نکاتی درباره تحریم‌های جدید آمریکا

بعد از سرنگونی پهباد آمریکایی شاهد بودیم که آمریکایی‌ها اقدامات بیشتری در جهت جنگ روانی علیه جمهوری اسلامی ایران به راه انداختند و اعلام تحریم رهبری ایران و وزیر خارجه و چند شخصیت حقیقی و حقوقی دیگر در واکنش به اقدام جمهوری اسلامی ایران در سرنگونی پهباد آمریکایی از جمله آخرین تحریم‌های این کشور نسبت به جمهوری اسلامی ایران است. اقداماتی که در چارچوب موازین بین‌المللی نیست و باید به این نکته استناد کرد از زمانی که ترامپ به کاخ سفید راه یافته، قائل به هیچ قاعده و حقوق بین‌الملل و انسانی نیست و به طور رسمی از بسیاری از پیمان‌های بین‌المللی و منطقه‌ای و حتی دوجانبه خارج شده آنهم به بهانه و تحت پوشش اینکه منافع آمریکا در اولویت قرار دارد جدا از اینکه این اقدام در چارچوب قواعد و حقوق بین‌الملل قرار دارد یا ندارد. از این جهت اقدام دولت آمریکا در تحریم رهبری جمهوری اسلامی ایران و وزیر خارجه قطعا در خارج از قواعد بین‌الملل است ولی اینکه جمهوری اسلامی ایران بخواهد این موضوع را به دادگاه‌های بین‌المللی بکشاند، باید گفت که آمریکایی‌ها اقدامات بزرگ‌تر از این را انجام دادند و خود توافقنامه برجام تقریبا نقض قطعنامه 2231 سازمان ملل است. از این جهت این نوع رفتارها به نوعی نشان می‌دهد که آمریکایی‌ها همچنان به دنبال این هستند که از اهرم فشار و تهدید و تحریم برای پیشبرد اهداف خودشان و نشاندن جمهوری اسلامی ایران پای میز مذاکره استفاده کنند اما اینکه این سیاست دولت آمریکا تا کجا پیش خواهد رفت و واکنش جمهوری اسلامی ایران در قبال این اقدام آمریکا چه خواهد بود، این است که به هر حال جمهوری اسلامی ایران خط و مشی خود را در برابر آمریکا تعیین کرده و آن اتخاذ استراتژی بین‌المللی در قبال سیاست‌های نابخردانه آمریکاست. جمهوری اسلامی ایران در 40 سال گذشته تحت فشارها و تحریم‌های مختلف از سوی آمریکا بوده و این شدیدترین نوع تحریم‌ها از سوی آمریکا بر علیه ایران است. دولت ترامپ تلاش می‌کند با اینگونه اقدامات خارج از توافقنامه برجام، دولت‌های اروپایی را همراه و همسوی خود بکند و جنگ روانی را در سطح داخل و خارج آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران به راه بیندازد تا به‌گونه‌ای بتواند سیاست‌های خود را توجیه کند. اینکه مداوم بر این نکته تاکید دارد که به دنبال مذاکره با ایران برای هسته‌ای نشدن ایران است یا به دنبال مذاکره با جمهوری اسلامی ایران برای محدود کردن موشک‌های بالستیک، همگی در راستای جنگ روانی است که نشان دهند ایران یک کشور ناامن کننده و هنجارشکن در عرصه بین‌الملل است و آمریکا به دنبال این است که با نشاندن ایران پای میز مذاکره به نوعی به محدود کردن ایران در منطقه خاورمیانه و خلیج فارس بینجامد. متغیرها و مولفه‌های متعددی هست که می‌توان در مورد رفتار دولت آمریکا در قبال جمهوری اسلامی مورد تجزیه و تحلیل قرار داد. مهم‌ترین متغیر این است که اگر هرگونه جنگی علیه ایران آغاز شود شاید شروعش آسان باشد ولی قطعا مدیریت و پایان آن در دست مقامات آمریکایی نخواهد بود. آمریکا اگر بخواهد هر گونه اقدام نظامی علیه جمهوری اسلامی ایران به راه بیندازد باید از پایگاه‌های خود در بحرین، قطر، امارات، عربستان برای حمله به ایران استفاده کند. اگر جنگی علیه ایران صورت بگیرد، قطعا همانطور که مقامات سیاسی و نظامی ایران بارها اعلام کرده‌اند، ایران شروع کننده هیچ جنگی نخواهد بود، اما قطعا اگر جنگی علیه ایران صورت بگیرد آن کشوری که محل آغاز حمله آمریکا به ایران خواهد بود، می‌تواند هدف اولیه ایران در واکنش به اقدام نظامی آمریکا باشد. همین مسأله باعث شده که ترامپ درباره اقدام نظامی علیه ایران با احتیاط زیادی برخورد کند. آنطور که درباره تیم «بی» گفته می‌شود نتوانسته‌اند خواسته‌های خود در جهت اقدام نظامی علیه ایران را به پیش ببرند. البته این نکته را باید درنظر داشته باشیم که هم امارات و هم عربستان می‌دانند که اگر جنگی صورت بگیرد آنها نیز از این جنگ آسیب زیادی خواهند دید. آنها هم به دنبال این هستند که همسو با آمریکا از طریق تحریم‌های اقتصادی و فشارهای سیاسی و تهدیدات نظامی به نوعی ایران را تحت فشار قرار دهند و به خواسته‌های خودشان در جهت عقب‌نشینی ایران در مواضع خود و نقاط نفوذ خود در منطقه دست پیدا کنند. به هر حال این موضوعات را می‌توان در مورد تهدیدهای ترامپ و تیم مشاورش در اقدام نظامی علیه ایران مورد توجه قرار داد. ادعاهای برایان هوک، مایک پمپئو و ترامپ طی روزهای گذشته نشان می‌دهد که آنها همچنان به دنبال استفاده از تحریم‌های اقتصادی، سیاسی و تهدیدات نظامی هستند و درباره ورود به اقدام نظامی تردید زیادی دارند و و قطعا این تردیدها نشان دهنده این است که تبعات وقوع یک حمله به ایران را نمی‌توانند پیش‌بینی کنند و این عدم پیش‌بینی می‌تواند بهای سنگینی برای آمریکا به همراه داشته باشد. شاید کمترین آن این باشد که احتمال شکست ترامپ در انتخابات آتی بسیار بیشتر خواهد شد.
* تحلیلگر مسائل بین‌الملل