روزنامه مردم سالاری
1398/04/10
خانهام آتش گرفته است، آتشی جانسوز
«جای مردان سیاست بنشانیم درخت»؛ نه برای اینکه هوا تازه شود، فقط به این دلیل که زمان آتشسوزی، خاموش کردنشان توجیه اقتصادی داشته باشد.ایلنا در بخشی از مصاحبهای که با عیسی کلانتری، «معاون رئیس جمهور»، «رئیس سازمان حفاظت محیط زیست» و «مشاور معاون اول رئیس جمهور در امور آب، کشاورزی و محیط زیست» داشت از قول او نوشت:
«اگر بخواهیم کشور را بسیج کنیم تا با هر آتشسوزی مقابله کنیم، باید حداقل سالانه یک میلیارد دلار برای آتشنشانی هزینه کنیم. در آتشسوزیهایی که در طبیعت اتفاق میافتد، دسترسی مهمترین چیز است. معتقدم سرمایهگذاری در این زمینه توجیه اقتصادی ندارد. البته ما باید 4 الی 6 پایگاه هوایی آتشنشانی داشته باشیم، اما نداریم و البته بیش از این نباید باشد.»
آقای رئیس! لطفا بفرمایید سرمایه گذاری در کدام بخش از محیط زیست از نظر حضرتعالی توجیه اقتصادی دارد؟!
- در حل مشکل ریزگردها؟
- استاندارد آلایندگی خودروهای داخلی؟
- وضعیت دفع زبالههای بیمارستانی؟
- حفاظت از گورخرهای در حال انقراض؟!
- احداث کارخانه کمپوست و زباله سوز در استانهای شمالی؟
- خشکسالی و کم آبی و آموزشهای مرتبط با آن به مردم؟
- حفظ محیط زیست و آموزش آن در مدارس؟
جناب دکتر کلانتری حق با شماست، جلوگیری از حریق جنگلهای کشور توجیه اقتصادی ندارد، چه توجیه اقتصادی میتوان برای حفظ جنگلها از حریق آورد، وقتی تخریب و نابودی جنگلها برای بخش سرمایهداری جامعه ارزشمندتر
است؟!
شاید از به حاشیه رفتن و تبدیل شدن مردم بخش روستایی و کوه نشین به سرایدار، با ساخت ویلاهای آنچنانی و کارخانجاتِ بدون توجیه احداث، توسط ویژه خواران در دل کوهها و جنگلهای شمال کشور بی خبرید، یا احتمالا خبر دارید و توجه به آن برایتان توجیه اقتصادی ندارد! اما مسلما از سوخته شدن جنگلهای اصیل هیرکانی و کاشت گونههای تجاری به جای آن پس از «سوختانده شدن»، مطلعید! آیا توجه به این موضوع هم توجیه اقتصادی ندارد؟!
جناب رئیس! شما فرمودید که «ما در ایران باید 4 تا 6 پایگاه هوایی آتشنشانی داشته باشیم، اما نداریم» و در ادامه گفتید: «البته بیش از این نباید باشد!»
اگر بودجه سالیانه یک میلیارد دلاری برای تجهیزات اطفاء حریق جنگلها توجیه اقتصادی ندارد، چرا تاکنون در مورد ایجاد 4 تا 6 پایگاه هوایی آتشنشانی، البته نه بیشتر! که از نظر حضرتعالی هم توجیه اقتصادی دارد اقدام نکردید؟ چه چیزی باعث میشود که شما به این صراحت، حفاظت از بخشی از محیط زیست را دارای توجیه اقتصادی ندانید؟ حفظ جنگلهای کشور چه بخش از اقتصاد سازمان محیط زیست را باید پوشش بدهد؟!
فرمودید: «در آتشسوزیهایی که در طبیعت اتفاق میافتد، دسترسی مهمترین چیز است.» منظورتان این است که احداث اتوبان و بزرگراه در دل کوهها و جنگلها توجیه اقتصادی دارد؟
در بخشی از مصاحبهتان اظهار داشتید آنجایی که مانند حوزه حیات وحش تخصص ندارید، فقط شنوندهاید، بحث هم نمیکنید، که صد البته موضع اخلاقی و بسیار پسندیدهای است و شجاعت شما برای بیان این موضوع ستودنی ست، اما آیا حضرتعالی تخصصی هم در زمینه «طرحهای توجیه اقتصادی» یا «ارزیابی اقتصادی طرحها» در حوزه محیط زیست دارید؟ یا اگر گزارشی که عدم توجیه پذیری این طرحها را در ابعاد مختلف بررسی کرده باشد نوشتهاید، ارائه دهید، تا آحاد جامعه بدانند بر اساس چه فاکتورهایی اطفاء حریق جنگلهای کشور فاقد توجیه اقتصادی شده است. شما وظیفه دارید تا دنبال جذب بودجه برای اجرای طرحهای حفاظتی محیط زیست از آن جمله، جنگل باشید، اما چنان سخن میگویید که گویا حضرتعالی نماینده سرمایهگذارانِ بهره بردار از محیط زیست هستید، که از هزینه شدن کمترین میزان از بودجه در این حیطه جلوگیری مینمایید.
