اروپا و ایران در تب و تاب همکاری

اگر چه کشورهاي اروپايي همواره خواهان گريختن از چيرگي ايالات متحده آمريکا بر تک تک کشورهاي قدرتمند اروپايي بوده، اما در عمل اتحاد با ايالات متحده آمريکا داشته و دارد. يعني همکاري و رقابت توامان بوده، اما غلظت همکاري‌ها بيش از رقابت‌ها چهره نشان داده است. لذا ارتباط دو سوي اقيانوس به رغم فراز و نشيب‌هاي متعدد در مسائل گوناگون بين‌المللي در نهايت به يکديگر رسيده‌اند که بارزترين آن را مي‌توانيم در مقوله عراق ببينيم. کل کشور‌هاي اروپايي به‌ويژه کشورهاي قدرتمند اروپا مخالف حمله آمريکا به عراق بودند و در شوراي امنيت سازمان ملل نيز آمريکا نتوانست با قطعنامه‌اي به حمله خود به عراق مشروعيت ببخشد، اما در نهايت حمله انجام شد و بعدها کشورهاي اروپايي به آن پيوستند. پيش از آن نيز در حمله آمريکا به افغانستان شاهد چنين رويکردي بوديم. اما آنچه که در اين زمينه مطرح است اينکه آيا اروپا مي‌خواهد با ايران همکاري کند؟ پاسخ اين است که بله؛ اروپايي‌ها خواهان همکاري با ايران هستند چون با ايالات متحده آمريکا در شکل بخشيدن به نظم آينده جهاني رقابت دارند. بر اساس همين رقابت است که مي‌خواهند برجام را حفظ کنند و بر اساس برجام بتوانند ارتباط خود را نخست با ايران، جغرافياي ايران و جايگاه ايران در منطقه و نظام بين‌الملل و سپس با بازار ايران و آنچه که تحت عنوان کانال سوئز و شريان حياتي گذر انرژي براي اروپا مطرح است ارتباط تنگاتنگي داشته باشند، اما از طرف ديگر چير‌گي آمريکا را برخود دارند. ليبرال بورژوازي يا سرمايه‌داري دموکراتيک اکنون به يک بازار جهاني تبديل شده که در اين بازار جهاني آمريکا از نظر اقتصادي چيره و مسلط است. اگر چه آمريکايي‌ها خود با چالش‌ها و مسائلي در اين زمينه روبه‌رو هستند، اما در مقابل يورو که حداکثر 20 درصد از تبادلات جهاني را مي‌تواند پاسخ گويد برگ برنده هنوز در دستان ايالت متحده آمريکا است. لذا شرکت‌هاي اروپايي به‌ويژه شرکت‌هاي بزرگ در همه کشورهاي اروپايي و مجموعه اتحاديه اروپا تحت تاثير تحريم‌هاي ايالات متحده آمريکا قرار مي‌گيرند و امانوئل مکرون، آنجلا مرکل و بوريس جانسون هيچ‌کدام نمي‌توانند پاسخگوي شرکت‌هايي باشند که در اين مسير خواهان ايجاد فضاي مناسب براي دستيابي به منافع خود هستند. آنچه که اتحاديه اروپا مي‌تواند انجام دهد کمک‌هاي محدودي است که در قالب شرکت‌هاي کوچک و يا خدمات مالي و تجاري اندک مي‌تواند با ايران داشته باشد. در حالي که نيازهاي ايران بيش از اين توانايي‌هاي اتحاديه اروپا مورد توجه است. ايران مي‌خواهد آمريکا به برجام بازگردد و اتحاديه اروپا به تمام تعهدات خود در ارتباط با ايران عمل کند، ولي اکنون تحت فشار آمريکا، ايران خواهان فروش نفت در مرزهاي يک ميليون بشکه قرار گرفته و اين تاحدودي نشان از اثرگذاري تحريم‌ها دارد. بايد بگوييم اگر آمريکا در ارتباط با همکاري اروپا و ايران چراغ سبز نشان ندهد، ايران تنها مي‌تواند به گونه‌اي اندک در چارچوب مراوده با اتحاديه اروپا به نتايج بسيار محدود دست پيدا کند. گفته مي‌شود که فرانسه و اروپا 15ميليارد براي ايران در نظر گرفته‌اند که اين رقم همان چيزي است که در ارتباط با دوره‌هاي باز کردن اسناد بانکي از سوي دونالد ترامپ مطرح شده بود. اين نمي‌تواند در ميان‌مدت و درازمدت پاسخگوي نيازهاي جامعه ايران باشد و در آينده اگر تحريم‌هاي آمريکا ادامه پيدا کند مي‌تواند چالش‌هاي بيشتر و مسائل بحران‌خيز فراوان‌تري را نسبت به ايران به‌وجود آورد.