مسائلی که وزیر آموزش و پرورش باید بداند

سال‌هاست که هرجا حرفی از آموزش و پرورش زده می‌شود آنچه به ذهن افراد جامعه می‌آید واژه‌هایی چون پرداخت معوقات، حقوق معلمان، اعتراض معلمان، مشکل استخدام معلم، تنبیه بدنی، پول ثبت‌نام، کلاس‌های کنکور، مراسمات مدرسه و... است. این امر نشان خوبی از به حاشیه رفتن اصل تعلیم و تربیت و تهی شدن آموزش و پرورش از فلسفه وجودی خود است. بسیاری از این مشکلات سال‌ها و دهه‌هاست که بر نظام تعلیم و تربیت ایران سایه انداخته است و دورنمای روشنی برای حل شدن این مشکلات حداقل در آینده‌ای نزدیک و با روند فعلی دیده نمی‌شود. با نگاهی به تاریخچه مشکلات آموزش و پرورش می‌بینیم قدمت مشکلات‌ معیشتی معلمان، نداشتن سیاست مشخص و منطقی در مورد مدیریت نیروی انسانی و ساختمان‌های فرسوده، کمبود امکانات، ابزار و محتوای آموزشی و... حداقل به ۶-۷ دهه قبل‌تر می‌گردد ولی رفته رفته بر میزان آنها افزوده شده است این مشکلات که به آنها اشاره شد ناخواسته مشکلات دیگری را به وجود آورده است که مهم‌ترین آنها عدم اعتماد در بین اهالی این حوزه و نبود رضایت از وضع موجود است شهروندان کم و بیش نسبت به آموزش و پرورش دولتی بی‌اعتماد شدند. خانواده‌هایی که توان دارند آموزش‌های جایگزینی را برای فرزندان خود پیگیری می‌کنند، برخی نیز امکان آن را ندارند و رابطه کجدار و مریزی با آموزش و پرورش دارند. ولی مهم‌ترین بی‌اعتمادی در صف آموزش و پرورش و کسانی که عاملین اصلی آموزش هستند به‌وجود آمده است. بسیاری از فرهنگیان که از وضع معیشتی خود و وضعیت آموزشی حا‌کم ناراضی هستند، طی سال‌های مختلف از شنیدن شعارها و وعده‌های بسیار که جامه عمل نپوشیده‌اند ناامید و خسته‌تر شده‌اند. کافی است نگاهی به گروه‌های معلمی و نوشته‌های معلمی بیندازیم ناامیدی و دلزدگی در بین این صنف موج می‌زند. علاوه بر همه اینها مشکلات بسیاری چون آنارشیسم مدیریتی، دخالت‌های افراد و ارگان‌ها، طرح‌های غیرکارشناسی و سلیقه‌ای و... را می‌توان به‌عنوان عوامل ناخوش بودن حال آموزش و پرورش برشمرد. طی روزهای گذشته وزیر آموزش و پرورش استعفا داد و قرار است وزیر آموزش و پرورش جدیدی انتخاب شود باز خبرهای مربوط به انتخاب وزیر برای این وزارتخانه مهم و پرمشکل در رسانه دیده می‌شود و گزینه‌های وزارت با برنامه‌ها و وعده‌های مختلف تلاش دارند بر صندلی ساختمان شهید قرنی بنشینند.
ادامه صفحه 5