شورای عالی عهده‌دار مدیریت پروژه انتخابات ۹۸

برخی کارشناسان و صاحب نظران معتقدند اصلاح‌طلبان با کاهش مقبولیت در جامعه مواجه هستند و این وضعیت را حاصل کنش اصلاح‌طلبان و افرادی می‌دانند که با پرچم اصلاحات فعالیت کردند نه اصل اصلاح‌طلبی. چرا این جریان سیاسی دچار چنین وضعیتی شده است؟
در زمانی که گفتمان اصلاح‌طلبی پا به عرصه سیاست گذاشت، بخشی از سیاسیون عنوان اصولگرایی را برای خود برگزیدند و سخت به مواجهه با اصلاحات پرداختند. استدلال‌شان این بود که نظام و جمهوری اسلامی اشکالی ندارد که بخواهید اصلاحات انجام دهید. اما حال شرایط تغییر کرده و همه سعی می‌کنند اصلاح‌طلب باشند و یا با پرچم اصلاح‌طلبی پیش بروند. حتی برخی جریان‌های اصولگرا برای ایجاد مقبولیت خود را اصولگرای اصلاح‌طلب معرفی می‌کنند. جریان‌های میانه‌رو تشکیل شد تا جایی که بخشی از میانه‌رو‌ها با عنوان اعتدالیون در یک ائتلاف با جریان اصلاحات در انتخابات 96 همراه شدند. فلسفه اصلاحات براین پایه بنا شده است که با توجه به شرایط و تحولات جهانی، مطالبات، ذائقه مردم و رصد رویکردها و عملکردها حرکت کند. بنابراین سعی شد متناسب با زمان و مکان و به تعبیر حضرت امام الگو‌ها و رویکردها و برنامه‌های جدید ارائه دهد و از انجماد، درجا زدن و اصرار بر بعضی نگرش‌ها که با اقبال مردم مواجه نمی‌شود، پرهیز شود. ضرورت دارد که این فلسفه همواره مورد توجه قرار گیرد. اگر اصلاحات هم به یک جایی برسد که توان نوآوری و روزآمدی نداشته باشد و نتواند مطالبات مردم را در حوزه‌های مختلف رصد کند و متناسب با شرایط راه حل و الگوی جدید ارائه دهد، باید خود را احیا کند، چرا که دور از ذهن نیست که جریان اصلاحات به وضعیتی برسد که یک اصلاحاتی‌تر بیاید جای قبلی را بگیرد و جایگزین آن شود.
آیا اکنون اصلاحات در چنین شرایطی
قرار دارد؟

خیر. با تمام شرایط و نابسامانی‌ها و فشارها اصلاحات توانسته نوآوری داشته باشد. لذا جریان اصلاحات توانست در سال‌های 94 و 96 مورد اقبال عمومی مردم قرار گیرد. البته میدان بازی فراخی برای این جریان وجود نداشت و با محدودیت‌هایی دست و پنجه نرم کرد، اما به هر حال توانست بن‌بست‌شکنی کند و مسیر را برای حضور و مشارکت مردم هموار کند. اکنون هم در چنین وضعیتی است. اما با توجه به مسائل بین‌المللی و خروج آمریکا از برجام و فشارهای داخلی و خارجی بخشی از مطالبات مردمی که در انتخابات 96 با شور و هیجان به پای صندوق آمدند بر زمین ماند در نتیجه اشتیاق آنها هم فروکش کرد. لذا انتظاراتی داشتند که برآورده نشد و اثرات آن را در دی ماه 96 در 80 شهر دیدیم و یا در مردادماه سال 97 باز به نوعی برخی از حوادث تکرار شد. این رویدادها نشان می‌دهد که فرکانس حوادث و مطالبات مردم مانند گذشته نیست که چهار سال یک بار و یا دو سال یک بار بروز کند. اکنون با وجود فضای مجازی در هر حادثه و شرایطی مردم انتظار دارند که دربرابر خواسته‌هایشان از مسئولان پاسخ دریافت کنند و تنها اظهار نظر مسئولان را که به طور معمول از رسانه ملی منعکس می‌شود، کافی نمی‌دانند.


