مقاومت، واکنش، گفت‌و‌گو


سفر آقای ظریف به فرانسه و در حاشیه اجلاس گروه 7 و دیدار با مقامات فرانسوی و اظهار نظرات بعد از آن بازتاب جدی داشت و مورد توجه افکار عمومی نیز واقع شد. همچنین این سفر با روشن شدن آتش تهیه توپخانه تندروهای داخلی همراه بود. چنان علیه سیاست خارجی سخن می‌گویند که گویی اتفاق جدیدی در سیاست ایران رخ داده است، یا آنکه اینگونه اقدامات مستقل از سیاست کلی نظام انجام می‌شود. واقعیت این است که اگر این اقدامات برخلاف این سیاست‌ها باشد، باید از آن جلوگیری کرد، در حالی که می‌دانیم چنین اتفاقی ممکن است در این سطح در مغایرت با سیاست‌های کلی دیده شود، بویژه در مورد سیاست‌ها و اقداماتی که انجام آنها پیشاپیش اعلام می‌شود. در نقض ادعای تندروها همین بس که سفر نخست‌وزیر ژاپن به تهران نه‌تنها با استقبال مواجه شد، بلکه دیدار با رهبر معظم انقلاب نیز انجام گردید و گفت‌و‌گو در این سطح هیچ ممانعتی وجود ندارد. بنابراین دیدار آقای ظریف منطقاً در ادامه سیاست‌های جاری کشور در امور هسته‌ای است. این سیاست تاکنون مبتنی بر برجام و احیای آن بوده است. سیاستی که با آمدن ترامپ و خروج از برجام دچار اشکال شده است. ترامپ درصدد فشار بر ایران از طریق تحریم و مذاکره مستقیم بدون دلیل و توجیه کافی است.
ولی ایران در برابر ترامپ چند سیاست همزمان را پیشه کرده است. از یک سو مقاومت در برابر تحریم را به‌عنوان یک گزینه اصلی انتخاب کرده است. تحریم‌هایی که از یک سال پیش آغاز شد، اکنون به جایی رسیده است که برخلاف آغاز تحریم‌ها، حدی از ثبات اقتصادی فراهم شده است که بازتاب آن در کند شدن آهنگ تورم و بهبود رشد اقتصادی را شاهدیم. سیاست دوم برداشتن گام‌هایی در مواجهه با خروج از برجام و احیای بخشی از امتیازاتی است که به طرف مقابل داده شده بود که در این زمینه نیز چند گام برداشته شده است و انتظار می‌رود در صورتی که اروپا و امریکا تغییر خط مشی ندهند، این فرآیند ادامه پیدا می‌کند و حتی ممکن است به خروج از برجام یا بلاموضوع کردن آن منتهی شود و این نیز خط مشی درستی است که مجموعه ساختار رسمی از آن دفاع می‌کند.
سیاست سوم نیز واکنش‌های قاطع در برابر اقدامات تحریک‌آمیز در منطقه و خلیج فارس یا حتی در سایر نقاط جهان است. سیاستی که قابل پیش‌بینی برای طرف‌های مقابل نبود و نقشه کلی رفتار آنان را دچار تغییر کرد. در پی این سیاست و در اولین گام امارات متحده و سپس عربستان تا حدودی متوجه شدند که عوارض بازی کردن با آتش دامن همه را خواهد گرفت و دامن آنان را بیشتر از دیگران. کشورهای دیگر و قدرت‌های بزرگ نیز متوجه ماجرا شدند. ولی این قدرت‌نمایی ایران به منزله عدول از سیاست کلی نظام که حل مشکلات از طریق سیاسی است تلقی نمی‌شود. از این‌رو باید دریچه‌ای جدی برای حفظ منافع ایران گشوده شود؛ دریچه‌ای که برای تضمین منافع ایران از طریق رد و بدل کردن امتیازات باید سه شرط داشته باشد. اول اینکه هرگونه امتیازی که داده شود همراه با گرفتن امتیازی متوازن و متقابل باشد. دوم اینکه برجام توافق پایه‌ای است که غیرقابل نقض است و سوم اینکه ضمانت‌های اجرایی کافی برای جلوگیری از اقدامات بعدی مشابه اقدامات خودسرانه ترامپ در نظر گرفته شود تا صلح و آرامش به منطقه بازگردد.