عقب‌نشینی یا تاکتیک جدید آمریکا؟

هرچند پیش از این رئیس‌جمهور آمریکا از پیش شرط‌های 12گانه کشورش برای مذاکره با ایران عبور کرده بود ولی اعلام صریح آقای مایک پمپو مبنی بر آمادگی مذاکره با تهران بدون پیش شرط حائز اهمیت است. این درست است که پس از روی کار آمدن دولت آقای دونالد ترامپ روی مواضع اعلام شده دولتیان آمریکا چندان نمی‌شود تکیه کرد و احتمال تغییر آنی در اظهارنظرها و حتی تصمیمات آنان بسیار است ولی به هر حال با همه نوسانات و شلختگی ظاهری در سیاست خارجی این کشور اعلام عقب نشینی از خواسته‌های قبلی مورد توجه جهانیان قرار خواهد گرفت و مواضع واشنگتن در برابر ایران تضعیف می‌شود. به نظر می‌رسد مشکل اساسی کاخ سفید در برخورد با جمهوری اسلامی اولا داشتن تحلیل غلط از اوضاع کشور ماست که احتمالا ناشی از اطلاعات نادرست و جهت‌داری است که از براندازان و گرو‌ه‌هایی نظیر منافقین دریافت می‌کند و دوم تعجیل ناشیانه برای رسیدن به مقاصدی است که فکر می‌کند در دسترس هستند. آمریکایی‌ها بارها از تابستان‌های سوزان و سقوط‌های زمستانی در ایران دم زده بودند در حالی که اگر به پس‌زمینه‌های برنامه‌هایشان رجوع کنیم به توهم‌هایی برمی‌خوریم که هیچ سیاستمدار عاقلی به آنها تکیه نمی‌کند. اعلام آمادگی مذاکره با ایران بدون پیش‌شرط توسط وزیر خارجه آمریکا آن هم در سفر به اروپا احتمالا بیانگر این معناست که آمریکا حتی در میان متحدان خود در برنامه‌های ضد ایرانی احساس انزوا می‌کند و نشان دادن انعطاف مذکور برای جلب حداقلی از همراهی است. البته اگر واشنگتن در مواجهه با تهران عقلانیت و مسالمت بیشتری نشان دهد و اوضاع را متشنج نسازد، بیم همراهی اروپا با او دور از ذهن نیست. از این رو با نظر به عقب‌نشینی ظاهری کاخ سفید، باید به یاد داشت که تا حصول قطعی شکست آمریکا در مقطع فعلی فاصله زیادی وجود دارد و در مقابل تحرکات دیپلماتیک این کشور هوشیاری بیشتری مورد نیاز است. به نظرمی‌رسد وزیر خارجه آمریکا با اعلام جدید خود در صدد ایجاد فشار از نوع دیگری روی مقامات ایرانی است. درواقع موضع تازه کاخ سفید ارسال این پیام به جهان است که آمریکا برای دوری از تشنج و درگیری با ایران حداکثر انعطاف را به‌خرج می‌دهد ولی پاسخ مناسبی از جمهوری اسلامی دریافت نمی‌کند و ایران از عرف رایج دیپلماتیک جهان پیروی نمی‌کند و به میزمذاکره باز نمی‌گردد. البته پاسخ ایران همچنان پرهیز از مذاکره با آمریکا است و دلیل قاطع و نزدیک آن خروج عهدشکنانه آمریکا از برجام است، دلیلی که برای جهان مسموع و قابل فهم است. ایران بارها اعلام کرده است که آمریکا برای نشان دادن حداقلی از حسن نیت خود باید به برجام بازگردد و تحریم‌های اقتصادی را لغو کند. به عبارت دیگر حتی در عرف رایج جهان برتری منطق ایران کاملا مشهود و در حال نتیجه دادن است. اگر ایران همان صبر استراتژیک خود را ادامه دهد و بجای شعارهای حداکثری چهره عقلانی خود را حفظ کند می‌تواند با حداقل هزینه‌ها موفقیت‌های مهمی به‌دست آورد. آمریکا احتمالا تا چند ماه آینده درگیر طرح «معامله قرن» خواهد بود و ناچار از تمرکز روی ایران خواهد کاست و این فرصت خوبی برای دور زدن تحریم‌ها واستحکام اقتصادی وآمادگی‌های داخلی است. به نظر می‌رسد معامله قرن شانس زیادی برای موفقیت ندارد و ضرورتی برای صرف انرژی بیشتر از نیاز نباشد. باید بگذاریم کل جهان اسلام و اعراب هم در شکست این معامله وارد میدان شوند که احتمالا می‌شوند و احتمال بدهیم که نقشه آمریکا این باشد که در این ماجرا ایران را تنها کشور مخالف صلح و حل مسالمت‌آمیز مساله فلسطین جا بزند. متاسفانه هستند کسانی در داخل کشور که از رویارویی سخت در هر موضوعی استقبال می‌کنند و ظرایف سیاست خارجی را به کارشناسانش نمی‌سپارند و حساب هزینه و فایده را نمی‌کنند. اگر سیاست خارجی همچنان با فرمان فعلی میزان شود و از افراط و تفریط دور بماند تاکتیک‌های درست آقای محمدجواد ظریف به کمک استراتژی خواهد آمد و کارگر خواهد افتاد و دستان گروه B بیش از پیش رو خواهد شد. تاکتیک‌هایی که تا کنون جواب داده و در آنها منافع ملی محوریت اساسی دارد.
* روزنامه نگار