کمی آرام‌تر برادر...

قدیمی‌ها می‌گفتند: «آدم عجول، چای خود را با چنگال می‌خورد». حالا حکایت مدیران صدا و سیما است؛ این بنده خداها چندین و چند ماه دندان روی جگر گذاشتند و چالش‌های متعدد با عادل فردوسی‌پور را تجربه کردند تا اگر قرار است جدایی‌ای صورت بگیرد در کمال آرامش و احترام باشد و مردمی که در جبهه طرفداری از مجری و تهیه‌کننده نود فضای مجازی را درنوردیدند، ناراحتی‌شان زهر‌آگین نباشد. در این اوضاع و احوال حق بدهید که درک این‌همه شتاب در پروسه حذف فردوسی‌پور از روی آنتن صداوسیما برایمان آسان نباشد. صداوسیمایی که همین دو، سه روز قبل در جشنواره‌ای که مزین به نام «جام جم» بود، جایزه بهترین برنامه تلویزیون از نگاه مردم را به مجری محبوبش بخشید، حتی اجازه نداد او روی طاقچه خانه‌اش جایی مناسب برای آن تندیس پیدا کند و هنوز خانه‌تکانی عیدشان تمام نشده، آب سردی بر پیکر او و تیم 200 نفره‌اش ریخت. اما واقعا چرا؟ چطور می‌شود که فقط چند روز بعد از انتخاب عادل و در حالی که هنوز طرفداران پرتعداد او و برنامه‌اش بابت به کرسی نشسته شدن حرف‌شان خشنود هستند اینقدر نابهنگام خبر تغییرات بنیادین برنامه نود از زبان مسئولان  اعلام می‌شود؟ چرا درست یک شب قبل از برنامه‌ عیدانه‌ای که همه فوتبالی‌ها منتظرش بودند؟ یعنی واقعا زمان بهتری برای اعلام این خبر وجود نداشت؟ درست یا غلط بودن تصمیم مدیران سازمان صداوسیما در قبال فردوسی‌پور و نود در این متن نمی‌گنجد، اما هیچ عقل سلیمی اینقدر شتاب در تصمیمی به بزرگی ایجاد تغییر در باثبات‌ترین و تاثیرگذارترین برنامه تلویزیون بعد از انقلاب اسلامی را  قبول نمی‌کند. بی‌شک اگر برای نود محبوب مردم اتفاقی ناگوار رخ بدهد، بی‌اعتمادی ایجاد شده به مسئولان سازمان صداوسیما از سوی «فوتبالدوستانِ تلویزیون بین» شرایط سختی را برای آنها در بُعد مخاطب رقم می‌زند؛ اتفاقی که شاید اگر با طمانینه و شرایط بهتری رقم می‌خورد، مخاطبان و خود فردوسی‌پور و همکارانش را هم راضی‌تر نگه می‌داشت. حالا همه فوتبالی‌ها نگران سرنوشت برنامه‌ای هستند که سال‌ها با آیتم‌ها و بخش‌های جذابش زندگی کردند و دوشنبه‌شب‌هایشان را به خاطر آن پای تلویزیون نشستند؛ غم‌نامه‌ای روی صفحه دلشان به احترام عادل فردوسی‌پور و زحمات چندین ساله‌ برای بزرگ و بزرگتر شدن نودش نوشته‌اند و روزنه‌ای امید دارند برای اینکه همچنان دوشنبه‌شب‌ها با هیجان اتفاقات ناب فوتبال به خواب بروند.