همیشه در انحصار، فساد است

قطعا فضایی که برای خرید خودرو یا هر کالای دیگری که احتمال این را بدهند آتیه بهتری از حال دارد، ایجاد می‌شود، بحث رفع نیاز نیست. درحقیقت مردم برای رفع نیازشان مبادرت به خرید نمی‌کنند. به دلیل اینکه فضا برای سرمایه گذاری مطمئن وجود ندارد، حجم نقدینگی و پول‌های سرگردان زیاد است، به دلیل احتمال و انتظار تورمی که در سال98 در جامعه وجود دارد، استقبال از پیش خرید خودرویی مثل پراید صورت می‌پذیرد. تصور کنید فردی که 200، 300میلیون تومان پول دارد، احساس می‌کند اگر الان سه ماهه دیگر بشود، یک سوم از پولش کاسته شده و ارزش پولش پایین خواهد آمد. از طرفی سرمایه‌اش را با قیمت ارز یا بازار آزاد ارز قیاس می‌کند ضمن اینکه بازار دیگری هم در سطح خرد و کلان برایش وجود ندارد. درحالی که یک وقت رشته فعالیت‌های دیگری مثل کالا، مسکن، بورس و تجارت خارجی وجود داشت اما چون همه راه‌ها بسته شده؛ مسکن خوابیده، بورس هم متزلزل است و از طرفی فضای واردات و صادرات هم به گونه‌ای نیست که همه بتوانند وارد شوند، تنها یک راه باقی مانده که کالاهای ماندگاری مثل خودرو و لوازم خانگی است که می‌توان اینها را ذخیره سازی و نگهداری کرد. لذا به سمت پیش خرید این نوع کالاها هجوم می‌آورند تا به نحوی ارزش پولشان را حفظ کنند. به این دلیل، باید فضای جنگ روانی داخل و خارج را هم اضافه کرد که بزرگنمایی می‌کنند و انتظاراتی ایجاد می‌شود. ضمن اینکه نسبت به نظام و تدابیر مدیریت اقتصادی نگرانی‌هایی وجود دارد. زمانی طرح‌ها یا پروژه‌هایی در کشور بود که افراد مبادرت به خرید اوراق قرضه می‌کردند یا در سرمایه‌گذاری‌های ملی شرکت می‌کردند و یا به یک برنامه بلند مدت اعتماد داشتند که می‌شد آرامشی در یک زاویه پیدا کرد. الان فارغ از درست یا غلط بودن این تفکر واقعیت این است که انتظار جامعه، انتظار تورمی است. جامعه هنوز جهتی برای تدبیر مدیریت اقتصادی استشمام نمی‌کند، لذا خودش به دنبال این است که این پول داغی که دارد دستش را می‌سوزاند به نحوی سامان دهد که خودرو هم یکی از این فضاهاست. مسئولان خودروسازی هم متوجه این فضا شده‌اند و از آن استفاده یا سوءاستفاده می‌کنند! به گونه‌ای که نقدینگی جامعه را به سمت خود جذب می‌کنند و اینکه با این نقدینگی چه می‌کنند، بحث دیگری است. البته شرایط موجود  غیرعادی است و مردم راه دیگری ندارند که به پیش خرید خودرو روی می‌آورند. موضوع بحث نیاز به خودرو نیست بلکه برای حفظ دارایی‌هایشان است که ظاهرا چاره‌ای جز این ندارند. ممکن است این سوال مطرح شود که چرا بعضا مردم سایر کشورها در صورت گرانی کالا از خرید خودداری می‌کنند تا به قیمت اولیه بازگردد، اما در کشور ما برعکس عمل می‌شود. پاسخ این است که این شرایط در صورتی محقق می‌شود که تقاضا ناشی از نیاز باشد. اما پولی که الان دست عده‌ای سرگردان است، دستشان را می‌سوزاند و اگر این کالا را نخرند، چکار می‌توانند بکنند. از طرفی به دلیل آنچه در مورد موسسات مالی و اعتباری رخ داد، اعتماد لازم به نظام بانکداری وجود ندارد و این نگرانی در بین جامعه وجود دارد که پول‌هایشان را کمتر به بانک‌ها بسپارند. پاسخ به این سوال که با خروج شرکت‌های خودروسازی خارجی فضا برای جولان خودروسازان داخلی فراهم‌تر و فضای رقابتی کمتر شده به چند نگاه برمی‌گردد. یک نگاه، نگاه سیاسی است و نگاه دیگر بحث عرضه و تقاضا و نگاه مدیریتی بر خودروست که خارج از این بحث است. ولی این پاسخ را می‌توان داد که همیشه در انحصار، فساد هست. اینکه خودروسازی ما در یک فضای انحصاری هرطور دلشان بخواهد با هر قیمت، کیفیتی، شرایط زمانی و مکانی می‌تواند با خریداران بازی کند، دلیل همان انحصار است. انحصار این بلا را سر مردم می‌آورد و اینکه این انحصار را چگونه می‌توان شکست نیز بحث دیگری است. اگر بخواهیم خشن صحبت کنیم، جریانی به نام خودروسازی با تمام اطرافیانش از این فضای انحصاری که به صورت خوشبینانه می‌توان گفت ایجاد شده تا اینها هرچه سریع‌تر از قافله صنعت و تکنولوژی عقب نمانند و بتوانند عقب افتادگی خود را جبران کنند، از حمایت‌های تعرفه‌ای گرفته تا حمایت‌های مالی، سیاسی و حرفه‌ای که از آنها می‌شود، استفاده کنند تا هرچه زودتر نقص‌هایشان را رفع کنند، اما متاسفانه این کار کمتر صورت می‌گیرد. حدود 30سال است که پراید با همان کیفیت تولید می‌شود و تنها قیمت‌ها افزایش پیدا می‌کند. درحقیقت یک نوع ناسپاسی است که فعالیت خودروسازی در کشور ایجاد می‌کند. ابر و باد و مه و خورشید و فلک دست به دست هم داده‌اند که از این صنعت حمایت کنند تا بلکه در اولین فرصت به خودکفایی برسیم و محصول با کیفیت با خدمات ارائه دهیم، اما متاسفانه خیلی پی این قضیه نیستند و دنبال استفاده از فضای به‌وجود آمده‌اند که دود آن تنها به چشم مردم می‌رود.
* رئیس سابق اتاق بازرگانی تهران