روزنامه ایران
1398/07/09
دزدی منار بدون کندن چاه
با فوت ملک عبدالله و پادشاهی بنسلمان و سپس ولیعهد شدن پسرش، عربستان وارد دوره جدیدی از سیاست شد که تاکنون جز بدنامی و ضعف چیز دیگری نصیب این کشور نکرده است. مشکل عربستان و محمد بن سلمان این است که گمان میکند سیاست مساوی پول است، قدرت مساوی پول است، امنیت مساوی پول است و چون پول دارند میتوانند حمایت بخرند، میتوانند امنیت را اجاره کنند، میتوانند محبوبیت تولید کنند، میتوانند متحدان قوی و مورد اعتماد داشته باشند و از همه بدتر اینکه میتوانند جنایت کنند و دنیا دم بر نیاورد و با پول خود سازمان ملل را به گدایی بیندازند بهطوری که دبیرکل سازمان ملل از چنین وضعی اظهار خجالت کند.
پس از حمله به تأسیسات نفتی آرامکو وزیر خارجه سابق عربستان و مشاور فعلی محمد بن سلمان یعنی الجبیر در آخرین اظهارنظر خود اعلام کرد که: «پادشاهی سعودی از جامعه بینالمللی میخواهد تا مسئولیت محکوم کردن کسانی که پشت این حمله هستند را انجام دهد و موضعی قاطع و روشن علیه این رفتار بیملاحظه اتخاذ کنند که اقتصاد جهانی را تهدید میکند.» اگر آقای وزیر سخنان تحریکآمیز چند سال پیش خود را به یاد بیاورد که چگونه برای کشورهای منطقه و ایران خط و نشان میکشید، آنگاه متوجه ذلت و زبونی موجود در سخنان اخیرش میشد.
حکومتی که قصد داشت نه فقط سیادت و رهبری جهان عرب، بلکه آقایی بر جهان اسلام را نیز به تیول خود در آورد، امروز به چنان وضعی گرفتار شده است که نمیتواند از مهمترین مراکز اقتصادی خود دفاع کند و نه حتی میتواند قاطعانه و روشن پاسخ دهد که از سوی چه مرجعی مورد تهاجم قرار گرفته است؟ و همه امیدش به این است که کشورهای جهان برای حفظ وضعیت بازار انرژی جهان به نیابت از عربستان به این حمله پاسخ دهند. او از خودش نمیپرسد که چرا ارتش عربستان در حال بمباران زنان و کودکان بیدفاع یمن است و در عین حال از مهمترین شریانهای اقتصادیاش نمیتواند دفاع کند؟ اگر یک جامعه پرسشگر در آنجا حاکم بود، بهطور قطع فردی چون محمد بن سلمان را تاکنون بارها و بارها از اریکه قدرت به زیر کشیده بود. کسی که با بمباران مردم بیگناه یمن و نیز کشتن و مثله کردن منتقدانش همچون خاشقجی و نیز بازداشت نخستوزیر لبنان جز بدنامی برای مردم عربستان هیچ دستاورد دیگری نداشته است. کسی که تاکنون صدها میلیارد دلار ثروت مردم را پیش پای ترامپ ریخته یا به سایر مسئولان جهانی رشوه داده است که نخستوزیر سابق مالزی نمونه روشن آن است. او تاکنون هیچ اقدام مفید و مؤثری که به نفع مردم عرب و منطقه باشد انجام نداده است. کسی که حتی در یمن با همپیمان خود، امارات متحده درگیری نظامی پیدا کرد و پیش از آن با قطر وارد تنش و تحریم شد و شورای همکاری خلیج فارس را نابود کرد. کارهای محمد بن سلمان نه فقط مردم عربستان که کل جوامع عربی را دچار سردرگمی یا سرافکندگی کرده است.
مشکل محمد بن سلمان این است که منارهای را دزدیده ولی برای پنهان کردن آن چاه مناسبی را حفر نکرده است. لذا همه شاهد آن هستند که مناره روی دست دزد مانده است. جنگ یمن به جای آن که موجب رهبری و اعتلای عربستان شود آن را به ذلت نشانده است. فرق جمال عبدالناصر با محمد بن سلمان در اینجا روشن میشود. هنگامی که عبدالناصر به یمن لشکرکشی کرد متوجه اشتباهش شد و چندی بعد، شهامت آن را داشت که وارد مذاکره برای ختم این دخالت و غائله شود. او حتی صریحاً به این اشتباه خود اقرار کرد ولی محمد بن سلمان فاقد چنین شهامتی است و همچنان گمان میکند که با هواپیما و بمباران مردم میتواند در این جنگ پیروز شود. عجز و لابه الجُبَیر و خواهش او از کشورهای جهان برای دفاع از عربستان، انسان را به یاد آن ضرب المثل میاندازد که میگفت همسایهها یاری کنید تا من شوهرداری کنم! مشکل محمد بن سلمان از همین جا آغاز شده که امنیت کشور خود را به اراده بیگانگان گره زده است. البته هر کشوری میکوشد که متحدان قدرتمندی داشته باشد ولی امنیت خود را تابع اراده آنان نمیکند. برای ایالات متحده موجب آبروریزی خواهد بود که سربازانش تبدیل به مزدورانی برای دفاع از پادشاهی عربستان شوند و در ازای گرفتن پول، هر چند زیاد، وارد دفاع از این حکومت پادشاهی شوند. آن هم پس از چند قرن که از نصب مجسمه آزادی در منهتن نیویورک میگذرد!
سایر اخبار این روزنامه
ادبیات ماندگارتر از سیاست است
مودبیان؛ نامآور در هنرهای نمایشی و کارگردانی باریک بین
هنوز به نسخه اولیه ادغام و ساماندهی مؤسسات نرسیدهایم
پیغام ریاض به تهران
انتخابات پرشور زخمهای جامعه را ترمیم می کند
سکهای که از سکه افتاد
روحانی: گام مهمی برای تشکیل نشست 1+5 برداشته شد
منابع نفتی صرف اعتبارات عمرانی میشود
جنوب، میزبان تئاتریهای سراسر ایران
پیش بینی حضور 3 میلیون ایرانی در راهپیمایی اربعین
دزدیهای ارزشافزوده را پیگیری میکنم
دزدی منار بدون کندن چاه
همه تناقضهای بن سلمان
بازی با «وَس» بس!
او گزارش مرگ خود را نوشت