نام این شهر تعطیل است

هر سال با رسیدن به اسفندماه جنب و جوش خوشایندی در سطح شهرها و محلات به ویژه در تهران مشاهده می‌شود. زیبایی‌های شهری تاثیر مستقیم در روابط اجتماعی نشاط و طراوت شهروندان دارد! ناگفته نماند که معیارهای زیبایی نسبی بوده وهرشهروند نسبت به آن تعبیر ونظر متفاوتی دارد. اما همانگونه که عرض کردم در شهرها اعم از کوچک و بزرگ گاهی زشتی‌ها‌ی بصری آنچنان آشکار است که تمیز و تشخیص آن نیاز به هیچ تخصصی نداشته و نمی‌توان آنها را انکار یا پنهان کرد.
رنگ میادین، حوض‌ها و استخرهای وسط آنها، نماهای مغازه‌ها و منازل حاشیه خیابانها، بازسازی و نوسازی مجسمه‌ها، رنگ‌آمیزی جداول در بزرگراه‌ها‌ و خیابانها و کوچه‌ها و پیاده‌روها جایگاه بسیار مهمی در لطافت بصری و بهداشت روانی شهروندان دارند؛ اگر بپذیریم که در روانشناسی رنگها، تاثیرات رنگهای محیطی آثار بسیار قابل توجهی در آرامش عصبی، چشم نوازی و لطافت
رفتاری دارند.
این موضوع به طور غیرمستقیم در کاهش خشونت‌های اجتماعی و درگیری‌های فیزیکی نقش داشته که این اصل مورد تصدیق اکثر نخبگان روانشناسی و علوم رفتاری است، درتمام شهرهای بزرگ جهان که مدیریت شهری آنها با دانشگاهها و مراکز علمی و حرفه‌ای روابط حسنه‌ای دارند، از روانشناسان، رفتارشناس‌ها و متخصصان زیست محیطی برای تبادل‌نظر در راستای رنگها و رنگ آمیزی محیطی نماهای شهری اعم از مسکونی، تجاری، آموزشی و مبلمان و المانهای شهری، جایابی برای استقرار کیوسکها و دکه‌های مطبوعاتی، دعوت به عمل آورده و بعد از تبادل‌نظرها و گفتمان‌های لازم که گاه تا ساعتها و روزها تداوم می‌یابند، به نتایج مورد قبول در محورهای آذین شهری چشم نوازی و نظافت محیطی می‌رسند.


خوشبختانه در دوران شهردارهای اخیر، گرفتاری‌های سیاسی، دخالت‌های بعضی از حامیان، نابسامانی‌های اجرایی برای اینگونه امور نگذاشته و حتی برخی از مدیران اقدامات یاد شده را امور غیر ضروری و ژست‌های تبلیغاتی دانسته و از آنها دور می‌مانند. هر سال براساس یک سنت خدماتی، شهرداری تهران از اوایل اسفندماه نظافت و رنگ‌آمیزی جداول و نماهای خیابانی و میدانی و مجسمه‌ها، بازسازی گاردریل‌های شکسته و رنگ‌آمیزی آنها، گل و لاله‌کاری در میادین و پارکها را آغاز می‌کرد. همه این حرکات باضافه اختصاص ناوگان‌های حمل و نقل برای جمع‌آوری نخاله‌ها‌ و زباله مانده از خانه تکانی‌های مردم
انجام می‌شد.
در مورد تاثیر خانه تکانی منازل باید عرض کنم که این حرکت به عنوان یک سنت فرهنگی و اجتماعی علاوه بر توفیق اجباری برای تحرکات فیزیکی بیشتر برای کدبانوها و بعضی وقتها آقایان، (در عصر پله برقی و آسانسور، خودرو، و سایر ابزارهای تنبل پروری) موجب ایجاد تنوع محیطی و نشاط روحی می‌گردد، که امروزی‌ها‌ به آن "فنگ شویی" نیز می‌گویند. البته همین عوامل و مراحل در مورد شهر و شهروندان نیز در مقیاس بزرگتری صادق می‌باشد.
