خیانت شاخ و دم ندارد

لطف الله آجدانی‪-‬ بسیار گفته‌اند و شنیده‌ایم آنانی که در تاریخ ایران پای قراردادهای استعماری را امضا کرده یا در آن مشارکت داشتند، به منافع و امنیت ملی ایران و ایرانیان خیانت کرده‌اند و درست هم گفته‌اند.
بسیار گفته‌اند و شنیده‌ایم آنانی که سرسپرده و مزدور و جاسوس قدرت‌های خارجی بوده و هستند، به منافع و امنیت ملی ایران و ایرانیان خیانت کرده و می‌کنند و درست هم گفته‌‌اند، اما این هم درست است که نمی‌توان و نباید همه خیانت‌ها و خیانتکاران به منافع و امنیت ملی ایران و همه مخالفت‌های آشکار و نهان علیه منافع و امنیت ملی را به مقاصد و تکاپوهای نامشروع قدرت‌های خارجی و عوامل و سرسپردگان داخلی آنان محدود کرد.
ایران فارغ از تفاوت‌های نژادی، قومی، زبانی، دینی و فرهنگی، متعلق به همه ایرانیان است و همه ایرانیان به عنوان یک وظیفه، در حفظ مصالح و منافع آن سهیم و نیز به عنوان یک حق، در مشارکت برای تصمیم‌گیری‌ها برای ایران و تعیین سرنوشت آن و خود سهیم هستند.
هر ایرانی که نخواهد یا نتواند در انجام وظیفه خود برای حفظ منافع و امنیت ملی ایران کوشا باشد، خواسته و ناخواسته منافع ملی را به خطر می‌اندازد.


همه آنانی که با درجات متفاوتی و با هر نام و عنوان، از حق ایرانیان برای مشارکت آزادانه در تصمیم‌گیری‌ها و تعیین سرنوشت ایران و ایرانیان مانع می‌شوند، از بازیگران و سهام‌داران و اعضای شرکت خیانت به منافع ملی ایران و ایرانیان هستند. مهم نیست این بازیگری و سهام‌داری در قالب ایدئولوژی‌های درون حاکمیتی باشد یا برون‌حاکمیتی؛ مهم این است که هرگونه نقض حق و اراده و انتخاب عمومی در مشارکت برای تعیین سرنوشت ایران، یک صدمه بزرگ به ایران و ایرانیان و خیانت به منافع ملی ایران و ایرانیان است.
به یاد داشته باشیم خیانت خیانت است، تنها شکل و اندازه و نوع آن متفاوت است. وقتی با عافیت‌طلبی و محافظه‌کاری و قربانی کردن منافع ملی در پای منافع شخصی و باندی و حزبی و قومی و نژادی و سیاسی خود، از مسئولیت فردی و اجتماعی خود برای ایفای وظیفه و نقش سازنده در دفاع از منافع ملی خود شانه خالی می‌کنیم، در همان‌جا و از همان‌جا و به همان اندازه به منافع و امنیت ملی ایران خیانت می‌کنیم.
آنجا و آن‌گاه که خود را تسلیم زر و زور و تزویر و اراده و منافع صاحبان آن می‌کنیم تا شاید خود نیز جیره‌خوار اندکی از پسماند منافع آنان باشیم؛ تردید نداشته باشیم که داریم هم به خود و هم به منافع و امنیت ملی ایران خیانت می‌کنیم.
در هر حکومت و جامعه‌ای اگر صاحب‌منصب مردم را رعیتی مکلف تلقی کنند و شهروند و حقوق شهروندی را به رسمیت نشناسند، خائن به آن ملت و منافع آنان خواهند بود‌.
آن‌گاه و آنجا که با هر نامی خواه به نام سکولاریسم، خواه به نام دین، خواه به نام ناسیونالیسم و دموکراسی و لیبرالیسم، خواه به نام و در لباس روشنفکری و با هر نام و در هر لباس دیگری، به خود حق دهیم تا با نقض حق دیگران برای اندیشیدن و اراده و اختیار و انتخاب آزاد، به جای آنان و برای آنان فکر کنیم و برای آنان و ایران متعلق به آنان، بدون الزام خود به پذیرش مشارکت واقعی آنان تصمیم بگیریم، از همان‌جا و همان‌گاه و به همان اندازه، خدمتگزار خیانت به ایرانیان و منافع ملی ایران شده‌ایم.
