جشنواره‌ای بر سر دوراهی

احسان سالمی: سی‌وهفتمین دوره جشنواره فیلم فجر، چهارمین دوره‌ای بوده که بخش بین‌الملل این رویداد در قالب یک رویداد مجزا و با نام «جشنواره جهانی فیلم فجر» برگزار می‌شود؛ رویدادی که امسال با یک اتفاق جالب یعنی نمایش نسخه ترمیم شده فیلم سینمایی «دیده‌بان»، ساخته ماندگار ابراهیم حاتمی‌کیا کار خود را آغاز کرد. حاتمی‌کیا در بخشی از این مراسم با اشاره به روند فیلمسازی‌اش در این سال‌ها گفت: «همه فیلم‌هایم از خط و مرزها حرف می‌زنند. من وقتی دیده‌بان را ساختم بخشی از جامعه نمی‌خواستند فیلم‌های مرا ببینند و از فیلم «از کرخه تا راین» بود که در متن جامعه شناخته شدم و زبان احساسی را در آنجا پیدا کردم. یافتن آن کار سختی است». او که پیش از آغاز صحبت‌هایش با انتقادی از جانب هوشنگ گلمکانی درباره اظهارنظرهای جنجالی‌اش در سال‌های اخیر روبه‌رو شده بود، به این انتقاد سردبیر مجله فیلم اینگونه پاسخ داد: «من واکنش‌هایم مانند فیلم‌هایم است. یعنی آنچه بروز دادم از فیلم‌هایم می‌آید. من از پارسال تاکنون 400 روز است که صحبت نکرده‌ام اما یک جمله من می‌تواند موج راه بیندازد و فقط من نیستم که از این حرف‌ها می‌زنم. آن جوان ۲۷ ساله الان ۵۷ ساله است. در حال حاضر پدربزرگ هستم و مسائل دیگری برایم مساله است».
ادغام شدن یا نشدن، مسأله این است!
ادغام یا عدم ادغام بخش ملی با بخش بین‌الملل جشنواره فیلم فجر بدون‌شک پرتکرارترین بحثی بوده که در چند سال اخیر پیرامون جشنواره جهانی فیلم فجر وجود داشته است؛ جشنواره‌ای که با وجود انتشار توئیتی حمایت‌آمیز از جانب سیدعباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در راستای حمایت از آن و تشبیه‌اش به «پل ارتباط ایران با سینمای جهان» هنوز هم مشخص نیست در بخش ملی این رویداد ادغام می‌شود یا خیر؟ این تردید از آنجا بیشتر شد که حسین انتظامی، سرپرست فعلی سازمان سینمایی در حاشیه بازدید از بخش‌های مختلف این دوره از جشنواره جهانی فیلم فجر، در سخنانی مبهم درباره جدایی یا ادغام این 2 بخش گفت: «همکاران ما در سازمان سینمایی درباره مساله ادغام یا جدا بودن 2 بخش ملی و جهانی جشنواره فیلم فجر مطالعه و بررسی می‌کنند. تجدید ساختارها با توجه به ماموریت‌های جدید سازمان سینمایی در داخل سازمان و بالطبع موسسات وابسته در حال انجام است و بحث نهایی آن تا یک ماه آینده اعلام می‌شود». از سوی دیگر صحبت‌های ابراهیم داروغه‌زاده، دبیر دوره گذشته بخش ملی جشنواره فیلم فجر و رئیس اداره نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی و مخالفت ضمنی‌اش با ادغام این 2 رویداد، می‌تواند نشانه‌ای برای عدم ادغام این 2 رویداد باشد هرچند هنوز همه چیز  در هاله‌ای از ابهام است.