وظیفه احزاب و جریان‌های سیاسی در این میان چیست؟
جامعه انتظار دارد که جریان‌های سیاسی روزآمد و مواضع روشن و گویا داشته باشند. بنابراین اصلاحات به عنوان حامی دولت باید خود را آماده پاسخگویی به مردم کند و مانیفست جدیدی متناسب با شرایط روز کشور ارائه دهد تا بتواند از ریزش آرای خود جلوگیری کند. درست است که اصول و پایه‌های اصلاحات همچنان پا برجاست و اصلاحات معتقد به سازگاری دین و آزادی است و ایران را برای همه ایرانیان می‌خواهد و همچنین بر اهمیت حقوق اساسی مردم تاکید دارد و اصل نظام و تمامیت ارضی و امنیت ملی را به رسمیت می‌شناسد، در کنار این موارد مطالبات مردم و حقوق اساسی و انتخابات رقابتی و سالم و مطبوعات آزاد و فضای مناسب گفت‌وگو و فعالیت احزاب را در دستور کار خود دارد، اما اکنون اصلاحات باید ببیند که مساله کشور و مردم چیست تا بتواند آن شعار را دنبال کرده و برای آن راهبرد ارائه دهد.
آیا اصلاح‌طلبان با توجه به شرایط کنونی می‌توانند در انتخابات آرای مردم را جذب کنند؟
آرایش سیاسی کشور منجمد نیست و تغییراتی کرده است، اما اصول کلی اصلاحات همان است و مطالبات مردم هم همچنان قابل توجه و بحث است. اصلاح‌طلبان می‌توانند از مطالبات جامعه مطالبی را استخراج کرده تا در انتخابات اسفندماه شهروندان را متقاعد به حضور و مشارکت در پای صندوق رأی کنند. راه حل کارآمد و اصلی حل مشکلات، صندوق رای است و بدیلی ندارد. آنچه در کشورهای منطقه و در گذشته با رفتار‌های براندازانه و چریکی اتفاق افتاده جز راه حل‌های پرهزینه و بی‌نتیجه حاصل دیگری نداشت. انتخابات و رأی مردم نشان می‌دهد با هزینه کمتر نتایج ملموس‌تر و بهتری به وقوع می‌پیوندد. باید اعتماد را به جامعه برگردانیم اکنون برخی از مردم می‌گویند در انتخابات شرکت می‌کنیم و شور انتخاباتی به جامعه تزریق می‌شود، ما وظیفه خود را انجام می‌دهیم، اما بعد از انتخابات مسئولان منتخب به وعده‌ها عمل نمی‌کنند و مطالبات ما بر زمین می‌ماند. ایجاد اطمینان برای مردم حائز اهمیت است تا چنین احساسی در جامعه ریشه ندواند که رای آنها بی‌اثر در تغییر روش‌هاست و هر دولتی که سر کار آید همان روند گذشته و بی‌توجهی به وعده‌ها را ادامه می‌دهد. بنابراین صندوق رأی رویکرد مردم و آینده کشور را تعیین می‌کند و همچنان راه حل در دسترس و کم‌هزینه است.
