رويکرد رياض؛ عاجزانه يا صادقانه؟

واقعيت آن است که عربستان با عملکرد جوان اول خود که معرکه‌گردان اصلي رياض است، ديگر از خيال تفوق و برتري بر ايران نااميد شده است و نيز از هم‌پيمانان کاخ سفيد و تل‌آويو هم، نااميد است. از سلاح‌هاي آمريکايي و خلبانان اسرائيلي و هم از درماندگي نيروهاي خود در به کارگيري آن همه سلاح و انباشت زرادخانه‌هاي پر و پيمان در برابر صلابت راي و عمل مردم فقير، گرسنه اما با اراده‌ يمن، به پشتيباني تام و تمام محور مقاومت، به کلي مأيوس شده به ويژه آن که دريافته، کاخ سفيد و ياران اروپايي‌اش در پي‌دلارهاي نفتي رياض‌اند نه دفاع از کيان دولت سعودي. اين حقيقت در حمله‌ اخير انصارالله به «بقيق» و «خريض» و در هياهوي غرب و البته هراس آنها، بيشتر خود را نشان داد و ناتواني همه‌ اينها از بازدارندگي در حملات بعدي که آن نيمه‌ ديگر صادرات نفت را هم بيندازد و بيفزاييد در پي آن، عمليات زميني نجران حوثي‌ها که هنوز هم عربستان جرات ندارد به مرم روحيه از دست داده‌ خود بگويد،
 ماجرا چيست؟ 
اين همان شاهزاده‌اي است که مي‌خواست جنگ را به داخل خاک ايران بکشاند و لاف گزافش که سه ساله مي‌توان صفحه‌ ديگري بر تاريخ ايران نوشت ... و اما اکنون در استيصال همه‌ اين خيال‌پردازان آل‌سعود و آمريکا و هم پيمانان غربي و شرقي و ائتلافي‌اش، حکايت ديگري رقم خورده است و ايران، همچنان با فرهنگ و مدنيت و تاريخ پرافتخار خود و مردمي که مي‌دانند در مقابل همه‌ اين دشمنان ديرين چه مي‌خواهند علي‌رغم همه‌ تنگناها و سختي معيشتي که آن ديگران و نيز بي‌تدبيري خودي‌ها بر آنها تحميل کرده، جهت حفظ کيان خود، هنوز بر بلنداي تاريخ ايستاده است و به آينده مي‌نگرد. پس در برابر همه‌ اين استواري‌ها و صلابت‌ها، عربستان، هيچ چار‌ه‌اي جز مصالحه‌ با ايران ندارد چون بقايش در اين مصالحه است.
 البته ما هم بدين روابط خوب براي فروريختن مابقي هيمنه و هژموني آمريکا در منطقه نيازمنديم و مي‌دانيم که در روابط خوب- اگر کج سليقگي داخلي بگذارد – مي‌توانيم نتايجي را براي خود و منطقه و جهان اسلام و اقتدار مسلمانان کسب کنيم که در جنگ و تفکر جنگ طلبي حتي اگر شيفته‌ آن باشيم، ممکن نيست و لاريجاني هم آن چنان که به «الجزيره» گفت، درست مي‌گويد اما نه با شوق‌زدگي، نه با عجله، که جواب آن چناني «جبير» را به دنبال داشته باشد بلکه با صبر، با بررسي همه‌ جوانب و بايد اجازه بدهيم تا رويکردهاي تازه‌ رياض، جهت درست بگيرد و آشي را که معلوم نيست ديگران براي آنها پخته‌اند يا شرايط و ضرورت، چنين ايجاب مي‌کند، به درستي خود را نشان دهد. هوشيار باشيم که موضع قدرت و سنجيده‌ ما به سنگر ضعيف و درمانده‌ آنها امتياز ندهد. عربستان، هميشه به آمريکا و اتحاد و دوستي‌اش، بي‌اعتماد بوده است اما چسبندگي او به کاخ سفيد و پرداخت هزينه‌هاي سنگين، فقط و فقط براي حفظ بقاي خود بوده است و در اين راه و سياست کوشيده است که اجماعي عليه ايران به وجود آورد، نزديکي‌اش به تل‌آويو در راستاي همين سياست بوده است حتي روابط خوبش با روسيه، بدان جهت بوده است که پشت ايران 


خالي شود. 
نکته‌اي که نبايد از آن غافل باشيم، بازيگران پشت پرده‌ چنين رويکردي است و نمي‌توانيم نقش آمريکا، تل‌آويو و غربي‌ها و اروپايي‌ها را که منافع دارند، ناديده بگيريم. اين کشورها خود به دليل همان منافع و مصالح و هژموني‌اي که گفتيم، مانع بزرگ اين رابطه‌اند و سعي مي‌کنند به هر وسيله‌ ممکن، اجازه ندهند چنين اتفاقي بيفتد اما دربار رياض که از حمله‌ شبيه به آرامکو، فوق‌العاده وحشت دارد و ابزار بازدارندگي‌اش را هم ندارد و اگر هم دارد، کارآمد نيست، مي‌کوشد تا با وساطت ايران، از حملات بعدي و قطعي حوثي‌ها، خود را در امان نگه دارد. علت اظهارنظر، «جبير» وزير امور خارجه‌ سابق و مشاور کنوني دستگاه ديپلماسي آن کشور از همين وابستگي‌ها ناشي مي‌شود. 
به هر حال و به دلايل عديده، عربستان جهت بقاي خود و نيز بيرون آمدن از باتلاق يمن، به داشتن روابط دوستانه با ما نياز تام و تمام دارد. چنين بحبوحه‌اي، سنجيدگي رفتار و گفتار ما را مي‌طلبد که نخست آنچه تاکنون در يمن کاشته‌ايم، درست برداشت کنيم و يمن را به عربستان نفروشيم و دوم، با يک کاسه کردن سياست خارجي خود و به دور از عوامل غيرمسئول، پيش شرط هر نوع مذاکره‌اي را منوط کنيم به قطع حملات ائتلاف سعودي به يمن و سپس ملزم ساختن آنها به بازسازي 
خرابي‌ها و...