روزنامه آفتاب یزد
1398/02/02
وزارت اطلاعات یا وزارت مهربانی و امنیت؟!
نیمه شعبان روزی که بیشتر از باقیمانده 365 روز سال، به لبخندهایی که میزنیم زدیم باید عمیقتر بنگریم و بیندیشیم. باید بیندیشیم که در ورای این لبخندها، هستند کسانی که خواب و آرام بر خود حرام کرده اند تا خواب و آرام ایرانیان سرافراز دچار خدشه نشود و این یعنی باید به تمامی ابعاد آرامش و امنیت نگریست و اندیشید.یک بار، از یکی از مدیران دستگاههای نظارتی پرسیدم: «از بین رفتن امنیت ویرانکنندهتر است یا از دست رفتن احساس امنیت؟» گفت: هر دو! و من در ادامه گفتم: «از بین رفتن امنیت اساساً ترسناک است اما ویران کننده نیست؛ آنچه ویران کنندگی به دنبال دارد، از بین رفتن احساس امنیت است.» از من توضیح خواست و من در تحلیل اعتقادی که داشتم و دارم به تبیین تفاوتهای امنیت و احساس امنیت پرداختم از جمله این که؛ امنیت را دشمن پیدا و تا بن دندان مسلح به مخاطره میاندازد و اما احساس امنیت را دشمن پنهان، دشمن خانگی، پلیدهای خیانتکار و همه آنانی که راه دشمنی را با خباثت به اشتباه پیمودهاند.
واضح و مبرهن است که چون امنیت از بین رفت انسان آمادهتر و از پیش مهیاتر به استقبال مخاطرات میرود و اما وقتی احساس امنیت به یغما رفت، آن گاه باید فاتحه امید و آینده نگری و پیشرفت و مملکت داری را یک جا خواند!
اگرچه سوالات بسیاری در ذهن دارم که بارها پرسیدهام و بازهم خواهم پرسید اما در این ایام که اختصاص دارد به سربازان گمنام اما پرافتخار امام زمان (عج)، فرصت را غنیمت دانسته به این مهم خواهم پرداخت که ضمن قدردانی و سپاسمندی از تمامی زحمات، گلایه مندانه بگویم و یا بپرسم چرا باید امنیت و آرامش یک سرزمین در قالب یک وزارتخانه تعریف شود؟ گلایهمندانه باید پرسید آن کسانی که در اتاقهای تصمیم سازی به این نتیجه رسیدهاند که امنیت و آرامش یک سرزمین همانند دغدغه دیگر مملکت داری است چرا یک لحظه نیندیشدهاند که اگر چنین اعتقادی وجود داشته باشد پس هر لحظه ممکن است امنیت در حوض اسید سیاست حل و هضم شود و چیزی از آن باقی نماند!
از این یک مسئله که درگذریم به نقطه تلاقی امنیت و جامعه میرسیم جایی که انتظارات همچنان برآورده نشده به گوشهای نهاده شده و این مستلزم نگاهی دلسوزانه و یک بازنگری موشکافانه است. به جد معتقدم وزارت اطلاعات در کنار تمامی مسئولیتهای ریز و درشت و خطیری که دارد به خودی خود نه وزارت اطلاعات که «وزارت مهربانی و امنیت» است پس در ورای همه امنیت افزاییها، مهربانیها را نباید از یاد برد و اما بعد...
> میخواهند فضای ایران را ناامن کنند!