اگر یک وزیر و وکیل و استاندار و مدیر و قاضی و شحنه و گزمه و داروغه از قدرت خود سوءاستفاده کند و در امر و امور ملک و مملکت و مردم ظلم و بی‌عدالتی روا دارد و با رشوه و اختلاس و فساد مالی، جیب خود را از حق ملک و ملت با منافع نامشروع پر کند؛ این یعنی خیانت به منافع ملی.
اگر یک مسئول با بی‌مسئولیتی خود، حق امید و نشاط اجتماعی را از مردم سلب و جای آن بذر ترس و ناامیدی را در جامعه بکارد، با کاشت چنین بذری که از آن جز محصول از دست دادن اعتماد مردم به عنوان بزرگترین سرمایه اجتماعی حکومت‌ها، برداشتی نخواهد شد، آسیب جدی و بزرگی منافع و امنیت ملی آن جامعه را تهدید خواهد کرد.
واضح‌تر بگویم: اگر نماینده‌ای روی صندلی مجلس ایران بنشیند و توانایی کافی برای دفاع از حقوق مردم و انجام وظایف قانونی خود را نداشته باشد و تنها توانایی او بزرگ‌نمایی در عملکرد خود و دادن وعده‌های دروغ به مردم و دخالت‌های غیر قانونی و فراقانونی خارج از اختیارات و صلاحیت قانونی خود در عزل و نصب مدیران اجرایی باشد، او و نیز آن گروه از مردمی که به چنین نمایندگانی رای دهند و از آنان حمایت کنند، به سهم خود به منافع ملی ایران و ایرانیان آسیب خواهند زد.
عزل و نصب‌های مدیران اگر بدون توجه به شایسته‌سالاری باشد و نیز گماردن وزیران و استانداران و فرمانداران و شهرداران و مدیران ناتوان و نالایق و محروم کردن جامعه از برخورداری و بهره‌مندی از مدیران با دانش و سالم و توانا و نیز انحصار و انسداد مدیریتی و بی‌توجهی به ضرورت گردش نخبگان در مدیریت‌ها، خیانت به منافع ملی ایران و ایرانیان است.
رشوه‌خواری و اختلاس بعضی از مدیران از یک‌سو و کم توجهی به ضرورت اقدامات نظارتی پیشگیرانه کارآمد و نیز پاره‌ای ضعف اقدامات قضایی پسینی کارآمد در مقابله جامع و قاطع با فساد اداری از سوی دیگر، خیانت به منافع و امنیت ملی ایران و ایرانیان است.
هرگونه سیاست‌های غلط بعضی از تصمیم‌گیران و برنامه‌ریزان سیاست داخلی، خارجی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی در سه قوه مقننه و مجریه و قضائیه، فارغ از وابستگی و انتساب آنان به هر یک از جناح‌ها و طیف‌های سیاسی از یک سو و نیز هرگونه رانت وسوءاستفاده از قدرت و هرگونه اقدامات فراقانونی و غیرقانونی بعضی از صاحبان قدرت در حکومت و جامعه به سود کسب منافع نامشروع و به قیمت گسترش بی عدالتی اجتماعی و غارت منابع ملی و تخریب محیط زیست از سوی دیگر، خیانت به منافع و امنیت ملی ایران و ایرانیان است.
پاره‌ای توزیع ناعادلانه فرصت‌ها و منابع و امکانات شغلی و درآمدی و رفاهی در جامعه و بعضی پارتی‌بازی‌ها و تبعیض‌ها و فساد اداری در عملکرد بخش‌ها و لایه‌هایی از سطوح مختلف اداری، بعضی اعمال تبعیض‌ها در برابر قانون؛ پاره‌ای نقض حقوق و آزادی‌ها و امنیت قانونی شهروندان و پاره‌ای افراطی‌گری و هرگونه تحجر و خشونت فکری و تهمت‌زنی‌ها و تهدیدها و تخریب‌ها و بداخلاقی‌های سیاسی عقلانیت‌ستیز و اعتدال گریز، خیانت به منافع و امنیت ملی ایران و ایرانیان است.
همچنان که بی‌توجهی به ضرورت حفظ و حراست میراث درخشان تاریخ و فرهنگ و تمدن ایران زمین با هر نام و عنوان و با هر لباس و جایگاهی؛ و نیز بعضی دیگر از کج‌فهمی‌ها و کژتابی‌هایی از این جمله، جملگی خیانت به منافع و امنیت ملی ایران و ایرانیان است. نیست؟!