روزنامه مردم سالاری
1395/10/25
وحدت اصولگرایان بیشتر از سال 92 نیست
گروه سیاسی: این روزها «جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی» متشکل از اصولگرایان، حسابی در حال بازار گرمیاست. خیلی از چهرههای موجه و مثبت این جریان سیاسی هم پشت این جبهه قرار گرفتهاند و جریانی در حال شکلگیری است که در حد و اندازههای شکل گیری ائتلاف آبادگران ایران اسلامیبرای شورای شهر سال 81 (شورای دوم) است. آبادگرانی که موفق به تصاحب ۱۴ کرسی از ۱۵ کرسی انتخابات شورای شهر دوم شد و توانست تمامی۳۰ کرسی تهران در مجلس شورای اسلامی در دور هفتم را هم به خود اختصاص دهد. این ائتلاف سال 84 و 88 از محمود احمدینژاد برای انتخابات ریاستجمهوری حمایت کرد و بد نیست بدانید احمدینژاد از سوی همین جریان به شهرداری تهران انتخاب شده بود. فارغ از این نکته، به نظر میرسد اصولگریان باز هم به چنین شیوهای روی آوردهاند یا اگر بخواهیم با عینک بدبینی به ماجرا نگاه کنیم، احتمالا به دنبال به راه انداختن یک بازی سیاسی هستند. در گفتوگو با حجتالاسلام حسین انصاری راد تمام این شبهات را بررسی کردهایم. این روزها خیلی درباره جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی در خبرها میخوانیم. به نظر میرسد اصولگرایان در حال شکلدهی جریانی هستند که مشابه با آبادگران ایران اسلامی در سال 81 عمل کند. یا حداقل چیزی شبیه به آن. تحلیل شما از این وضعیت چیست؟ اصل اینکه اصولگرایان دور هم جمع شوند، با فرض اینکه اسم یا عنوان جذابی هم برای خود انتخاب کنند، وحدت کنند، براساس مقررات انتخابات تبلیغ کنند و در مقام انتخابات قوانین و مقررات را رعایت کنند، اتفاقا کار بسیار درستی است. کشور ما کشور مردمسالاری است و انتخابات عرصه رقابت همه نیروها، جمعیتها، شخصیتها و افراد است که از خودشان تبلیغ کنند و برنامههایشان را ارائه دهند. اینها همه طبیعی است. همه مجاز و قانونی هم هستند. اگر بخواهند از حدود مقررات خارج شوند، چیزی است که نمیشود از آن گذشت ولی هرکاری هم انجام دهند، کارساز نخواهد بود. طمطراقی که آقایان قبلا در جریان انتخابات 84 برای آقای احمدینژاد به خرج دادند، هنوز فراموش نشده است. من فکر میکنم، اصولگرایان بیش از اینها برای ورود آبرومندانه به صحنه انتخابات نیاز دارند، آنها باید در سیاستهایشان تجدیدنظر کنند. آن چیزی که ملت ما آن را مردود میداند و رد کرد، سیاستها و عملکرد اصولگرایان در دولت احمدینژاد و همچنین در مجلس هفتم، هشتم و نهم بود که از احمدینژاد حمایت کردند. در انتخابات سال 92 هم اکثر شخصیتهای اصولگرا به میدان آمدند و شانسشان را امتحان کردند اما رد شدند. برای همین فکر نمیکنم امروز اصولگرایان از وضع سال 92 وضع بهتری داشته باشند. در انتخابات اسفند گذشته هم، مردم تهران خیلی روشن به جناح اصولگرا «نه» گفتند و لیست آنها که در راس آن حداد عادل و خیلی از شخصیتهای معروفشان بود، رای نیاورد. حسب شناختی که از شرایط عمومی افکار ملت دارم، تصورم این است که عرض و طول اصلاحات به اندازه عرض و طول همه ملت ما است. تصور من بر این است که همه مردم به جز تعداد کمی به اصلاحات اعتقاد دارند و اعتقاد دارم در انتخابات سال آینده هم اصلاحات رای خواهد آورد. به نظر میرسد اصولگرایان الان در تدارک این هستند که افکار عمومی را به سمتی که خود میخواهند سوق دهند و در نهایت و در بزنگاه انتخابات افرادی را معرفی کنند که گزینه واقعی و نهاییاشان است. تقریبا میشود گفت قصد بازی با افکار عمومی را دارند! نظر شما چیست؟ اینکه دوست دارند افکار عمومی را به سمت خود جذب کنند، به نظرم حقشان است و اتفاقا اشکالی هم ندارد. اینکه بخواهند از طریق قانونی و با ابزار قانون این کار را انجام دهند، اتفاق غلطی نیست. ولی من نمیتوانم کسی را بدون سند متهم کنم. مثلا احمدینژاد خودش گفت که قانون را قبول ندارم برای همین میتوانم بگویم احمدینژاد اینگونه بود. ظرف هشت سال ریاستجمهوریاش 700 میلیارد دلار درآمد نفتی را خرج کردند و حاصل آن رشد منهای 6 درصد اقتصاد شد. از طرفی معتقدم تا زمانی که کارهایشان را به سرانجام نرساندند، نمیشود دربارهشان تصمیمیگرفت.اما من حتی نمیخواهم به آنها بدبین باشم چون میل دارم اصولگرایان در چارچوب قانون اساسی، انتخابات و طبق موازین قانونی از همه نیروهایشان استفاده کنند و همه مهارتهایشان را در حدود قانونی به خرج دهند و در انتخابات شرکت کنند. نسبت بد دادن، تهمت زدن، کارهای درست دیگران را بد جلوه دادن، چیزهایی است که خلاف قانون، اخلاق و شرع است. این کارها را نباید هیچ کسی انجام دهد. انتظارم از اصولگرایان این است که اخلاق را رعایت کنند و در چارچوب قانون عمل کنند. اما با شرایط موجود، شانسی برای اصولگرایان در انتخابات آینده نمیبینم. براساس گفتههای بعضی اصولگرایان، جامعه مدرسین دیگر مرجع اصولگرایان نیست یا حداقل میشود گفت جامعه مدرسین برای اصولگرایان کمرنگ شده است. قبول دارید؟ اتفاقا بسیاری از اصولگرایان به تعبیر خودشان به جامعتین احترام میگذارند و از ارشادات و حمایت آنها استفاده میکنند. اما من تاثیر زیادی از جامعتین در سطح جامعه نمیبینم. یعنی من تایید جامعتین را برای اصولگرایان کافی و موثر و سرنوشتساز نمیدانم. فکر میکنید به خاطر این اتفاق بخواهند جامعتین را کنار بگذارند؟ بعید میدانم چنین کاری انجام دهند. چون معمولا اصولگرایان به جامعتین وابستگی دارند و فکر نمیکنم آنها را کنار بگذارند.
سایر اخبار این روزنامه
منتقدان خرید هواپیما بخوانند
«ربیعالثانی و امام عسکری علیهالسلام»(8)
معرفی رییس مجمع در مدت باقیمانده در صلاحدید رهبری است
آسیبشناسی انقلاب
به زودی 130 تن اورانیوم خریداری شده وارد ایران میشود
وحدت اصولگرایان بیشتر از سال 92 نیست
آیتالله هاشمی نگران انتخابات سال 96 بود
زبان عنصر تداوم حیات فرهنگی و هویتی است
شکایتی از «تاکسیهای اینترنتی» به ما نرسیده است
شایعه دیکتاتوری در آنکارا
فرود اولین ایرباس روی باند برجام
برجام پاره شدنی نیست