جامعه در حالت صبر و انتظار توام با نگرانی

 
 
 
 


شايد سخني به اغراق نرفته باشد اگر گفته شود که جامعه ايران جامعه‌اي ملتهب، پر از سوال، نگراني و آشفتگي ذهني نسبت به آينده است. سوالي که مردم از مسئولان، تحليلگران و حتي يکديگر مي‌پرسند اين است که شرايط جامعه در نهايت به کجا خواهد انجاميد و چه نتيجه‌اي رقم خواهد خورد؟ بعد از انتخاب آقاي حسن روحاني در 29 ارديبهشت 96 تا مدت‌ها در معرض اين پرسش بوديم که چرا آقاي روحاني اينگونه عمل مي‌کند و توجهي به مطالبات 24 ميليون راي دهنده نمي‌کند؟ مردم از فعالان اصلاح‌طلب مي‌پرسند اگر مي‌دانستيد که روحاني اينگونه عمل خواهد کرد چرا مردم را به پاي صندوق‌هاي راي کشانديد؟ تا مدت‌ها گلايه مردم از راي دادن به روحاني بود، اما الان دستکم از اوخر سال 97 به اين سو، نزديک به يک سال مي‌شود که ديگر اصلا کسي نسبت به شرايط جامعه، تورم، قيمت ارز و دلار، عملکرد دولت و رئيس‌جمهور گلايه ندارد. اکنون همه جا پرسش اين است که سرانجام مساله ايران و آمريکا چه خواهد شد؟ آيا بالاخره آمريکا واکنش نشان مي‌دهد يا مصالحه‌اي در کار است؟ اکنون جامعه در حالت صبر و انتظار توام با نگراني قرار دارد. همچون شخصي که منتظر مسافري است که دير کرده و امکان دسترسي هم به او نيست، مردم ايران چنين وضعيتي را پيدا کرده‌اند و واکنش بسياري از جوانان جامعه به صورت رفتن از کشور خود را نشان مي‌دهد. در اين راستا اگر به سفارت برخي کشورهاي خارجي چون استراليا، کانادا يا کشورهاي اروپايي مراجعه کنيم؛ اين تعجيل مردم براي ترک کشور جاي تامل دارد. گرچه براي برخي اصلا مهم نيست که کجا و براي چه مي‌روند و فقط درصدد خروج از کشور هستند. اين حالت را مي‌توان به وضوح در مردم و جامعه مشاهده کرد. گروهي هم هستند که سرمايه خود را به خارج انتقال داده‌ و در کشورهاي مختلف در خريد ملک صرف کرده‌اند. ايراني‌ها در صدر مليت‌هايي هستند که در ترکيه، گرجستان، امارات و کشورهاي عربي ملک خريده‌اند و حدس‌زده مي‌شود که ظرف دو سال گذشته بين 30 تا 40 ميليارد دلار اندوخته ايراني‌ها بوده که در خارج از کشور صرف خريد ملک براي اقامت دائم يا حفظ اصل پول شده است. اين 30 - 40 ميليون دلار تقريبا معادل يکسال درآمد نفتي کشور است. اين پولي است که بايد در صنعت، کشاورزي، حمل و نقل و صنعت توريسم و گردشگري سرمايه‌گذاري مي‌شد، اما شاهديم که همه اين سرمايه به خارج از کشور منتقل مي‌شود. دولت نيز هنوز سال 98 به اتمام نرسيده چيزي حدود 120 تا 140 هزار ميليارد تومان کسري بودجه پيدا کرده و پولي براي سرمايه‌گذاري ندارد. خيلي همت کند بتواند حقوق و مايحتاج اوليه مردم را تامين کند. اين موجب مي‌شود که بخش خصوصي نيز با رصد شرايط جامعه، حاضر به سرمايه‌گذاري نشود و در نتيجه اگر اکنون که در نيمه سال هستيم به فرض 5 يا 10 ميليون بيکار داشته باشيم، تا آخر سال چند ميليون نفر به آنها اضافه خواهد شد.