در انتظار «راهگشایی»

حسن دادخواه‪-‬ در روزهای گذشته دو سخنرانی از سوی دو مقام فرهنگی و اجتماعی کشورمان به دو مناسبت و در حضور و خطاب به دو لایه از مخاطبان، ایراد و در رسانه‌ها بازتاب داشته است. درون‌مایه و فضای هر دو سخنرانی شباهت‌هایی به یکدیگر دارد و گویای آسیب‌ها و ناکامی‌ها در زمینه‌های فرهنگی، علمی و اقتصادی در کشورمان است.
در هفته گذشته حجت‌الاسلام دکتر سیدرضا عاملی دبیر جدید شورای عالی انقلاب فرهنگی در نشست سراسری با اعضای شوراهای برنامه‌ریزی و گسترش آموزش عالی متشکل از استادان برگزیده دانشگاه‌های کشور سخنرانی کردند و در روزهای گذشته نیز سردار جعفری فرمانده جدید قرارگاه فرهنگی و اجتماعی سپاه پاسداران در نشستی با مسئولان دفاتر نمایندگی مقام رهبری در دانشگاه‌ها، سخنرانی داشتند. با نگاهی به نام و پست سخنرانان و نوع و صنف مخاطبان در هر دو نشست،‌ می‌توان زمینه‌ها و دلایل اشتراک موضوع و اهمیت آن در دو نشست را متوجه شد و زمینه‌های ناکامی و آسیب‌های کشور در حوزه‌های فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی را به روشنی دریافت. نکات مشترک در متن سخنان دو سخنران از نگاه نویسنده این یادداشت، به قرار زیر است:
۱-وجود سختی‌ها و دشواری‌های فراوان در روند حرکت چهل ساله گذشته انقلاب اسلامی و مردم ایران و اوضاع کشور.( با توجه به تحریم‌های کنونی).
۲- عقب ماندن آموزش عالی در کشورمان در مقایسه با روند رو به رشد اقتصاد جهانی و تحول در بازار کسب و کار.


۳- وجود سبک‌های جدیدی از فرهنگ و گفتمان‌هایی که خود را به بدنه و فرهنگ و جامعه کنونی ایران، داخل‌ می‌کند.
۴- لزوم ایستادگی و مقاومت در برابر نفوذ سبک‌ها و گفتمان‌های جدید و پاسداری و مراقبت از فرهنگ و گفتمان انقلاب اسلامی.
۵-برشمردن موفقیت‌های علمی و سیاسی کشورمان در پهنه جهانی در طی چهل سال گذشته.
چنانچه ۵ نکته محوری در دو سخنرانی مورد اشاره را در کنار یکدیگر بنویسیم‌ می‌توان به عبارت زیر رسید: «در طی چهل سال گذشته پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران به جهت دشمنی ورزیدن دشمنان با شیوه حرکت و اهداف ترسیم شده در ایران، سختی‌ها و دشواری‌های فراوانی برای ایرانیان پیش آمده است. گرچه این دشواری‌ها و آزارها، موجب عقب افتادگی علمی و تنگناهایی در اقتصادی کشورمان شده است ولی با این وجود، توفیقات و دستاوردهای شایان توجهی نیز داشته‌ایم. ادامه ایستادگی و مقاومت در برابر دشمنان و برنامه‌ریزی داخلی و مراقبت و پاسداری از گفتمان انقلاب‌ می‌تواند ادامه حرکت ما را راحت‌تر بگرداند و از انحرافات اجتماعی جلوگیری کند.»
اگر جمع‌بندی نویسنده این یادداشت درست باشد، این دو مسئول رسمی و بلندپایه فرهنگی و اجتماعی کشورمان بر این باور هستند که بدون نیاز به تغییر و اصلاح در شیوه حرکت و اهداف انقلاب اسلامی در کشورمان و تنها با ایستادگی و پافشردن و ادامه حرکت در مسیرهای طی شده،‌ می‌توانیم کشور خویش را به جلو حرکت دهیم و در میدان کارزار سیاسی و اقتصادی کنونی پایدار سربلند بمانیم. با در نظر داشتن معذوریت‌ها و نوع اخلاقیات و حجب و پوشیده‌گویی ما ایرانیان و بخصوص محدودیت‌هایی که مقامات رسمی در بیان تنگناها دارند، وجود بن‌بست و قفل شدن برخی امور و نیازمندی به تجدید نظر اساسی در روش‌ها و بلکه اهداف و سیاست‌ها را از خطوط سفید و لابه‌لای کلمات و واژگان ایراد شده در دو سخنرانی،‌ می‌توان احساس کرد.
