ایرانی‌ها و الگوی ژاپنی توسعه

شیرزاد عبداللهی ‪-‬ این سخن حسن روحانی رئیس جمهور در رسانه‌ها بازتاب گسترده‌ای داشت :«ژاپنی‌ها بعد از جنگ جهانی دوم گفتند باید روزی 8 ساعت با پول و 5 ساعت مجانی کار کنیم.» این گونه مقایسه‌ها در گفتار مسئولان و حتی مردم عادی زیاد دیده می‌شود و البته دقیق نیست‌.
مقایسه بین دو پدیده نامتجانس معمولا به نتیجه‌گیری غلط منتهی می‌شود. مدتی پیش آقای ولایتی در همایشی در دانشگاه آزاد به «مقاومت مردم یمن» اشاره کرده و گفته بود:«از یمنی‌ها یاد بگیریم که چگونه در برابر تهدید و تحریم مقاومت می‌کنند. به جای لباس لنگ می‌بندد و اسلحه به دست دارند و چند تکه نان خشک دستشان است با پای پیاده و سعودی‌ها از دست این‌ها عاجز شدند.»
آقای اردکانیان وزیر نیرو هم در خرداد ماه امسال در گفت‌وگو با ایلنا با انتقاد از زیاد بودن مصرف انرژی در ایران گفت: «علت اینکه تحریم شدیم همین بد عادتی در مصرف است، تحریم کنندگان فهمیده‌اند نقطه ضعف ما؛ مصرف است. ما جامعه‌ای مصرفی هستیم؛ چرا چین اینگونه تحریم نمی‌شود؟ چون با یک وعده غذا هم رفع گرسنگی می‌کنند.» بدیهی است که شرایط جامعه ایران با ژاپن بعد از جنگ و چین کمونیست و یمن فقیر و گرسنه متفاوت است. این مقایسه‌های جهت‌دار سیاسی از طرف مقامات باعث می‌شود که عده‌ای از افراد عادی هم مقایسه‌های دیگری با سویه متفاوت مطرح کنند که نتیجه‌‎گیری‌های متضادی به دنبال دارد. مثلا معلمان حقوق خود را با معلمان ژاپنی و سوئیسی و آلمانی مقایسه می‌کنند.
یک معلم ژاپنی سالانه 50 هزار دلار حقوق می‌گیرد و یک معلم ایرانی به طور متوسط حدود 3هزار دلار در سال دریافت می‌کند. عده‌ای هم کیفیت آموزش و پرورش فنلاند و سوئد را با آموزش و پرورش ایران مقایسه و از این همه تفاوت گله و شکایت می‌کنند. این مقایسه‌ها به همین جا ختم نمی‌شود. نهادهای بین المللی در زمینه‌های گوناگون از رشد اقتصادی تا فساد جدول‌های مقایسه‌ای منتشر می‌کنند‌.سازمان شفافیت بین‌الملل (Transparency International) وضعیت نهادهای دموکراتیک و شاخص‌های فساد در ۱۸۰ کشور را در سال 2018 بررسی کرده و به هر کدام از این کشورها امتیازی بین صفر (بالاترین حد فساد) تا صد (عاری از فساد) داده است.


امتیاز ایران 28 است و بین 180 کشور در کنار لبنان ، مکزیک و روسیه رتبه 138 را کسب کرده است. جالب است که در این جدول کشوری مانند عُمان در رتبه 53 قرار دارد.
اگر به توصیه آقای روحانی برگردیم، می‌بینیم که شرایط امروز ایران هیچ شباهتی به شرایط بعد از جنگ جهانی دوم ژاپن ندارد. ژاپن در جنگ جهانی دوم شکست خورد و در دوم سپتامبر 1945 مقامات ژاپن در عرصه ناو میسوری قرارداد تسلیم کشورشان را با ژنرال مک آرتور فرمانده آمریکایی امضا کردند. بعد از امضای قرارداد تسلیم بدون قید و شرط، ژاپن به اشغال نیروهای نظامی ایالات متحده درآمد. بیروهای مسلح ژاپن منحل شدند.
دو سال بعد از جنگ جهانی دوم در ۱۹۴۷ قانون اساسی ژاپن به تصویب رسید و این قانون که با نظر نیروی اشغالگر نوشته شد، بر سه اصل استوار است: «حاکمیت مردمی، احترام برای حقوق بشر و کناره‌گیری از جنگ.» نظام میلیتاریستی ژاپن تبدیل به یک نظام لیبرالی تابع اقتصاد آزاد شد. تصمیم ژاپنی‌ها برای انجام 5 ساعت کار داوطلبانه اگر مستندی داشته باشد مربوط به این مرحله از تاریخ ژاپن است.
ژاپن پس از رهایی از جنگ، سیاست میلیتاریستی را به طورکامل کنار گذاشت و در صحنه اقتصادی وارد رقابت با فاتحان شد. اقتصاد این کشور تنها چند سال پس از پایان جنگ و در دهه ۱۹۶۰ با رشد متوسط ۱0درصد در سال به بالاترین نرخ رشد اقتصادی در بین تمامی کشورهای درگیر جنگ رسید و ژاپن به یکی از بزرگترین قدرت‌های اقتصادی جهان تبدیل شد.
هر چند ژاپن در بین کشورهای آسیای شرقی مانند چین و کره به عنوان کشوری با سوابق امپریالیستی شناخته می‌شود، همواره مورد تحسین ایرانی‌ها بوده است، زمانی که ژاپنی‌ها در سال 1905 ناوگان روسیه را در اقیانوس آرام شکست دادند موجی از خوشحالی در میان مشروطه خواهان ایرانی ایجاد شد.
حتی شخصیت محافظه کاری مانند حداد عادل در مجلس هفتم گفته بود که ایران رابه یک ژاپن مسلمان تبدیل می‌کنیم. به جای این گونه مقایسه‌های رمانتیک بهتر است مشکلات خود را به صورت واقعی و فارغ از هیجان و احساس بررسی کنیم و اگر واقعا می‌خواهیم ژاپن را به عنوان الگو انتخاب کنیم تاریخ این کشور از عهد امپراتور میجی را که تقریبا هم عصر امیرکبیر بود، مطالعه کنیم و ببینیم چرا اصلاحات میجی به ژاپنی مدرن ختم شد و اصلاحات امیرکبیر به حمام فین کاشان؟ و در ادامه ببینیم ژاپن چگونه از خاکستر جنگ جهانی دوم مانند ققنوس سر برآورد.