ترس فیلمبردار ایتالیایی از همکاری با کیارستمی


هر چند نقد درست منتقدان در ارتباط با عدم حضور چهره‌های بین‌المللی و سرشناس در جشنواره جهانی فیلم فجر نیز همچنان به چشم می‌آید ولی امسال همچون سال‌های گذشته تعداد انگشت‌شماری از چهره‌های معتبر سینمایی در این رویداد حضور پیدا کرده‌اند تا جشنواره‌ «جهانی» فیلم فجر خیلی هم خالی از چهره‌های جهانی سینمایی نباشد. «لوکا بیگاتزی»  فیلمبردار ایتالیایی که سابقه همکاری با عباس کیارستمی در فیلم «کپی برابر اصل» را دارد، یکی از همین چهره‌ها بود که در کارگاه تخصصی فیلمبرداری سی‌وهفتمین جشنواره جهانی فیلم فجر درباره همکاری با کارگردان فقید ایرانی و تاثیر تکنولوژی دیجیتال بر فیلمبرداری صحبت کرد. او در بخشی از این کارگاه در پاسخ به پرسشی درباره همکاری‌اش با عباس کیارستمی، کارگردان فقید ایرانی در فیلم «کپی برابر اصل» گفت: «وقتی از سوی کیارستمی دعوت به کار شدم، واقعا ترسیدم! زیرا او برای من یکی از پراحساس‌ترین فیلمسازانی بود که می‌شناختم و کارم از این نظر سخت بود. به دلیل اینکه سخت با یکدیگر انگلیسی صحبت می‌کردیم، روزهای اول همکاری سخت گذشت. می‌دیدم که او میزانسن‌های پیچیده‌ای دارد و وسواس زیادی به کار می‌برد». البته غیر از این فیلمبردار سرشناس ایتالیایی، حضور «پل شریدر» فیلمنامه‌نویس، کارگردان و منتقد آمریکایی به‌عنوان یکی از میهمانان این دوره از جشنواره از دیگر اتفاقات مثبت این رویداد به‌شمار می‌رود؛ شریدر نویسنده بیشتر فیلمنامه‌های فیلم‌های مارتین اسکورسیزی از جمله «راننده تاکسی» و «آخرین وسوسه مسیح» است.
تلاش برای جهانی شدن و معضل بحران اعتبار!
اما جشنواره جهانی فیلم فجر با وجود همه تلاش‌هایی که از جانب برگزارکنندگان این رویداد در جهت افزودن بخش‌های جذاب و ارتقای سطح کیفی جشنواره برای رسیدن آن به تراز و جایگاه یک جشنواره بین‌المللی انجام شده و البته با در نظر گرفتن همه کارشکنی‌هایی که از سوی برخی کشورهای خارجی برای ممانعت از حضور فیلمسازان بین‌المللی در ایران شده، باز هم نقاط ضعفی دارد که نمی‌توان از آنها چشم پوشید. شاید یکی از مهم‌ترین ضعف‌های فعلی این رویداد را باید بحران هویت و البته اعتبار دانست. از یک‌سو حضور فیلم‌های ایرانی جامانده از بخش ملی جشنواره فیلم فجر یا آثار نمایش داده شده در بخش ملی در این رویداد، باعث شده در عمل اعتبار این جشنواره در بعد داخلی چندان در میان سینماگران ایرانی مورد توجه نباشد و از سوی دیگر عدم حضور فیلمسازان خارجی سرشناس در ایران، عدم امکان اکران گسترده فیلم‌های خارجی حاضر در این جشنواره در داخل کشور و عدم تاثیرگذاری جوایز این جشنواره در روند کاری فیلمسازان داخلی و خارجی، موضوعاتی است که باعث شده جشنواره جهانی فیلم فجر با وجود همه تلاش‌های انجام شده برای این رویداد، هنوز به اعتباری که برای برگزاری یک رویداد سینمایی بین‌المللی لازم است، دست پیدا نکند. به این موارد جدی گرفته نشدن جشنواره جهانی فیلم فجر توسط جریان اصلی فیلمسازان ایرانی را هم باید اضافه کنید؛ فیلمسازانی که اگر بنای رقابت داشته باشند، برای حضور در بخش ملی این رویداد تلاش می‌کنند نه بخش بین‌المللی آن و بدون‌شک تا زمانی که این رویداد در بعد داخلی خود دارای جایگاهی معتبر نشود، نمی‌توان انتظار دستیابی به یک جایگاه معتبر بین‌المللی را از آن داشت.