خودکشی بی‌صدا

پدیده سالمند آزاری موجب شده این قشر بعضا دست به خودکشی بزنند. خودکشی سالمندان خاموش است. آنان با عدم مصرف داروهای تجویز شده سعی می‌کنند
اعتراض خود را نسبت به شرایط‌شان ابراز کنند
آفتاب یزد- می‌گل هشترودی: سالمند آزاری واژه‌ای است که بارها و بارها درباره آن شنیده‌ایم اما هیچ وقت تعریف درستی از آن ارائه نشده و به همین دلیل هم جدی گرفته نمی‌شود، اما این روزها کارشناسان بر این باورند که همین سالمند آزاری مسبب آسیب‌های اجتماعی دیگری است که امروز در جامعه با آن رو به رو هستیم و از جمله آن‌ها می‌توان به خودکشی آرام و بی‌صدای سالمندان اشاره کرد. این موضوعی است که خبر گزاری برنا در گفت‌‌و‌گو با مجید ابهری جامعه شناس اجتماعی به آن اشاره دارد، ابهری گفته بود:«در مقایسه با جوانان در بین سالمندان افسردگی بیشتر با نشانه‌ها و ضعف‌های بدنی آشکار می‌شود و در بسیاری از مواقع همراه یا پس از نقصان‌های جسمی ایجاد شده در دوران سالمندی به‌وجود می‌آید. یکی از نشانه‌های اینکه افسردگی سالمندان نادیده گرفته می‌شود، شیوع بالای خودکشی در این گروه سنی است. بررسی‌های صورت گرفته نشان داده است که افسردگی در سالمندان ساکن خانه سالمندان به صورت معناداری بیشتر از سالمندانی است که در خانه‌های خود و یا همراه با خانواده زندگی می‌کنند. افسردگی سبب تسریع نقصان‌های پیری می‌شود، لذا تشخیص دقیق، پیشگیری و درمان آن به بسیاری از سالمندان کمک می‌کند بیشتر عمر کنند و فعال‌تر بمانند.» اما خودکشی در سالمندان چرا و چگونه اتفاق می‌افتد؟
>سالمندان چگونه خودکشی می‌کنند؟


وقتی درباره خودکشی حرف می‌زنیم افکار عمومی به سمت مسمومیت با قرص، پریدن از ارتفاع، رگ زنی، خوردن قرص برنج یا خودسوزی کشیده می‌شود، اما واقعیت این است که این‌ها تنها راه‌های خودکشی نیستند؛ وقتی از شیوع خودکشی در سالمندان حرف می‌زنیم منظور خودکشی لحظه‌ای برای جلب توجه بیشتر یا پایان بخشیدن به زندگی بر اثر احساسات هیجانی نیست، سالمندان با امتناع از مصرف دارو‌های ضروری، خود را وارد ورطه خودکشی می‌کنند و این کار به قدری آرام و بی صدا انجام می‌شود که کسی متوجه خودکشی آن‌ها نمی‌شود و از طرفی آن قدر ادامه پیدا می‌کند که بیماری بر سالمند غلبه کرده و او را
از پا در بیاورد. شیوع خودکشی در سالمندان پدیده‌ای است که این روزها متخصصان آن را در حال افزایش می‌دانند و معتقدند که باید بررسی و پژوهش عمیقی در باره آن اتفاق بیفتد.
