پایان مُرسی، پایان راه اخوان؟

گروه بین الملل-حتی اجازه تشییع جنازه مرسی را هم ندادند.جسدرئیس‌جمهور سابق مصر که در جلسه دادگاه به طرز مشکوکی درگذشت، با حضور نیرو‌های امنیتی در مقبره شرقی قاهره به خاک سپرده شد.در گزارش پزشکی قانونی آمده است که هیچ گونه علایم جراحت و آسیب‌دیدگی در جسد مرسی دیده نمی‌شود.دولت مصر که بعد از مرگ مرسی نیروهای امنیتی را به حال آماده‌باش در آورده بود به سرعت و در ساعات اولیه بامداد سه‌شنبه و تنها با حضور دو فرزند و یکی از وکلایش او را در گورستان شهرک نصر در شرق قاهره به خاک سپرد. دادستانی مصرنیز حتی اجازه انتشار پرونده پزشکی مرسی را نداد و آن را تا زمان تکمیل تحقیقات پزشکی قانونی محرمانه باقی نگه می‌دارد،با این حال،گروه اخوان المسلمین مرگ محمد مرسی را «قتل» توصیف کرده است. جالب این جاست که مراسم نماز میت غیابی محمد مرسی ،همزمان با سراسر ترکیه در مسجد "حاجی بایرام ولی" آنکارا به امامت رئیس سازمان امور دیانت ترکیه اقامه شد.در این میان، وزارت خارجه عربستان سعودی همزمان با مرگ «محمد مرسی» گروه اخوان‌المسلمین را بار دیگر تروریستی خواند و عامل به وجود آمدن داعش و القاعده دانست. حالا مرسی اگرچه اکنون زنده نیست اما اخوان المسلمین به حیات متفرق و امنیتی خود ادامه می‌دهد. حسن البناء، اخوان را در سال 1928 میلادی تاسیس کرد و این جمعیت پس از 84 سال، در سال 2012 میلادی به کرسی ریاست جمهوری رسید و البته یک سال بعد، این کرسی را از دست داد. با هر عینکی که به عملکرد اخوانِ در قدرت بنگریم،در می یابیم آن‌چه را به دست آورده بودند ارزان از دست دادند.حیات کنونی اخوان، متفرق و امنیتی است. آن‌ها در مصر یا نیستند یا اگر هستند، حیاتی پنهان دارند. بخش قابل توجهی از آن‌ها پس از کودتای 2013 و آغاز بازداشت‌های وسیع، در ترکیه مستقر شده‌اند و تحت حمایت دولت اردوغان و البته با بهره از داشته‌های فکری، مالی و ارتباطی خود، به فعالیت‌های رسانه‌ای، سیاسی و آموزشی می‌پردازند.آن‌چه این روزها گریبان اخوان را گرفته است، برای آن‌ها چندان تازگی ندارد. اگر مرسی در دادگاه فوت شد، حسن البناء در خیابان، ترور و سید قطب توسط جمال عبدالناصر اعدام شد. علاوه بر این، چهره‌های برجسته‌ اخوان هم در گذشته، زیر بار استبداد داخلی، به مهاجرت‌های گسترده دست زدند و تفکر اخوان را در منطقه توسعه دادند، اما واقعیت این است که آن‌چه در سال 2013 رخ داد، فرق دارد؛ هم سطح نزول آن‌ها ریاست جمهوری بوده و هم طرف مقابل آن‌ها آب‌دیده‌تر شده است. سیسی، انباشت تجربه‌های ملک فاروق، ملک فؤاد، محمد نجیب، جمال عبدالناصر، انور سادات و حسنی مبارک را در مقابله و مهار اخوان دارد و این کار اخوانی‌ها را سخت می‌کند. علاوه بر این، مخالفت‌های عربستان با اخوان هم هیچ‌گاه در این سطح نبوده است. با وجود این، شکاف اجتماعی در مصر، قابل انکار نیست و در سیاست هم بنا نیست همیشه بر یک پاشنه بچرخد؛ به شرط عقلانیت، تواضع و عبرت‌آموزی از گذشته.
