محمود اشرفی گذار از روسیه گرایش به شرق دور

نگرش دیپلماسی روسیه را باید درآخرین اظهارات پوتین در مورد مناقشه ایران و امریکا جستجو کرد. اظهاراتی که حاکی از بی‌تفاوتی و به دور از روابط دیپلماتیک تنگاتنگ ایران و روسیه بود. این سخنان از سوی محافل دیپلماتیک به عنوان موضعی منفعلانه به شمارآورده شد. این در حالی است که به باور من در دیپلماسی موضع انفعال اساسا وجود ندارد.کنش‌های دیپلماتیک تنها درسه حالت جانبدارانه؛ محدویت و کاهش سطح جانبداری و یا مخالفت، آشکار می‌شود. در مناقشه اخیر ایران و آمریکا، دستگاه دیپلماسی روسیه خارج از دایره روابط دیپلماتیک جاری و در مرز های محدویت عمل کرده است. کنش سیاسی روسیه این آموزه را برای دستگاه دیپلماسی ایران داشت که تمامی تمهیدات سیاسی و دیپلماتیک خود را درآن سوی مرز های شمالی متمرکز نسازد.گشادگی دیپلماتیک ایران و نگاه به شرق و سفر وزیرخارچه به ژاپن و چین در راستای این حرکت سیاسی است. این کنش سیاسی دستگاه دیپلماسی ایران را نمی توان یک چرخش سیاسی برآورد کرد اما این پیام را به روسیه می‌دهد که ظرفیت‌های دیپلماسی قابلیت نا محدودی برای اتخاذ گرایش‌های جدید دارد و این امر شایددر میان مدت به زیان منافع ملی روس‌ها باشد .
گرایش و نگاه ایران به شرق ازچند منظر قابل تامل است . ژاپن کشور ی نیازمند به انرژی وخواهان ثبات در حوزه‌های تامین نفت به ویژه خلیج فارس است. در اینجا نقش ژاپن نه به عنوان یک میانجی در مناقشه ایران و امریکا مطرح بوده بلکه اساسا این کشور قدرتمند مخالف جنگ وخواهان جلوگیری ازبروز مخاطرات در راه تامین انرژی است .
چین اصولا اهل دیپلماسی کم هزینه است. این کشور مساعی ومنابع خود را درکسب بازارهای تجاری به کار گرفته است. اما همین قدرت تجاری سهم چین را در نقش آفرینی‌های بین‌المللی بالابرده است.ازاین قدرت چین می توان به عنوان دیپلماسی پنهان و قدرتمند نام برد.سیاستی که براساس آن نیازی واکنش های آشکار دیپلماتیک و قدرت نمایی‌های نظامی ندارد و در عوض مرزهای بازرگانی خود را تا قاره‌های دور گسترانده است .
پیوند دیپلماتیک با هیچ کشوری از جمله دیپلماسی صلح طلب ژاپن و دیپلماسی پنهان و قدرتمند چین، قابل اتکای همیشگی نیست. اما در فراگرد بسط روابط دیپلماتیک ، تضاد منافع تجاری چین و امریکا و جنگ همیشگی تعرفه ها و نگرانی ژاپن از ایجاد تنش در حوزه‌های تامین انرژی، عوامل مهمی برای بازی سیاسی است .