پرهیز دهلی و اسلام‌آباد از منازعه نظامی بر سر کشمیر

ابراهیم رحیم‌پور
سفیر سابق ایران در هند و کاردار سابق ایران در پاکستان
سابقه اختلاف درباره «کشمیر» به سال 1974 باز می‌گردد. زمانی که انگلیس بعد از جنگ جهانی دوم با اقداماتی که در بحبوحه استقلال هند و پاکستان و تعیین خطوط مرزی  شبه قاره انجام داد، پایه‌گذار جنگ و اختلافات بی پایان این دو کشور شد. هند و پاکستان بر سر حاکمیت بر کشمیر که بخشی از آن در خاک هند و بخشی دیگر در خاک پاکستان قراردارد، اختلاف دارند. این در حالی است که هر دو کشور تمام کشمیر را جزء لاینفک کشور خود به شمار می‌آورند.  این اختلافات در طول سال‌های اخیر همواره به دلایل مختلف میان هند و پاکستان بروز یافته و زمینه‌ساز تنش در شبه قاره هند شده است. در تازه‌ترین تحولات نخست‌وزیر هند هفته گذشته امتیازات خاص ایالت جامو و کشمیر را لغو کرده و بند «35 ای» قانون اساسی این کشور در این مورد را کنار گذاشته است. لغو امتیازات خاص جامو و کشمیر یکی از شعارهای دولت «مودی» بوده است. بند «35‌ای» فروش هرگونه دارایی غیرقابل حرکت (زمین، خانه و غیره) به افرادی را که متعلق به ایالت جامو و کشمیر نیستند، ممنوع می‌کند. این بند همچنین به پارلمان ایالت جامو و کشمیر این اجازه را می‌دهد تا ساکنان دائمی کشمیر را تعریف کند. هندی‌ها، کشمیر را جزء لاینفک خود می‌دانند و مخالف استقلال یا الحاق آن به پاکستان هستند. از سوی دیگر، وقتی شبه‌قاره براساس بازی‌های سیاسی انگلستان، تجزیه شد، اسلام‌آباد معتقد بود که با توجه به دین مردم کشمیر باید این منطقه به پاکستان ملحق می‌شد. اما در مقابل هند به‌ لحاظ تمامیت مرزی معتقد به الحاق کشمیر به سرزمین خود است. در بررسی اقدام هند به لغو خودمختاری کشمیر باید به دو عامل داخلی و منطقه‌ای اشاره داشت؛ از منظر مسائل داخلی در طول سال‌های گذشته هیچ‌ یک از دولت‌های حاکم در هند به‌ لغو امتیازات کشمیر توجه نکرد و شرایط لغو خود‌مختاری هم منوط به موافقت دولت حاکم بر منطقه کشمیر و جامو شد. از منظر مسائل منطقه‌ای، عامل مهمی که در تصمیم‌گیری دهلی برای لغو خودمختاری کشمیر مؤثر بوده است، به نادیده گرفتن نقش هند در افغانستان از سوی امریکا باز می‌گردد.
با  ‌وجود این امریکا به‌دلیل اختلافات و تضادهایی که با چین دارد به‌سوی هند متمایل شده است و متقابلاً چین نیز به ‌سمت پاکستان گام برداشته است در نتیجه پیامدهای این رقابت نیابتی امریکا و چین در آسیا بر تعمیق اختلاف هند و پاکستان کشمیر بازتاب یافته است. از این رو نباید لغو خودمختاری کشمیر را به اختلاف هندوها و مسلمانان مرتبط دانست. تحولات اخیر کشمیر در شرایط کنونی به‌ بحرانی عظیم و جنگ بزرگ منجر نخواهد شد زیرا؛


اول، هندوستان در 10 سال اخیر در مسیر رشد اقتصادی مناسبی حرکت کرده است. بنابراین آغازگر جنگی که این رشد و ثبات اقتصادی را تحت تأثیر قرار دهد، نخواهد بود. دوم، پاکستان به ‌دلیل مشکلات اقتصادی و مسائل منطقه‌ای و داخلی وضعیت مناسب و خوبی ندارد و قطعاً نمی‌خواهد در جبهه جدید درگیر شود.
سوم، اگر جنگی در شبه قاره رخ دهد، احتمال آنکه این جنگ به‌سوی یک جنگ هسته‌ای پیش‌برود، وجود دارد. از این‌رو احتمال بروز جنگ کاهش می‌یابد.
با در نظر گرفتن این شرایط به نظر می‌رسد که دو کشور تلاش کنند اختلافات موجود را حداقل به طور موقت از طریق مسالمت آمیز حل و فصل کنند. در چنین شرایطی ضروری است طرفین مانع از تهییج افکار عمومی دو کشور شوند و زمینه‌های بروز بحران و جنگ نظامی را از بین ببرند. امروز برائت از جنگ و درگیری باید استراتژی تمام صلح‌طلبان و ادیان مختلف در منطقه باشد.