مُرسی و اردوغان، کالبد شکافی یک رابطه
زمانی که ' محمد البدیع ' رهبر اخوان المسلمین مصر حکومت ' حسنی مبارک ' را فاقد مشروعیت ذکر کرد و ارتش نیز در برابر این سخنان سکوت کرد، پس از طی مراحلی سرانجام ' مرسی ' به ریاست جمهوری این کشور رسید، ترکیه از معدود کشورهایی بود که در تمام مدت انقلاب مردم مصر و حتی پس از آن به حمایت بی وقفه خود از این جریان پرداخت.اردوغان در همان روزهای نخست پس از پیروزی انقلاب مردم مصر، آن را به رسمیت شناخت و با حمایت از دکتر محمد مرسی عملاً خود را در کنار انقلابیون اخوانی مصر قرار داد و بدین ترتیب علاقه دیرینه و وابستگی اندیشه خود را به جمعیت اخوان المسلمین به نمایش گذاشت.به فاصله چند ماه پس از ریاست جمهوری مرسی، موج جدیدی از اعتراضات علیه وی تحت نام ' جنبش تمرد ' شکل گرفت. این جنبش که ماهیتی ضد اخوانی داشت و به همت 'محمد البرادعی' ایجاد شده بود، در چند روز مانده به نخستین سالگرد تحلیف مرسی شکل جدی تری به خود گرفت و خواستار کناره گیری محمد مرسی به اتهام تلاش برای گسترش اختیارات خود و اخوان‌المسلمین شد.با تشدید اوضاع و استعفای هفت تن از وزیران کابینه مرسی، ارتش نیز به حمایت از معترضان شتافت و بدین ترتیب با یک برنامه مدون کودتای خاموشی را علیه مرسی و دولت اخوانی‌ها در مصر صورت دادند.محمد مرسی در ۱۲ تیر ۱۳۹۲ (سوم ژوئیه ۲۰۱۳) با بیانیه عبدالفتاح السیسی که در آن زمان فرمانده ارتش مصر بود و حمایت البرادعی، شیخ الازهر و پاپ مسیحیان قبطی مصر از قدرت برکنار شد.به فاصله کمتر از یک روز طیب اردوغان نخست وزیر وقت ترکیه از برکناری مرسی ابراز تأسف کرد و ضمن انتقاد از آن در سخنانی علیه برکنارکنندگان مرسی گفت: «کسانی که در پای صندوق نتوانستند رأی بیاورند، با کودتا به دنبال کسب قدرت هستند. ترکیه با این بی اخلاقی که در مصر رخ داده مخالف است. همان گونه که کودتاهای نظامی در ترکیه نتوانست محبوبیتی را برای دولت‌ها به همراه بیاورد، این سرنوشت در انتظار کودتا کنندگان مصر نیز هست.»بدون تردید نمی‌توان این سخنان اردوغان را صرفاً یک اعتراض سیاسی دانست چرا که به نظر می‌رسد اردوغان در پس این سخنان بیشتر آرزوی بر باد رفته‌ای را از اشاعه یک تفکر و ایدئولوژی در بخش‌هایی از یک منطقه بزرگ بر زبان جاری کرد.حال به نظر می رسد اردوغان که مرگ مرسی را شهادت و وی را شهید توصیف کرد، در روزهای آینده واکنش های دیگری را در برابر فوت دوست اخوانی خود اتخاذ کند یا حتی خواهان تحقیق و بررسی میدانی و جهانی مرگ مرسی بشود.البته بدیهی است بعد از مرگ " جمال خاشقچی " فعال رسانه ای سعودی که در تاریخ دوم اکتبر سال ۲۰۱۸ میلادی در کنسولگری عربستان در استانبول ناپدید و به دست عوامل سعودی کشته شد، و ترکیه نیز تلاش زیادی برای کشاندن قاتلان وی به پای میز محاکمه صورت داد، این بار نیز تلاش کند که فوت مرسی را ریشه یابی کند و در صورت وجود هر گونه احتمال برای صحنه سازی مرگ محمد مرسی از سوی حکومت مصر آن را به صحنه بین الملل بکشاند.البته حتی اگر چنین اتفاقی نیز رخ ندهد، موضوع مرگ دکتر محمد مرسی همچنان به عنوان یکی از معماهای ناشناخته کشور مصر، در کتاب تاریخ ثبت خواهد شد.