است.
متاسفانه رقابت ناسالم کشورهای منطقه بویژه بین چین وهند و بازی پاکستان درزمین عربستان و امارات راه رابرای اهداف امریکا باز کرده است.
هم زمانی این جنایت وشهادت 27تن از فرزندان عزیز این کشور و عملیات تروریستی درهند و برگزاری خیمه شب بازی امریکا در لهستان و کنفرانس امنیتی در آلمان و سفر بن سلمان به پاکستان و هند نمی تواند اتفاقی باشد.
به نظر اینجانب هدف حمله تروریستی چندی قبل درچابهار خارج از ایران ضربه زدن به اقتصاد هند و تضعیف ارتباط این کشور با بندراستراتژیک چابهار بوده است. تنها باسلاح وحدت وانسجام داخلی وهوشیاری سیاسی به همراه امنیت و تامین آزادی‌های اجتماعی و تزریق شادی و امید به آینده در بین اقشار مختلف مردم و مرزبندی دقیق با منافقین و جلوگیری ازنفوذ براندازان درهرشکلی و رفع مشکلات اقتصادی و برداشتن موانع تولید و اشتغال و ازبین بردن رکود اقتصادی و سیاسی و اجتماعی و جراحی عمیق و موثر سیستم ناعادلانه و ربوی و ضدتولید بانکی و مالیاتی و تامین اجتماعی کشور می‌شود با اقتدار به قله‌های بلند پیشرفت و اهداف و شعارهای مترقی انقلاب رسید.
علی اکبر بهمنش
سایر اخبار این روزنامه
ایران صادرکننده بنزین شد رئیس کل بانک مرکزی: بزودی عرضه ارز افزایش می‌یابد پیشرفته‌ترین زیردریایی بومی ایران به نداجا پیوست رئیس جمهور در اجتماع بزرگ مردم بندر لنگه تشریح کرد: برنامه‌های گسترده دولت برای غرب استان هرمزگان دکتر ظریف در کنفرانس مونیخ: آمریکا بیماری بدخیم خود را درباره ایران مداوا کند آمریکا دنبال تشکیل گروههای مسلح جدید در سه استان عراق است اسد: اردوغان جیره‌خوار حقیر آمریکاست تظاهرات گسترده ضد سعودی مردم یمن در محکومیت عادی‌سازی روابط اعراب مرتجع با رژیم صهیونیستی با اسکورت جنگنده‌های پاکستانی ولیعهد عربستان در میان اعتراض مردمی وارد پاکستان شد اشتباهات مکرر مسئولان اجرایی و نظارتی، عامل گرانی گوشت افزایش قیمت گوشت قرمز و مرغ مدتی است که مردم را نگران کرده است فراز و فرودهای چهل سال انقلاب در گفتگوی شفقنا با مدیرمسئول روزنامه جمهوری اسلامی شلیک مستقیم به استقلال پاکستان سی‌ان‌ان: نشست ورشو یک ناشیگری دیپلماتیک ازسوی آمریکا بود هیئت پاکستانی برای گفتگو درباره حادثه تروریستی به ایران می‌آید نقش آمریکا و صهیونیسم در جنایات تروریست‌های داخلی پیشرفته‌ترین زیردریایی بومی ایران به نداجا پیوست پیشرفته‌ترین زیردریایی بومی ایران به نداجا پیوست پیشرفته‌ترین زیردریایی بومی ایران به نداجا پیوست پیشرفته‌ترین زیردریایی بومی ایران به نداجا پیوست پیشرفته‌ترین زیردریایی بومی ایران به نداجا پیوست