برخی معتقدند که بسیاری از حامیان و نیروهای جوان در حال خروج از حیطه اصلاح‌طلبی هستند. اصلاح‌طلبان برای جذب بیشتر جوانان و نگه داشتن آنها در صحنه به عنوان یک سرمایه چه تدبیری اندیشیده‌اند؟
در انتخابات 96 اصلاح‌طلبان سه شعار اصلی داشتند. سهمیه برای حضور بانوان، جوانان و اقوام از این دست بود. حضور جوانان در شوراها از جمله شورای شهر تهران رقم خورد. البته قبول داریم که به طور کامل این وعده‌ها محقق نشد به همین دلیل جوانان گله‌مند هستند. دلیل محقق نشدن به‌کارگیری جوانان این بود که متاسفانه در تهران با انباشتگی نیروی مازاد روبه‌رو بوده و هستیم. با وجود 8 هزار نیروی کار نتوانستیم از ظرفیت جوانان تحصیلکرده و دانشگاهی استفاده کنیم. اگرچه در برنامه سوم استفاده از نیروی جوان لحاظ شده است امیدواریم بتوانیم به این وعده عمل کنیم. البته در شورای شهر پنجم توانستیم 31 درصد نیروهای دکترا و فوق لیسانس را به کار مشغول کنیم که در نتیجه کیفیت نیرو بهتر شده است. همچنین در شهرداری هم این اتفاق افتاده و سعی می‌شود از ظرفیت‌های جوان استفاده شود اما این روند کند است. گله‌مندی‌های جوانان بجا و درست است. آنها معترض هستند که اگر مسئولان دوره‌های گذشته 6 هزار نیروی دیپلم و زیر دیپلم در سال 95 و 96 در شهرداری مشغول کردند، چرا شورای شهر و شهرداری فعلی موفق نشدند تعدادی از نیروهای دانشگاه شریف و پلی‌تکنیک، دانشگاه تهران و غیره را به کار گیرند. البته در این زمینه کارهایی صورت گرفته مانند اینکه شورای شهر و شهرداری سعی دارد که نیروهای شایسته و جوان را جایگزین بازنشستگان کند.
آیا جریان‌های سیاسی موجود اصلاح‌طلب اصولگرا و معتدل همچنان می‌توانند هدایت‌گر مردم در سپهر سیاسی کشور باشند؟
جریان‌های خاصی شعاری را با این مضمون که اصولگرا، اصلاح‌طلب، دیگه تمام ماجرا در اعتراضات سردادند، که هنوز آثارش باقی است و سعی کردند این دو جریان سیاسی را بی‌اثر جلوه دهند. این جریان‌های سیاسی که سعی می‌کنند فعالیت سیاسی در کشور را از دست جریان اصولگرا و اصلاح‌طلب خارج کنند و جریان سومی را جایگزین کنند اما به دلیل عدم برنامه و ساختار نتوانستند و نمی‌توانند جایگزین معرفی کنند. به نظر می‌آید آرایش سیاسی اسفندماه شبیه انتخابات گذشته است با این تفاوت که اگر مردم اقبالی نشان ندهند ممکن است به کشور آسیب برسد. راه حل و درمان گرفتاری‌ها و مزاحمت‌های آمریکا و مسائل منطقه‌ای و مشکلات داخلی و اقتصادی، اختلاس و فساد، مشارکت عمومی است. باید برای دست یافتن به این مهم اعتماد عمومی بازسازی شود و این همت مضاعف می‌طلبد تا اسفندماه مردم را متقاعد به حضور و مشارکت در پای صندوق رای کنیم.
برخی به حضور مشروط اصلاح‌طلبان در انتخابات اشاره دارند؟ آیا حضور مشروط می‌تواند مشکلی را حل کند؟
رئیس دولت اصلاحات بعد از انتخابات 94 صراحتا نظر خود را در این باره اعلام کرده است. وقتی برخی از دوستان اصلاح‌طلب بحث شرط و شروط برای روحانی را مطرح کردند، بلافاصله ایشان فرمودند، وقت این مباحث اکنون نیست، اگر حرفی داریم باید در درون خود حل کنیم. ایشان اخیرا هم با اشاره به نارضایتی‌های مردم بیان کردند، معلوم نیست که مردم به دعوت اصلاح‌طلبان پای صندوق رای بیایند. این نشان می‌دهد که نگرانی‌ها جدی است. اکنون جامعه می‌گوید ما در انتخابات 96 به پای صندوق آمدیم و همه کلانشهرها از جمله تهران، ‌مشهد، شیراز و... را به اصلاح‌طلبان تحویل دادیم و با حضور پر شور خود شما را پیروز میدان رقابت کردیم حال