۲ ساعت با هپروتی ها!

یوسف صدیقی- صدای قاه قاه خنده های شان گاهی تا انتهای پارک و سر خیابان می رسد. دود سیگار را حلقه حلقه می کنند و به هوا می فرستند. شاد می شوند مثل شادی بعد از گل! دروازه شان تور ندارد اما شش دارد. توپ ندارند اما به گفته خودشان توپ می شوند و دنیا دور سرشان به حرکت در می آید. شاد شادند اما نه آن شادی که ما سراغ داریم. گل های شان رنگی ندارد اما تا دلت بخواهد بو دارد و چه بویی! داخل جیب جا نمی شود اما در شش ها چرا.
با آغاز فصل گرما و تابستان فضای بیشتر پارک ها پر از هیجان و شور و نشاط خانواده ها به ویژه کودکان و نوجوانان می شود اما هیجان در برخی پارک ها با بقیه جاها فرق دارد و تفریح افراد هم متفاوت است. یکی از این پارک ها در حاشیه شمالی شهر بجنورد هیجان زیادی دارد؛ این جا ایستگاه هپروتی هاست!
وارد پارک که می شویم و قدم از قدم بر می داریم بوی گل را حس می کنیم و صدای سرفه های پی در پی به گوش می رسد. وقتی نفس می کشیم، نفس مان بوی «گل» می گیرد. برخی آن را با نام های دیگری مثل سیگاری، گراس و ماری جوانا می شناسند و در گوشه و کنار پارک پسرهای 14 تا 20 ساله ای را می بینیم که «گل» را رول می کنند و می کشند. جوان هستند و هنوز پشت لب برخی از آن ها سبز نشده است. آن ها به دنبال یک سرخوشی کاذب هستند که با مصرف این گیاه مخدر به دست می آورند. به گفته بیشتر مصرف کنندگان این حس فقط در روزهای اول وجود دارد و بعد از آن دیگر هیچ خبری از سرخوشی کاذب نیست. البته نباید از ناآگاهی جوان ها چشم پوشی کرد .زیرا بسیاری از آن ها واقعاً این گیاه را ماده مخدر فرض نمی کنند و طبق گفته دوستان شان مبنی بر این که اعتیاد نمی آورد و ضرری به مصرف کننده نمی رساند، به مصرف این ماده مخدر روی آورده اند. می‌گویند بار اول و دوم حال خوبی دارد اما بعد از آن فرد،  معتاد «گل» می‌شود. به گفته یک پزشک متخصص، مشکلات تنفسی و سرفه های شدید، استرس، کاهش اشتها و وزن، عصبانیت، بی قراری، کابوس های شبانه و افسردگی از عوارض مصرف این گیاه مخدر است. حین قدم زدن ما چند مشتری وارد پارک می شوند و هر کدام سراغ یک ساقی می روند. جنس گیاهی شان را داخل یک بسته کاغذ از فروشنده می گیرند و در گوشه ای از پارک کز می کنند. به سرعت تنباکوی داخل سیگار را بیرون می کشند و به جای آن، گراس یا همان شاهدانه را می ریزند و رول می کنند. بعد آن را روشن می کنند و پکی می زنند و قاه قاه به روی دنیا می خندند.  در برخی محله های دیگر حاشیه شهر نیز فروش گل به وفور به چشم می خورد. این که صرفا بگوییم معتاد مجرم نیست و بیمار است، احساس مسئولیت نکرده ایم و فقط جنبه ترس آن را از روی دوش برخی خانواده ها برداشته ایم. درست است که «گل» شادی آور است و برای چند ساعت آدم را سرخوش و بی خیال می کند اما تاوان این چند ساعت خوشی دلهره روزهای بعد از مصرف آن است که دست از سر مصرف کننده بر نمی دارد. باید از خود بپرسیم برای ایجاد حال خوش  و تفریح پاک و سالم، ما برای جوان ها چه کرده ایم که آن ها به سمت شادی های پس از «گل» می روند؟مشروح این گزارش را در روزنامه خراسان شمالی یا در سایت khorasannews.comبخوانید.