مامور بازگشایی جاده ابریشم

علی لاریجانی روز دوشنبه در راس هیاتی بلندپایه عازم پکن شد. این سفر در حالی صورت گرفت که او آخر هفته گذشته را نیز در توکیو سپری کرده بود و مسئولیت مجموعه‌ای از مذاکرات با مقامات بلندپایه ژاپنی را برعهده داشت. سفر او به پکن اما با تفاوت عمده‌ای همراه بود، چراکه همراهان او تنها از مقامات پارلمانی نبودند و تنی چند از وزرای دولت نیز او را همراهی می‌کردند. در سفر به چین علاوه‌بر محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه، بیژن نامدار زنگنه وزیر نفت، فرهاد دژپسند وزیر امور اقتصادی و دارایی، عبدالناصر همتی رئیس کل بانک مرکزی از دولت و غلامرضا تاجگردون رئیس کمیسیون برنامه، بودجه و محاسبات مجلس و فریدون حسنوند رئیس کمیسیون انرژی از مجلس شورای اسلامی، علی لاریجانی را همراهی می‌کردند. همین ترکیب هم البته خیلی زود این سوال را ایجاد کرد که آیا در این سفر علی لاریجانی باید رئیس هیات ایرانی باشد یا رئیس‌جمهور؟ و اساسا اینکه آیا علی لاریجانی بخشی از مسئولیت‌های حسن روحانی را برعهده گرفته است؟ با توجه به اینکه توضیحاتی در پاسخ به این سوالات ارائه نشده، قاعدتا باید سراغ شواهد و قرائن رفته و از اوضاع و احوال سیاست و اقتصاد کشور و منطقه پاسخ‌های احتمالی به دست آید. الف: سیاست، روابطی که می‌گویند سرد شده! ایران و چین از سال‌ها پیش از همکاری‌های مشترک و روابط خوب سیاسی بهره‌مند بودند. در دولت یازدهم و با دعوت رسمی حسن روحانی، در بهمن‌ماه سال 94 شی جین پینگ، رئیس‌جمهور چین برای سفری مهم عازم تهران شد و صبح چهارم بهمن‌ماه مورد استقبال رسمی رئیس‌جمهور کشورمان قرار گرفت؛ سفری که به‌دلیل امضای چندین سند همکاری، خیلی‌ها امید داشتند پایه‌گذار فصل جدیدی از روابط مستحکم و پرحجم میان ایران و چین باشد، اما چنین نشد و بعد از آن به دلایل مختلف کارشناسان سیاسی و بین‌المللی تحلیل‌های جدیدی از شکل‌گیری این روابط توسعه‌یافته موردانتظار بیان نکردند. این اتفاق در حالی بود که بعد از آن حسن روحانی چندین بار و به بهانه‌های مختلف از جمله شرکت در نشست شانگهای به چین سفر کرد، ولی هربار کارشناسان دوباره از روابط سرد دولت روحانی با طرف چینی گزارش دادند. اول: نگاهی دقیق‌تر به چند برهه از روابط ایران با چین می‌تواند گره‌گشای این موضوع باشد. اولین مساله مربوط به همان ایام سفر رئیس‌جمهور چین به ایران در سال 94 می‌شود؛ جایی که خیلی‌ها گفتند دولت ایران با سردی از مقامات چینی استقبال کرده و در روز دوم سفر شی جین پینگ مقامات ایرانی در حال برنامه‌ریزی سفر فردای خود به ایتالیا بوده‌‌اند و همین موضوع هم موجب دلخوری طرف چینی شده است. دوم: ماجرای سفارت ایران در چین است. در حالی که حضور عبدالناصر همتی در سفارت ایران در پکن قطعی بود و او راهی این شهر شده بود، به ناگاه خبر صدور حکم ریاست وی بر بانک مرکزی از سوی رئیس‌جمهور منتشر شد و او دوباره به تهران بازگشت. این اتفاق نیز از نگاه بسیاری از کارشناسان موجب دلخوری چینی‌ها شد و آنها از این بی‌برنامگی ایران و تغییر ناگهانی سفیر تنها پس از گذشت چند روز گلایه‌ دارند. ب: روابط اقتصادی که گفته می‌شود کاهش یافته! بر کسی پنهان نیست که چینی‌ها در دوران تحریم گذشته شریک سفت و سخت ایران بودند، به دلیل اینکه سود بسیار زیادی هم از نظر اقتصادی و هم استراتژیک از همکاری با ایران می‌بردند، روابط خود را هیچ‌گاه زیر فشار ایالات متحده قطع نکردند؛ نفت ایران را می‌خریدند و کالاهای مورد نیازمان را به ایران می‌فرستادند. آنچه از شواهد و قرائن