اهداف اصلی خود را بیان کنیم

دیروز نشست خبری هایکو ماس، وزیر خارجه آلمان و محمدجواد ظریف، وزیر خارجه ایران درحالی برگزار شد که آنچه در پنهان گفته شده چندان مشخص نبود. درواقع کمی خارج از چارچوب‌های دیپلماتیک هم صحبت شد و مخصوصا وقتی وزیر خارجه آلمان بحث دخالت ایران در منطقه را مطرح کرد، پاسخی که مطرح شد می‌توانست گویای این موضوع باشد که ما در منطقه صاحب نفوذ هستیم و این نفوذ برایمان هزینه داشته است. بنابراین در عراق، سوریه، لبنان و یمن نفوذ داریم همان‌طور که عربستان سعودی در امارات و شیخ‌نشین‌های دیگر نفوذ دارد یا آمریکا در پایگاه‌های خود در قطر و بحرین. فلذا ما نیز در منطقه دارای نفوذ هستیم و مناطق نفوذ سیاسی ما هزینه‌بردار بوده و این می‌تواند به‌عنوان یک ابزار موثر در دست ما باشد که اگر قرار باشد روزی مذاکره کنیم، از آن استفاده می‌کنیم. ما به‌عنوان یک کشور قدرتمند در منطقه به لحاظ دیپلماتیک این حق را داریم که مناطق نفوذ دیپلماتیک داشته باشیم همان‌طور که سایر کشورها هم دارند. نکته دیگر اینکه وزیر خارجه کشورمان به اصل قضیه که مربوط به اینستکس بود، چندان اشاره نکرد و بیان داشت در ملاقات خصوصی درباره این موضوع صحبت شده است. در حالی که بهتر بود تمام صحبت‌هایی که در پنهان شده را در فضای مطبوعاتی و رسانه‌ای گسترش دهیم تا اتحادیه اروپا، مخصوصا انگلیس، فرانسه و آلمان را به تعهداتشان نسبت به عملیاتی‌کردن وظایفی که برجام برایشان مشخص کرده مکلف کنیم. اما شینزو آبه با هایکو ماس فرق می‌کند چون ژاپن یک کشور قدرتمند است که هم با ما و هم با آمریکا روابط نزدیک دارد. اگرچه چندی پیش نتانیاهو با شینزو آبه گفت‌وگو داشت اما نخست‌وزیر ژاپن با یک نقش واسطه‌ای وارد ایران می‌شود. درحقیقت بعد از سفر ترامپ به توکیو این موضوع که روابط ژاپن و ایران به هم نزدیک است، علنا مطرح شد. آمریکایی‌ها در سیاست‌های خود در مورد ایران، کره‌شمالی و ونزوئلا موفق نبوده‌اند و ترامپ به‌دنبال رسیدن به یک نقطه توافق با ایران است تا بتواند در انتخابات 2020 از آن استفاده کند. ایران با کره‌شمالی و ونزوئلا از نظر ژئواستراتژیک خیلی متفاوت است و کشور مهمی محسوب می‌شود. ایران به‌دلیل نزدیکی به کشورهای عرب از موقعیت حساسی برخوردار است و اگر ترامپ بتواند با این واسطه‌ها ایران را به میز مذاکره بکشاند موفقیتی در سیاست خارجی خواهد داشت که در انتخاب دوره دوم او موثر خواهد بود اما اینکه شینزو آبه تا چه حد موفق باشد و تا چه حد مقامات ارشد ما با این واسطه‌گری موافقت کنند، بعدها مشخص خواهد شد. البته برداشت دیگری هم که شاید تا حدودی حالت تخیلی داشته باشد در این میان وجود دارد. آلمان و ژاپن دو کشوری بودند که زهر حمله نظامی آمریکا در جنگ دوم جهانی را چشیده‌اند و شاید به لحاظ سمبلیک نمایندگان این دو کشور به تهران سفر می‌کنند. اما نباید ژاپن را آن‌قدر کوچک بینگاریم که او را در سطح یکی از ایالات‌های آمریکا بدانیم چون ژاپن کشوری است که از محبوبیت بین‌المللی برخوردار است ضمن اینکه با ما هم روابط دارد و یکی از مشتری‌های پروپاقرص نفت ما بوده ولی در عین حال نمی‌توانیم با اطمینان بگوییم که سفر آبه به تهران با موفقیت همراه خواهد بود. درحالی که در نقطه کنونی حق به جانب ایران است که در آستانه ورود وزیر خارجه آلمان و نخست‌وزیر ژاپن تحریم‌کردن منابع پتروشیمی خود را از سوی آمریکا شاهد بود و ترامپ نباید دست به چنین اقدامی می‌زد. ولی حداقل این است که مقامات ما می‌توانند در ملاقات با شینزو آبه پیشنهاداتی مطرح کنند. ما می‌توانیم ضمن خوشامدگویی به شینزوآبه از او بخواهیم به آمریکا شرایط مذاکره را اعلام کند. از جمله برگشتن آمریکا به برجام هرچند در شرایط فعلی محال به نظر می‌رسد اما به قول دکتر روحانی می‌تواند تحریم‌های بانکی و نفتی ما را بردارد که از نظر ما قابل قبول است. درحقیقت معلوم نیست شینزو آبه با چه درهای بسته‌ای مواجه شود و شاید اظهارنظر در این‌باره کمی زود باشد.
* استاد دانشگاه- تحلیلگر مسائل بین‌الملل