حادثه تروریستی اهواز که تلخ بود و تامل برانگیز را همچنان به یاد داریم. همان روزها بود که نوشتم: «رویاروییها به اوج رسیده، اقدامات بیشتر از یک جنگ رسانهای در حال منتهیشدن به مواجهه کاملاً فیزیکی و درگیرانه است،
بیجهت نیست که گفته بودند ما «دامنه نزاع را به داخل مرزهای ایران خواهیم کشانید!» هرچه بیشتر اخبار رسانههای مورد حمایت دشمنان ایران را بررسی کردیم؛ کمتر خبری را که از واژه «ترور» و «تروریسم» بهره برده باشد، دریافت کردیم! اینها نشانههای واضحی است که فعالیتهای شبه نظامی و تروریستی، روز به روز گستردهتر میشود. داعش، گروههای تکفیری و سلفی و دولتهایی که از این گروهها حمایت میکنند؛ حالا دیگر به گونهای پیگیرانهتر، امنیت داخلی ایران را نشانه گرفتهاند و این یعنی باید سنگرهای امنیتی و سپر دفاعی رسانهای خود را تقویت کنیم.»
> سنگرهای امنیتی و سپر دفاعی رسانه ای
امنیت و رسانه نه در یک راستا که دو همزاد به هم چسبیدهاند. متمرکز شدن دولتهای بزرگی نظیر آمریکا بر سر مسئله موشکها و بُرد موشکها کاملاً انحرافی و تخریبی است، واقعیت در همان رفتارهای اهواز و مجلس عیان بود که هدف ـ همچون سالهای ابتدایی انقلاب ـ
مردم بیدفاع و کوچه و بازار هستند و کسانی که برای جنگیدن مجال و سلاح ندارند و این یعنی آنها دیگر با امنیت ایران سر و کار ندارند که دست گذاشتهاند روی «احساس امنیت» پس باید بیشتر از همیشه به احساس امنیتی که میخواهند خدشهدار کنند اهمیت بدهیم.
همان روزهای تلخ حمله تروریستی اهواز بود که یادآور شدم: « این که عدهای در لفافههای چند لایه، وزیر اطلاعات را هدف بگیرند یعنی دقیقاً دارند آدرس میدهند که برای مرتبههای دیگر از همین نقطه و همین جا فشار وارد آید. این که دولت را، وزارتخانه را و کلیت دستگاههای امنیتی را زیر سوال ببریم حکایت از یک ناآگاهی صرف دارد واگرنه وقتی به تمامی ابعاد ماجراهای چندساله اخیر بنگریم آن گاه خواهیم فهمید پای میلیاردها دلار وسط است و جیبهایی که دوخته شده برای دریافت آن! فرقی نمیکند آن دلارها در راه خرید سلاح و مهمات و ادوات انفجاری هزینه شود یا برای تجهیز شبکههای ماهوارهای!!!
مهم زیر فشار قرار دادن حکومت ایران، ناکارآمد نشان دادن دستگاههای تامینکننده امنیت و ایجاد رخنه در صلابت کسانی که جان بر کف گرفته برای آرامش ایران و ایرانی به پاسداری از این
مرز و بوم میپردازند.» در همین نقطه بازهم میرسیم
به هدف قرار داده شدن «احساس امنیت».
> موردی عجیب و درخور تامل!
یک عملیات تروریستی با دو مسئول!!!
در فقره حمله تروریستی اهواز متذکر شده بودم که: «اعمال تروریستی در گوشه گوشه جهان، همواره مسببینی داشته است که مسئولیت آن را برعهده گرفته اند، حال جای سوال نیست که یک رفتار ددمنشانه تروریستی علیه مردم بیدفاع چه مزیت و فوائدی داشته که همزمان دو گروه تروریستی مسئولیت آن را برعهده میگیرند؟ الاحوازیه و داعش برای این عملیات اتاق فکر مشترک داشتهاند؟ الاحوازیه و داعش از یک مشرب فکری برخوردار هستند؟ و سوالاتی از این دست...» در این نقطه که با انبوهی از سوالات بیجواب مواجه شدم به یک نتیجه عالی رسیدم و آن این که ایران عزیز و اسلامی هرگز از مدار امنیت خارج نمی شود چون با رشادتهای سربازان گمنام اما پرافتخار امام زمان (عج)، امنیت به یک نهاد نهادینه شده در گوشه گوشه این مملکت تبدیل شده است اما آن چه در راس تمامی بدخواهان نظام ـ اعم از داخلی و خارجی ـ قرار دارد ایجاد رخنه در همان احساس امنیتی است که روی آن تاکید داریم. این احساس امنیت میتواند با دستکاری در قیمت مایحتاج عمومی ایجاد شود، میتواند با ناکارآمد جلوه دادن نظام به اوج برسد پس اگر خوب دقت کنیم میبینیم هدف، راه رسیدن به هدف و ابزار مورد بهره برداری یکسان است و تعجبی هم ندارد چون مشرب فکری یکسان است، هدف نیز یکی است.