یکی از اشتباهات و خطاهای سیاست‌مداران و سیاست‌ورزان در کشورمان این است که با جزمیت هر چه تمام‌تر، آخرین و پایانی‌ترین موضع خویش را در ابتدا بیان‌ می‌کنند و امکان بازگشت از آن را هم بر خود و هم بر دیگران مسدود و ممنوع‌ می‌کنند. در حالی که در دنیای سیاست که همه امور در تغییر و تحول روزانه و لحظه‌‌ای است، باید با احتیاط سخن گفته شود و بدون جزمیت، از بیان سخن پایانی و قطعی خودداری شود.
واقعیت این است که همه دلسوزان و فرهیختگان و میهن‌دوستان و خداباوران کشورمان در انتظار یک «رویکرد نو و راهگشایی» که بتواند معبری را برای عبور از بن‌بست کنونی بگشاید، و کمترین هزینه و تخریب و بیشترین فایده و سود را برای مردم و کشور در برداشته باشد، به‌سر‌ می‌برند.
شکی نیست که این دولت منتخب است که باید این به‌هم ریختگی‌ها را با اصلاح قوانین وطراحی ساختارهای جدید کارامد وبرخوردار از بهره‌وری بالا، با تصویب قوانین شفاف درمجلس سامان دهد و همه باید بپذیرند که ایران کشوری است روی خط زلزله و نیازمند یک سازمان هلال احمر قدرتمند و مجهز و حرفه‌‌‌ای که درراس آن باید یک مدیر اجرایی کارآمد وحرفه‌‌‌ای و قوی ودوره دیده در مدیریت‌های بلایای طبیعی ونه یک پزشک حلق وگوش وبینی قرارگیرد یا نیازمند یک وزارتخانه‌‌ای تحت عنوان(وزارت حوادث وبلایای طبیعی) است که از همه اختیارات مرتبط با نحوه برخورد با حوادث گوناگون طبیعی وغیر طبیعی و اعتبارات متمرکز برخوردارباشد و همه نهادها و دستگاه‌ها و...در تابعیت و تقسیم کار مدیریت چنین نهادی باید نقش خود را ایفا کنند و مشخص باشد که هرکسی عهده‌دار چه مسئولیت‌هایی است؛ نه اینکه به‌صورت جزیره‌‌‌ای و مستقل از یکدیگر، هرنهاد و سازمانی برای خودش کارکند وخودش را هم هرشب درتلویزیون درمعرض دید مردم قراردهد. متاسفانه درشرایط فعلی دولت به‌حدی تضعیف شده که قادرنیست با اعمال مدیریتی یکپارچه وکارآمد و مقتدر و پاسخگو در صحنه سیل و...عمل کند.
واقعیت‌های جامعه هم چنین نشان‌ می‌دهد که قدرت دولت منتخب و نماینده ملت به نهادهای دیگری که دست بالا درقدرت رادارند وبه هیچ‌کس هم پاسخگو نیستند منتقل شده و در واقع دولت‌های دیگری درکناردولت منتخب مردم شکل گرفته‌اند که دولت منتخب را به حاشیه قدرت رانده‌اند.
بنابراین درچنین شرایطی است که دولت نمی‌تواند همه ظرفیت‌های ملی و میهنی ونهادها را درزیر چتر یک مدیریت واحد ویکپارچه سازماندهی کند و با تجمیع امکانات واعمال مدیریتی واحد و یکپارچه و کارآمد و روشمند، آن طورکه شایسته است به آسیب دیدگان ازسیل بنیان کن اخیرودیگر حوادث، درکوتاه ترین زمان ممکن رسیدگی کند و درمقابل ملت ومجلس ودیگر بخش‌های حاکمیت هم پاسخگو باشد .