شک ندارم تعدادی از شهروندان و هموطنان خواهند گفت : خدا پدرت را بیامرزد "ابهری" چه دل خوش و خجسته‌ای داری! مردم ساعتها در صف گوشت و مرغ و غیره می‌مانند و گرفتار مخارج یومیه خود هستند وتو حرف از خانه‌تکانی و رنگ آمیزی و استقبال از بهار می‌زنی؟ در پاسخ به این عزیزان باید عرض کنم: نظریات و حرف‌هایتان کاملا منطقی و درست است اما (هرچیز به جای خویش نیکوست)، در همین وادی
صدق می‌کند.
علیرغم مشکلات مختلف و غیر قابل انکارپیش رو، باید نشاط اجتماعی و طراوت روحی درسرلوحه کار ما قرار گیرد.
به عنوان یک رفتارشناس قویا عرض می‌کنم رنگ‌آمیزی و ترمیم سطل‌های زباله و نوسازی آنها، بهسازی چراغها و تابلوهای راهنمایی مسیرها که اغلب به عهده پیمانکاران می‌باشد هزینه‌ای را به شهرداری تحمیل نمی‌کنند. برای نوسازی و رنگ‌آمیزی نماهای سازمانها و شرکتهای دولتی و خصوصی و مغازه‌ها و منازل مخصوصا آنهایی که در خیابانها و معابر اصلی قرار دارند، جهت تشویق به انجام کارهای یاد شده باید از تمام یا بخشی از حقوق و عوارض شهری معاف گردند، مناطق
بیست و دوگانه شهرداری تهران را می‌توان با رنگهای معین اما متفاوت رنگ‌آمیزی نمود تا هم به تنوع و زیبایی شهر افزوده گردد و هم به همه جهانیان بفهمانیم که ما همان مردمی هستیم که هشت‌سال زیر باران بمب و موشک، چهارشنبه‌سوری و تولد و عروسی برپا می‌کردیم و حالا هم همانیم.
راه‌اندازی کارناوال‌های تزئینی گل مثل آنچه در گذشته صورت می‌گرفت در شهرها و کلانشهرها و ابرشهر تهران موجب تلطیف فضا و انبساط خاطر هموطنان به ویژه کودکان و نوجوانان گشته و نقطه عطفی در عمر آنها می‌گردد. گذشته از فعالیت‌های گفته شده، حضور آزاردهنده "حاجی‌فیروزها" در چهارراه‌ها و میادین نیز یکی دیگر از طلایه‌های نوروز می‌باشد.
آزاردهنده از این جهت که فقر، بیکاری و مشکلات دیگر باعث شده که گاهی یک مرد سالمند علیرغم برخی مشکلات فیزیکی صورت خود را سیاه کرده و با اشعار بازمانده از دوران قبل از انقلاب آنهم مغلوط و ناموزون و دایره زنگی در دست و تکان دادن و دست‌ها و پاها به تکدی مشغول شود. قبلا در دوران جوانی ما حضور حاجی فیروزها همیشه نویدبخش نوروز و لباس نو و عیدی و لباس نو و دیدار اقوام بودند. اما امروز مثل ببسیاری از آداب از پوسته اصلی خارج و به بیراهه کشیده شده اند.
در همین جا از جناب دکتر حناچی شهردار محترم تهران و شهرداران تلاشگر مناطق و نواحی و شهرداران شهرهای بزرگ و کوچک استدعا دارم پیشنهاد این برادر کچک خود را پذیرفته و توسط معاونت‌های فرهنگی و اجتماعی که در تهران علاوه بر این معاونت گسترده، یک سازمان عریض و طویل با نام سازمان فرهنگی و هنری وجود دارد و همواره بودجه‌های قابل توجهی در این دو بخش در فعالیت‌های موازی هزینه می‌شوند و تعداد زیادی از کارشناسان رشته‌های مختلف هنری سمعی وبصری و فرهنگی در آنها به کار مشغولند و شبکه‌های فرهنگسراها و سراهای محلات تحت مدیریت آنها هستند، از سال
آینده ضمن متمرکز سازی فعالیت‌های مشابه در کنار آموزش‌های مختلف سینمایی و هنری خود با پذیرش علاقمندان به ایفای نقش حاجی فیروز بدون محدویت سنی و تحصیلی آموزش و
تربیت حاجی فیروز را در برنامه خود قرار دهند.