> وزارت اطلاعات روشنگری کند
معتقدم، بد نیست وزارت اطلاعات حجم عملیات تروریستی موفق و خنثی شده در یک بازه زمانی ده ساله را منتشر کند تا همگان بفهمند و آگاه شوند که اگر در گذشته ماهی 10 عملیات خرابکارانه کشف و شناسایی میشده، حالا این رقم به روزانه ده و یا دهها عملیات تبدیل شده و این یعنی، فشارهای وارده بر مسائل امنیتی بیشتر از همیشه است.
از اینها که بگذریم؛ طبیعی است دولتهایی که ابداع کننده جنگهای نیابتی بوده اند، همچنان بر همان سیاق حرکت کنند و نیابتی از چندین گروه تروریستی و رسانههایی که این گروهها را پوشش میدهند حمایت کنند و این یعنی فعالیتها به اوج رسیده، اهداف طبقهبندی نشده مورد هجوم واقع میشود و...
ناآشنا با این گونه رفتار کور نیستیم. در اوج سالهای سیاه ترور، کم نبودند کاسب و رهگذر و زن خانه دار و دانش آموزی که هدف ترور
قرار گرفتند! این اشتباه است اگر فکر کنیم آنها برای هر عملیات تروریستی ماهها وقت میگذارند تا هدفی مهم را برای از بین بردن انتخاب کنند؛ وقتی هدف ایجاد ناامنی باشد کافی است اسلحه به دست بگیری و مردم کوچه و بازار را هدف قرار دهی.
> به خودمان بیاییم!
هوشمندانهتر بنویسیم، انتقاد کنیم و اظهارنظر، نقد به همه ارکان نظام وارد است اما نقدی که در انتها به تضعیف دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی منتهی شود، تفسیر واضحی از بازی در زمین دشمن است. جدالهای سیاسی کاملاً طبیعی است، دعوای چپ و راستی در این سرزمین تمامی نخواهد داشت اما این که حواس مان نباشد دست روی کدام نقطه حساس گذاشتهایم یعنی هنوز تفاوت امنیت و احساس امنیت را درک نکردهایم.
سربازان گمنام و پرافتخار امام زمان (عج)
روزتان مبارک
سایر اخبار این روزنامه
پولیتیک کرهشمالی
به آنجلیناجولی "رقاصه" ۴۰میلیون یوروکمک کردند به ایران ۱.۵ میلیون یورو!
آیا کمپین «نخریدن خودرو گرانِ بیکیفیت» نتیجه بخش است؟
سردار سرلشکر پاسدار حسین سلامی به فرماندهی کل سپاه منصوب شد
عراق نمیتواند هم با ایران و هم با دشمن ایران وارد توافق امنیتی شود
منافع این سیل ۱۰ برابر خسارتهایش بود!
منشا هجوم ملخها به ایران مشخص شد
اعترافات ضرغامی
آغاز سفر به ایران از مشهد مقدس
چه کشورهایی بیشترین ذخایر نفت و گاز را دارند؟!
به فال نیک میگیرم اما ...
وزارت اطلاعات یا وزارت مهربانی و امنیت؟!
شورای نامگذاری شهر
باز هم سوءاستفاده از کودکان این بار آتلیهها !