جناب آقای رئیس، جنگلها که با آتشسوزی به خودترمیمی میپردازند، خرید لوازم آتشنشانی برای آنها توجیه اقتصادی ندارد، حفظ گونههای نایاب حیوانی امکان پذیر نیست و انقراضشان هم روند طبیعی تاریخ است، دفع و امحاء معقول زباله هم لابد توجیه اقتصادی ندارد، خشکسالی هم جبر طبیعت و اقلیم منطقه است، بنابراین دریاچه ارومیه، بختگان، مهارلو، هیرمند و... هم انشاءالله بعد از پایان خشکسالی زنده خواهند شد، جنگلهای بلوط زاگرس هم به امید خدا، خودبخود دوباره رشد خواهند کرد، آلودگی هوا هم که تقصیر صنایع سنگین و تردد مردم با خودروهاست یا وزش بادهایی که ریزگردها را بر زندگی مردم میپاشد! با این تفاسیر وقتی قرار است که فقط ناظر باشید و ببینید طبیعت چگونه خود را تخریب و بازسازی میکند یا چگونه به محافظت از خود میپردازد، وجود سازمان عریض و طویل «حفاظت از محیط زیست» چه توجیه اقتصادی برای دولت و مردم ایران
دارد؟!
باید عنوان کرد که یکی از مباحث مهم محیط زیستی در دنیا جنگل است، زیرا منافع عام جامعه را در بر میگیرد، نه منافع شخص یا سازمان خاصی را.
وظیفه «سازمان حفاظت از محیط زیست»، در زمینه حمایت قانونی از جنگلها، فقط به حفاظت از جنگل در مقابل عوامل طبیعی تخریب مانند باد، گرما، یخبندان، حشرات و... محدود نمیشود، بلکه حفاظت در مقابل عوامل انسانی تخریب مانند چوب بری، چرای دام، حریق و حتی جلوگیری از ورود گونههای غریبه به جنگلهای طبیعی و بومی مناطق نیز هست.
امروزه همچنان کما فی السابق اطفاء حریق در جنگلها چه در شمال کشور و چه در غرب، توسط مردم محلی و گروههای کوهنورد بومی و با ابتداییترین امکانات نظیر بیل و دبههای پلاستیکی انجام میشود، شاید خرید یک میلیارد دلاری در سال برای آتشنشانی جنگل از نظر رئیس سازمان حفاظت از محیط زیست توجیه اقتصادی ندارد، اما آیا آموزش اصول اولیه آتشنشانی جنگل به مردم مناطق جنگلی، سازماندهی و آموزش نیروهای داوطلب مردمی و خرید حداقلی تجهیزات مرتبط با آتشنشانی جنگل در مناطق کوهستانی و جنگلی کشور هم از نظر ایشان توجیه اقتصادی ندارد؟
جناب آقای دکتر کلانتری!
هدف نگارنده این سطور، نه حفظ گونههای جنگلی کمیاب یا نایابی ست که شما معتقدید بعد از آتشسوزی خود را ترمیم میکنند، نه حفظ حیواناتِ در خطر انقراض و کمیاب این جنگلهاست که شما تخصصی در موردش ندارید، بلکه هدف گوشزد کردن سیاستهای غلطی ست که نمیداند جنگل خانه و محل ارتزاق ما کوه نشينان و جنگل نشينان است، خواهش میکنیم برای سرپا نگه داشتن ستونهای خانهمان توجیه اقتصادی بیابید.
«خانهام آتش گرفته است، آتشی جانسوز
هر طرف میسوزد این آتش
پردهها و فرشها را، تارشان با پود
من به هر سو میدوم گریان
در لهیب آتش پر دود
وز میان خندههایم تلخ
و خروش گریهام ناشاد
از درون خسته سوزان
میکنم فریاد،
ای فریاد! ای فریاد!»
*دانش آموخته حقوق
سایر اخبار این روزنامه
خانهام آتش گرفته است، آتشی جانسوز
خبر
آيا ترامپ به ايران حمله خواهد كرد؟
فینالیست جام جهانی ۹۰ روی نیمکت پرسپولیس
مالباختگان متقاضی ارز منتظر تصمیم مسئولین
کمبود جدی پزشک در کشور
دفاع موگرینی از اولین تراکنش مالی اینستکس
از سهراب سپهری و فرشچیان تا فرمانفرمائیان
نمایش نامنتظره «ترامپ» و «اون»
دادخواهی ایران در وین