به دست می‌آید این است که این روابط نیز امروز سرد شده و آنچنانکه باید و شاید در جریان نیست. گفته می‌شود چینی‌ها در دور جدید تحریم‌ها با وجود مشکلات عدیده‌ای که با ترامپ و آمریکا دارند، مانند دوره گذشته با ایران همکاری نمی‌کنند و به واقع تبادلات اقتصادی خود را محدود کرده‌اند. اول: ماجرای چالش نفتی ایران با چین به‌ویژه ماجرای میادین آزادگان و یادآوران مهم است. چینی‌ها همچنان معتقدند ایران در یادآوران و آزادگان بدقولی کرده و با وجود مذاکرات صورت‌گرفته، ترجیح داده مدل جدید قراردادهای نفتی یا همان IPC را جایگزین قراردادهای قبلی کند. آنها می‌گویند مسئولان وزارت نفت برخلاف قرارهای گذشته خواسته‌اند شرکت‌های چینی برای توسعه فاز دوم میدان یادآوران و آزادگان شمالی، در مناقصه حضور یابند. حالا کارشناسان همین ماجرا را به‌عنوان یکی از مشکلات جدی و دلایل سردی چینی‌ها از همکاری با ایران توصیف می‌کنند و می‌گویند با این رفتار مسئولان ایرانی نباید انتظار زیادی هم از طرف چینی داشت. دوم: آنچنانکه گفته می‌شود قراردادهای ایران با چین که برخی از آنها در دولت یازدهم و دوازدهم هم منعقد شده است، به دلایل مختلفی در ایران عملیاتی نمی‌شود. ایرادی که در جریان روابط ایران و روسیه هم پیش از این مطرح شده بود. این شائبه که پس از انعقاد قرارداد میان ایران و کشورهای شرقی در بدنه وزارتخانه‌ها کار به خوبی صورت نمی‌گیرد و توافقات وارد یک فاز فرسایشی برای اجرا می‌شوند، مساله مهمی است که ضرورتا باید در صورت صحت، به آن رسیدگی شود. سوم: اعتراض چینی‌ها بعد از برجام بارها از زبان کارشناسان داخلی و خارجی شنیده شده که آنها به رفتار یک‌سویه ایران معترضند و ابراز می‌کنند مسئولان دولت‌های یازدهم و دوازدهم تمامی نگاه خود را به غرب دوخته‌اند و اجازه نمی‌دهند در قراردادهای بزرگ شرقی‌ها از جمله چین دخیل شود و به عبارتی هربار که فشار تحریم‌ها سخت می‌شود، بخشی از توجهات در تهران به سمت پکن معطوف می‌شود. آنها به مراودات اقتصادی ایران بعد از برجام هم نگاه می‌کنند که البته آمار داخلی واردات از اروپا مربوط به قبل و بعد از برجام نیز آنچنان متفاوت با این ادعا نیست. علاوه‌بر اینکه استفاده از توتال به جای سی‌ان‌پی‌سی و اینچنین جایگزینی‌هایی از شرکت‌های غربی که اتفاقا بدعهد هم هستند، دلیل واقعی سردی روابط کنونی ایران و چین است. هیچ‌کدام از این دلایل البته اخبار پوشیده و پنهانی نیستند؛ چینی‌ها، هندی‌ها و روس‌ها از آنجایی که در قطب مقابل تحریم‌کنندگان ایران تعریف می‌شوند، امروز فرصت مهمی برای تجارت خارجی ایران و شکستن تحریم‌ها هستند، چنانکه چین به تنهایی قادر و مایل است حداقل 500 هزار بشکه نفت خام ایران را خریداری کند که این خود به معنای تامین یک‌سوم رقم فروش نفت آورده‌شده در بودجه سال 98 است. از طرف دیگر چینی‌ها سال‌هاست بخش‌های مهمی از مواد اولیه موردنیاز کارخانه‌های ایرانی را تامین می‌کنند؛ مواد اولیه‌ای که حتی در کارخانه‌های دارویی هم مورد استفاده قرار می‌گیرد. این فرصت اما در زمان اوج تحریم‌ها ارزشی چند برابر پیدا می‌کند. با این اوصاف اما به نظر می‌رسد پاسخگویی به سوالی که در ابتدای متن مطرح شد، آنچنان دشوار نباشد. علی لاریجانی به جای حسن روحانی و با اعضای کابینه او عازم چین شده تا روابط سرد گذشته را که بخش اعظم آن ریشه در همین چند سال اخیر دارد، بهبود بخشد و همکاری‌های تاریخی ایران با چین را در دوران تحریم احیا کند. حالا باید منتظر بود و دید که لاریجانی و ظریف در این ماموریت مشترک چقدر موفق خواهند بود.