آموزش‌وپرورش، نیازمند خانه‌تکانی

 
 
 
 


نظام آموزش و پرورش و به عبارت شايسته‌تر سازمان‌مندي اخلاق‌گستر دانش‌افزون بشري که به آن نظام تعليم و تربيت مي‌‎‌گويند، يکي از مهم‌ترين دستاوردهاي نهادي زندگي اجتماعي بشر در همه زمان‌هايي است که بر ما گذشته است.اگر بخواهيم در تاريخ بشر يک نهاد بسيار موثر و داراي عمق و اثر استراتژيک بازيابي کنيم، بايد در ميان تمام نهادها به آموزش و پرورش و سازمان‌مندي اخلاق‌گستر و دانش‌افزون آن توجه داشته باشيم. چراکه تا اين اخلاق‌گستري نباشد، سلامت جامعه حفظ نمي‌شود و تا اين دانش‌افزايي هدفمند، هوشمندانه و هوشيارانه صورت نپذيرد، بشر پيشرفت و توسعه‌اي را تجربه نمي‌کند؛ لذا توسعه پوياي همه جوامع در همه ادوار تاريخ و همه زمان‌هايي که انسان زيست داشته است، در گرو تعليم و تربيت است. متاسفانه آموزش و پرورش در ايران نه نظام آموزش و پرورش بلکه چندپارگي‌هايي به نام آموزش و پرورش است که بدون توجه به تفکر سيستمي، تفکر انتقادي و آينده‌انديشي و پيشرفت مناسب و متناسب با دگرگوني‌هاي پرشتاب جامعه، تنها به انباشت اخبار و ورودي‌هايي مي‌پردازد که هنوز در باب «داده» بودن و «اطلاعات» بودن آنها از منظر معرفت‌سنجي و صحت و سقم نهايي آنها به عنوان باورهاي موجه سابق، ترديد وجود دارد و مغز فرزندان اين مرز و بوم را مانند انبارهاي مي‌بيند که بايد اخبار موثق و غيرموثق و گزاره‌هاي درست و نادرست را در آن انباشته کرد و بر آنها قفل زد و مُهري به نام «نمره» را بر آن نهاد. از اين جهت در اين نظام آموزش و پرورش، خلاقيت و گمانه‌پروري و تصويرسازي خلاق از بين مي‌رود و در مسير حيات نظام آموزشي، در عمل، شاهد خروجي‌هايي هستيم که تنها مي‌تواند در بهترين وجه حافظه‌هايي پر از داده‌هاي متفاوت را به جامعه عرضه دارد. حافظه‌هايي که خروجي‌هاي آن به مثابه حافظه‌اي کامپيوتري ارزش دارد و حتي براي بهترين خروجي‌هاي آن هم نمي‌توان بيش از آن ارزشي در نظر داشت.آموزش و پرورش ايران به يک خانه تکاني وسيع و گسترده از منظر ذهني و علمي نيازمند است. يک تحول راهگشا که از يک سو بتواند سپهر تعليم و تربيبت را در ايران تغيير دهد و از طرف ديگر نيروي انساني مناسب و متناسب با تحول و بازآفريني در نظام آموزشي منطبق بر خردورزي و فراواقع‌گرايي انتقادي را در جامعه تربيت کند. از وزير آموزش و پروزش جديد در ايران توقع مي‌رود که با توجه به آنچه گفته شد، گامي هر چند کوچک در اين مسير بزرگ بردارد. آن هم در مدت زمان نه چندان زيادي که تا پايان عمر دولت دوازدهم مانده است. به هر حال ما الان در شهريورماه سال 1398 هستيم و در سال 1400 دولت جديدي در ايران شکل خواهد گرفت. وزيري که در روزهاي آينده از مجلس راي اعتماد خواهد گرفت، بايد بي‌مهابا بعه سوي تحولات گام بردارد و کنش‌هاي معطوف به اين مهم را طي فرصتي که در اختيار دارد، به انجام برساند.