باید ثمره کار خود را ببینیم. اصلاح‌طلبان باید بتوانند در این ماه‌های باقی مانده بخشی از عقب ماندگی‌ها را جبران کنند و گزارش کار به مردم ارائه دهند. حتی اگر تلاش‌هایی صورت گرفته اما موفقیت‌آمیز نبوده به مردم گزارش دهند تا بدانند چه تلاش‌‌هایی انجام شده است. به طور شفاف موانع را بازگو کنند که مردم بدانند، جریان اصلاح‌طلب صادقانه و مسئولانه و با صداقت کار کرده و تلاش کرده و هزینه داده برای اینکه از شعار و وعده‌هایی که داده است حراست کند. واضح است که به رغم همه تلاش‌ها این دوره باید تلاش بیشتری صورت گیرد و لازم است که با جریان‌های دیگر به گفت‌وگو بپردازیم. برخی به حضور مشروط در انتخابات اشاره دارند که باید گفت اکنون ما هنوز به آرایش کلی سیاسی کشور اشراف نداریم و نشان نمی‌دهد که جریان سومی وجود داشته باشد. اصولگرایی هم امروز دچار پراکندگی شده است. بعد از انتخابات جمنا و ساختار اصولگرایی نتوانست دوباره خود را منسجم کند. پس باید منتظر ماند و با مجموع شرایطی که هست مراقب باشیم. اصلاح‌طلبان باید در تصمیم‌گیری‌ها دقت نظر بالایی به خرج دهند. شاید برخی تمایل داشته باشند مجلس را یکدست اصلاح‌طلب دوآتشه معرفی کنند و ائتلاف با گروه و جریانی نداشته باشند. این در حالی است که اگر نخواهیم با اعتدالیون ائتلاف کنیم ممکن است آنها بروند با پایداری‌ها و یا اصولگرایان به ائتلاف برسند. بنا براین برای هر حرکتی باید حساسیت میدانی مسائل سنجیده شود و بعد شروط تعیین شود.
یعنی همچنان اصلاح‌طلبان به ائتلاف با اعتدالیون فکر می‌کنند؟
بله بحث‌ها مطرح است، اما فعلا پرداختن به این مباحث زود است. لذا تا وقتی که شورای عالی به تعیین سازوکار و ساختار‌های انتخابات مجلس برسد و راهبردها مشخص شود فاصله زیاد است. البته سه گزینه در پیش روی اصلاح‌طلبان برای انتخابات اسفند ماه می‌توان متصور شد؛ اصلاح‌طلبان مستقلا وارد انتخابات شوند یا ‌به صورت مشروط به صحنه بیایند و یا بی‌قیدوشرط مانند دوره گذشته ورود کنند که این موارد بحث‌هایی است که در هفته‌های آینده شورای عالی اصلاح‌طلبان باید بررسی و تصمیم لازم را در این باره اتخاذ کند و به قضاوت افکار عمومی می‌گذارد.
اکنون بحث شکل‌گیری پارلمان اصلاحات مطرح است؟ نظر شما در این باره چیست؟
در حال حاضر مدیریت پروژه انتخابات 98 برعهده شورای عالی است. پارلمان اصلاحات هم بحث جانبی است که دارد روی آن کار می‌شود. بعید است که تا زمان انتخابات شرایط برای تشکیل پارلمان اصلاحات فراهم شود.
به عنوان یک فعال سیاسی اصلاح‌طلب مهم‌ترین نقدی که به جریان اصلاحات وارد می‌دانید چیست؟
هر ساختاری به هر حال محاسن و معایبی دارد. جریان اصلاحات با تمام محدودیت‌هایی که داشته، تلاش‌های فراوانی هم انجام داده و توانسته شورای عالی را تشکیل دهد و انتخابات 94 و96 را به سرانجام برساند. شاید یکی از اشکالات اصلاح‌طلبان این است که در تکمیل این کار پیشرفت کندی داشت و در پایش فعالیت‌های منتخبان با شورای عالی فاصله افتاد که این اشکال است. وقتی این امر انجام نشد به طور طبیعی ارائه گزارش به مردم هم دچار وقفه شد و آنطور که باید نتوانستیم گزارش فعالیت به عملکرد شوراها را به مردم ارائه دهیم. البته بخشی از این کاستی به جایگاه اصلاحات بر می‌گردد. این جریان خود را یک لولا بین جامعه و حاکمیت تعریف کرده و به همین دلیل این لولا باید بتواند قوی‌تر و موثرتر گفت‌وگو کند. البته محدودیت‌ها کم نیست اما باید این برنامه را با قدرت و سرعت بیشتری دنبال کند.