با تبختر بخشی از جامعه پزشکان چه باید کرد؟

نسیم کاهیرده ‪-‬ طب و پزشکی جزء علوم و مشاغل مهم حیاتی در هر جامعه هستند و به تبع آن اطباء و پزشکان از اقشار مورد احترام و صاحب منزلت اجتماعی بالا در هر جامعه. وجاهت اجتماعی پزشکان واقعیتی نیست که مربوط به امروز و دیروز باشد؛ بلکه جایگاهی‌ست که در پس اعصار طولانی حیات و فرهنگ بشری شکل گرفته است. طبیب بودن معنایی‌ست که اطلاق آن نه تنها متوجه جسم، بلکه شامل روح و جان انسان است؛تا بدانجا که دامنه معنایی آن به ادبیات هم رسیده است؛آنجا که حافظ می‌گوید:«تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد/ وجود نازکت آزرده گزند مباد» که پیداست ناز، غرور و بی‌اعتنایی طبیبان از نظر و در زمانه حافظ هم جنبه پروبلماتیک داشته است. ظاهراً طبیبان زمانه حافظ هم مثل پزشکان حال و اکنون ما روی خوشی به بیمار نشان نمی‌داده‌اند و بیمار علاوه بر تحمل درد و رنج بیماری خود، اخم و بدخلقی طبیب پر ناز و ادا را هم به جان می‌خریده است! اما واقعاً با بداخلاقی و خودبرتربینی که در میان بخشی از جامعه پزشکان رسوخ دارد، چه باید کرد؟
برخی در تبیین این مسئله، به امکان دستیابی سریع و آسانتر پزشکان به ثروت و موقعیت‌های اقتصادی برتر نسبت به عامه مردم تاکید می¬کنند؛ امکانی که در مدت زمان کوتاه، فرد را از سرمایه‌‌های اجتماعی مختلفی نیز برخوردار می‌سازد. در واقع نیاز جامعه و بیماران به تخصص پزشکان، عامل اصلی در ایجاد چنین فاصله طبقاتی میان آنها و سایر افراد جامعه است.
سرانه پزشک نسبت به جمعیت (هر پزشک به ازای هر هزار نفر) با شاخص‌‌های مختلف اندازه‌گیری می‌شود و در کشورهای توسعه‌یافته و پیشرفته، این شاخص از سه به بالاست و طبق این شاخص، در ایران به لحاظ تعداد پزشکان متخصص و فوق تخصص مشکل وجود دارد و این کمبود و شرایط نابسامان درمان به خصوص در شهرستان‌‌ها و نقاط محروم به خوبی نمایان است. این در حالی است که گزارش‌های مختلف گویای وجود تعداد زیاد فارغ‌التحصیلان پزشکی است، بنابراین پرسشی که مطرح می‌شود این است که چرا با وجود خروجی مناسب و بعضاً مازاد پزشک در بخش عمومی، همچنان در بخش تخصص و فوق تخصص، کمبود وجود دارد و مردم در این زمینه ابراز نارضایتی می‌کنند؟ برخی از تحلیل‌گران اجتماعی حوزه سلامت، علت به‌وجود آمدن چنین شرایطی را به منافع اقتصادی صنف پزشکان متخصص و فوق تخصص مربوط می‌دانند؛ آنان مدعی‌اند که علت کمبود خروجی‌‌های بخش‌های تخصصی پزشکی، اعمال سیاستی است که تعمداً از سوی متولیان این بخش و با هدف کنترل عرضه و تقاضا در بحث درمان به جامعه تحمیل می‌شود. چرا که وقتی تولی‌گری یک بخش به همان صنف و بخش واگذار شود، طبیعتا منافع صنفی از سوی آنان لحاظ می‌شود تا به قول معروف «دست زیاد نشود». گذشته از اعمال این سیاست منفعت‌طلبانه و سوداگرانه، توزیع نامناسب را نیز می‌بایست به عنوان عامل مهم دیگر در ایجاد وضعیت نا مطلوب در بخش درمان و سلامت لحاظ کرد. واقعیت آن است که آمار و ارقام از کمبود سرانه پزشک درکشور حتی در مقایسه با کشورهایی مثل افغانستان و تاجیکستان حکایت دارد، ضمن اینکه شواهد و قرائن نیز گویای محرومیت مردم از خدمات تخصصی درمان و سلامت در بخش عمده‌ای از نقاط کشور به ویژه شهرستان‌های کوچک و دور افتاده است.
اگر چه این کمبود و عدم توازن میان تقاضای خدمات تخصصی پزشکی از سوی جامعه و عرضه آن از سوی جامعه پزشکی مسئله‌‎ای غیر قابل انکار است اما از طرفی مقوله‌ای به نام اخلاق حرفه‏ای نیز وجود دارد که چیزی جز رعایت حقوق مردم در محیط کار نیست و مهم‌ترین حق مردم احترام اصیل و نامشروط آنهاست. به تعبیر فوکویاما: اگر افراد تنها بر گرایش نفع فردی (معقول) عمل کنند آنگاه چیزهای سرنوشت‏ساز دیگری چون تهور و سرزندگی، از خودگذشتگی، نیکوکاری یا هرگونه فضایل دیگر را که به جامعه قابلیت زیست و بقاء و تکامل تاریخی می‏دهد، در میان نخواهد بود.


جو اخلاقی از فاکتورهای مهم در محیط کاری پزشکی و درمانی است. توجه به ارزش‏های اصیل اخلاقی، افزایش رضایت دیگران، اعتمادآفرینی، افزایش انگیزش را در پی دارد.
در چنین فضای ، اگر افراد با خود یا دیگران درباره ارزش‌‌ها، توانایی‌‌ها و اعمالشان از لحاظ اخلاقی صادق نباشند، بدیهی است که عملکرد به شیوه اخلاقی نیز برای آن‌‌ها دشوار خواهد بود. حفظ اخلاق و شرافت حرفه‌ای، مستلزم آن است که افراد تعهدات خود را در قبال ارزش‌‌ها و آرمان‌‌های حرفه‌ای نشان داده و اجازه ندهند که این ارزش‌‌های اخلاقی به خاطر مسائل شخصی و احساسی و مسائل دیگر به خطر بیفتد. از چنین جوّی که برای برخورد با مشکلات اخلاقی مساعد بوده و عملکرد اخلاقی فرد در آن پرورش می‌یابد به عنوان جوّ اخلاقی تعبیر می‌شود.
از طرفی این واقعیت را نباید نادیده گرفت که ارائه خدمات در بخش درمان مستلزم سختی کار و تلاش بی‌وقفه و تحمل فشارهای روحی و روانی فراوان است. این موضوع در کنار مسائل و مشکلات فردی و اجتماعی پزشکان، زمینه ایجاد آسیب‌‌های جدی اخلاقی در برخورد با بیماران و مراجعه کنندگان است. از آنجا که بهبود و بهینه‌سازی وضعیت سلامت و ارائه خدمات درمانی و پزشکی از مهم‌ترین اهداف رفاهی دولت‌ها و جوامع پیشرفته محسوب می‌شوند لذا توجه و بررسی پیرامون چالش‌های اساسی این بخش‌‌ها و تلاش برای ارائه راهکارهای عملی درجهت برطرف کردن آنها ضرورت فراوان دارد.