>تحقیر شدن و سالمند آزاری
بزرگترین دلایل بروز خودکشی در سالمندان
امیر محمود حریرچی؛ جامعه شناس و آسیب‌شناس اجتماعی در گفت‌‌و‌گو با آفتاب یزد در این رابطه می‌گوید:«در حال حاضر با افزایش آمار خودکشی در بین سالمندان مواجه هستیم و دلیل اصلی آن هم تحقیر و چیزی است که تحت عنوان سالمند آزاری در جامعه به آن اشاره می‌شود. سالمند وقتی نادیده گرفته می‌شود و تحقیر می‌شود به خودکشی رو می‌آورد، دولت که به طور کلی از رسیدگی به سالمندان چشم بسته است و مسئولیت آن‌ها را بر عهده خانواده‌ها گذاشته است، از طرف دیگر اکثر غریب به اتفاق سالمندان مورد آزار قرار می‌گیرند و خیلی از آن‌ها حتی مورد آزار فیزیکی هم قرار می‌گیرند. این موضوع به جایی می‌رسد که از استفاده دارو‌های ضروریشان امتناع می‌کنند تا به سمت مرگ بروند. سالمند که خودش را دار نمی‌زند! او از خوردن داروی ضروری امتناع می‌کند و همین امر هم سبب مرگ او می‌شود، برای مثال در نظر بگیرید سالمندی که با بیماری‌های قلبی و عروقی همراه است از استفاده دارو امتناع می‌کند تا به قول عوام راحت شود! شاید این واژه را زیاد در عوام شنیده باشید که می‌گویند«فلانی راحت شد!» سوال اینجاست چه کسی راحت شد؟ کسی که تا زنده بود مورد آزار و اذیت قرار می‌گرفت؟ ما باید به نحوی فرهنگسازی کنیم که بتوانیم این واژه را حذف کنیم. در برخی از مواقع می‌بینیم برخی فرزندان آن چنان پرخاش‌هایی با سالمندان می‌کنند که انگار نه انگار آن سالمند پدر یا مادر و یا حتی عضوی از خانواده‌اش است. استفاده از واژه‌هایی مثل «کی میمیری از دستت راحت شیم»،«تو عمرت را کردی حالا ما معطل تو شدیم» و از این دست واژه‌ها، بسیار خطرناک هستند و متاسفانه عموما در جامعه ما در برخورد با سالمندان به کار برده می‌شوند!
>سالمندانی که توان اقتصادی ندارند
بیشتر مورد آزار قرار می‌گیرند
او در ادامه تاکید کرد:«متاسفانه سالمندانی هم بیشتر درگیر این مسئله می‌شوند که از نظر مالی، توانمند نیستند و در واقع رها شده هستند چرا که دولت هیچ وظیفه‌ای در قبال آن‌ها برعهده نمی‌گیرد. 10 درصد از جمعیت کشور ما یعنی بالغ بر 8 میلیون نفر را سالمندان تشکیل می‌دهند و این‌ها مسائل و مشکلات فراوانی از نظر اقتصادی دارند و سلامت اجتماعی آن‌ها عموما در خطر است اما آن طور که باید مورد توجه جامعه قرار نمی‌گیرند و این است که جامعه را با پدیده جدیدی به نام شیوع خودکشی در سالمندان مواجه می‌کند.»
>سالمند آزاری بسیار جدی است
او در رابطه با اینکه سالمند آزاری تا چه حد در کشور ما جدی است می‌گوید:«متاسفانه این امر در کشور ما بسیار جدی است اما به این دلیل که تعریف درستی از آزار نداریم این موضوع جدی گرفته نمی‌شود، چرا که ما آزار را تنها خشونت فیزیکی می‌دانیم! در صورتی که خشونت کلامی و تحقیر سالمندان از جمله مهمترین و بدترین نوع خشونتی است که می‌توان به آن‌ها اعمال کرد. بدترین آزار، آزار ارتباطی است، آن زمان سالمندان احساس می‌کنند که نادیده گرفته می‌شوند و جایگاهی در خانواده ندارند بدترین نوع آزار بر آن‌ها اعمال می‌شود. بیش از 50 درصد سالمندان کشور بی سواد هستند و بازنشستگان معمولا حقوقی زیر خط فقر دریافت می‌کنند. همه این‌ها سبب می‌شود تا سالمند همیشه این احساس را داشته باشد که سربار دیگران است. حالا بیماری‌های مختلف را هم به این موضوع اضافه کنید و آن وقت متوجه خواهید شد که سالمندان تحت چه فشار‌های روانی قرار دارند. از طرف دیگر واژه‌های خیلی بدی در رابطه با سالمندان در کشور ما رواج دارد. مثلا بارها شنیده‌ایم که می‌گویند «ببینید به چه روزی افتاده است!» همین صحبت‌های کوتاه عمیق‌ترین تاثیرات منفی را برای سالمندان به همراه دارد. بنابراین می‌توانیم این باور را داشته باشیم که سالمند آزاری در کشوری که سالمندان آن رها شده هستند پررنگ و جدی است. بررسی‌ها و تحقیقاتی هم که در این حیطه انجام شده، اگرچه کافی و جامع نیست اما نشان می‌دهد که این پدیده در کشور روز به روز در حال افزایش است.»