قطعا با توجه به درآمد مناسب داوطلبان زیادی داوطلب و علاقمند به این فعالیت خواهند بود. آموزش اشعار و ریتم و قواعد در چند ساعت می‌تواند ضمن احیا و تقویت این هنر و نماد حرکتی مناسب در این محور خواهد بود.
در کشورهایی که سال نو آنها با برف و یخبندان شروع می‌شوند، حضور پیرمردهای قرمزپوش با ریش و موهای سفید مثل برف و کلاه پارچه‌ای به عنوان بابا نوئل نمایشگر سال نو وکریسمس بوده و حضور آنها موجی از نشاط و شادی را
به جامعه هدیه می‌کند. در معاونت‌های اجتماعی شهرداری‌ها سرفصل حاجی فیروز می‌تواند برنامه شادی و اشتغالزایی را تشکیل دهند.
بابا نوئل گدایی نمی‌کند، قلکی در دست دارد که شهروندان هدیه خود را در آن می‌اندازند که معمولا هشتاد درصد از عابران کمک می‌کنند، نه مثل حاجی فیروزهای ما اینقدر جلوی یک ماشین یا رهگذر برقصد تا پول بگیرد. هرچند عزیزان شهردار و معاونین آنها کمتر حوصله مطالعه جراید را داشته و اعضای محترم شورای شهر نیز هنوز به باور
مسئولیت خود به طور قطعی نرسیده و
غیر از یک یا دونفر از آنها گذشت زمان را باور نکرده اند مردم باور خود را نسبت به حرکت‌های اساسی در خدمات به شهر را از دست
داده و قبول کرده اند و کرده ایم که شهر تعطیل
است.
در خاتمه ذکر دو نکته لازم است:
الف- در پاسخ به بهانه جویان بودجه زده عرض می‌کنم اول شهرداری آن چنان هم که نشان می‌دهد کفگیرش به ته دیگ نخورده است،ثانیا در صورت صحت این ادعا مردم حقوق مختلف وقابل توجهی مثل عوارض و نوسازی و حق الزباله و اقلام دیگر به شهرداری پرداخت می‌کنند که در صورت انجام کار اجرت آن را می‌توانند از بدهی کسر کرده ومدارک مثبته کارشناسی می‌توانند از انحرافات احتمالی جلوگیری کند، اطمینان دارم وداریدکه در صورت انجام آنها توسط شهرداری با احتساب حقوق ومزایا شاید به چهار برابر بیشتر سر زند. ثانیا: لازم نیست یکباره تمام تهران ویا ایران را مشمول این حرکت نماییم بلکه ابتدایک یا دو منطقه از تهران ودر صورت حصول نتایج مطلوب در سایر مناطق باقی‌مانده تسری
دهیم. می‌توان براساس شرایط اقلیمی و
جغرافیایی هرشهر را با رنگ خاص مشخص کرده
و یا مغازه ها ومراکز ورزشی آموزشی
درمانی و صنعتی هر یک با خاصی
رنگ آمیزی کرد. مثلا در تمام ایران قصابی‌ها صورتی مراکز آموزشی سبز و
رنگ آمیزی گردد، یا اینکه فقط تهران در چند منطقه تئوری‌های یاده شده تحقق یابند و بعد از ارزیابی و رضایت در شهرهای دیگر نیز پیاده شود. در مورد اشتغالزایی و سایر ابعاد ومحاسن این طرح بسیار زیاد است،امیدوارم شهردار محترم تهران و همکاران ایشان و همچنین اعضای محترم شورای شهر تهران که هنوز تعداد قابل توجهی از شهروندان تهرانی نام آنها را نمی‌دانند تا چه برسد چهره شان در این مورد تدبیر کنند .