>سالمند آزاری‌ها عموما
در خانه‌های سالمندان اتفاق می‌افتد
این آسیب شناس افزود:«سالمند آزاری نتیجه شرایط اجتماعی و اقتصادی کشورمان و بی‌توجهی دولت نسبت به سالمندان و همچنین گرفتاری‌های مردم است و روز به روز هم افزایش می‌یابد. طب سالمندان هیچ وقت در کشور ما شکل نگرفت در صورتی که در کشورهای پیشرفته بیمارستان‌های خاص سالمندان وجود دارد. خیلی از آزارها بر عکس چیزی که جامعه فکر می‌کند در خانه‌های سالمندان اتفاق می‌افتد. این خانه‌ها با وجود اینکه عموما مبالغ هنگفتی برای نگهداری سالمندان دریافت می‌کنند اما آن‌ها را تحت آزار‌های مختلف قرار می‌دهند، این در حالی است که از آن جایی که ما هنوز نتوانستیم تعریف درستی از آزار ارائه کنیم از این موضوع چشم پوشی می‌کنیم. نتیجه‌اش هم می‌شود شیوع خودکشی در سالمندان که امروز با آن رو به رو هستیم. ما برای اینکه بتوانیم این آسیب را کنترل کنیم و از بین ببریم علاوه بر فرهنگسازی نیاز به پژوهش‌های درست در این باره داریم و از طرف دیگر باید آموزش‌های آکادمیک در خصوص چگونگی برخورد و نگهداری از سالمندان اتفاق بیفتد تا یک پرستار سالمند بداند که چگونه باید از او نگه داری کند، علاوه بر آن ممکن است پرستار سالمند هم در مواجهه بیش از حد با سالمند دچار نوعی افسردگی شود باید آموزش‌های لازم به او هم داده شود که در صورت به‌وجود آمدن چنین موضوعی چه کار‌هایی لازم است که انجام دهد. علاوه بر همه این‌ها باید پژوهشهایی انجام شود تا آمار دقیقی از سالمند آزاری و خودکشی سالمندان ارائه شود، آن وقت است که متوجه بزرگی آسیب خواهیم شد. باید هر چه سریعتر به این موضوع رسیدگی شود چرا که اگر کنترل نشود در آینده نزدیک که از هر 3 ایرانی یک نفر سالمند محسوب می‌شود با مشکلات فراوان‌تری از این دست رو به رو خواهیم بود.»
سالمند آزاری موضوعی است که طی این سال‌ها مورد توجه قرار نگرفته است و با توجه به شرایط کنونی و آینده‌ای که در خصوص افزایش سالمندان در کشور پیش بینی می‌شود، به نظر می‌رسد که زمان آن رسیده مسئولان فکری به حال این موضوع کنند. با توجه به اینکه به گفته کارشناسان سالمند آزاری امری جدی تلقی می‌شود، شاید بتوان با تهیه لایحه و تصویب آن در مجلس، مثل لایحه‌ای که در رابطه با منع خشونت علیه زنان تهیه و تصویب شد، از این دست خشونت‌ها جلوگیری به عمل آورد.