دوقطبی‌سازی عجیب

آفتاب یزد ـ رضا بردستانی: از همه حرف‌ها و بحث‌ها و تحلیل‌ها و نکته‌ها که بگذریم کیهان در یک عمل کاملاً عجیب، غریب و شاید کم سابقه دست به قضاوتی تعجب برانگیز زده است و آن این که دو جماعت را در دو کفه ترازوی خیر و شر قرار داده است.
اگر همه تحلیل‌ها و نکته‌ها را به کناری گذاریم در این موضوع، کیهان دچار خبطی عظیم شده و باید از جامعه اسلامی ـ ایرانی عذرخواهی کند بی آن که به روش مرسوم، از کبری غلط و صغرای ناصحیح، نتیجه‌ای شاذ استخراج نماید البته، ما و همه و دیگران به رفتار کیهان عادت کرده‌ایم چون همین فردا در یادداشتی بلند با فلسفه بافی‌های عجیب و غریب اوّلاً ثابت می‌کند اساساً مخاطب حرف او را یا اصلاً متوجه نشده یا بد فهمیده است ثانیاً ثابت می‌کند او اساساً منظورش قضاوت نبوده و صرفاً هشدار داده است و ثالثاً ثابت می‌کند که حرف درست همانی بوده که او زده است و سپس مثال‌هایی می‌آورد تا همگان باور کنند حرف درست همانی است که کیهان می‌نویسد و سخن صحیح همانی است که شریعتمداری می‌گوید!
هنوز و تا این لحظه، نزدیک‌ترین جریانات فکری به کیهان و شریعتمداری نیز از این رفتار حاج حسین دفاع نکرده‌اند که هیچ، نزدیک به دفاع نیز نشده‌اند اما کیست که نداند استاد از ورطه خارج شدن با استمساک از روش‌های مغالطه‌ای کیهان کیست؟!
>واکنش‌ها...


رحمت‌اله بیگدلی معتقد است: «هیئت ‌‌نظارت بر مطبوعات و دادستان تهران [باید] کیهان را توقیف و به‌دادگاه معرفی‌ کنند.» وی در توضیح این ادعای خود می‌نویسد: «جریده‌ کیهان دو تصویر از دختران شرکت‌‌کننده‌ در راهپیمایی اربعین و دختران حاضر در استادیوم آزادی را‌ منتشر کرده و بالای این تصاویر‌ نوشته است‌: راهیان آزادگی/ قربانیان آزادی!» و سپس توضیح می‌دهد: «طبق بند ۴ ماده ۶ قانون مطبوعات: «ایجاد اختلاف مابین اقشار جامعه...» جرم است.»
>ما نه، قدیانی می‌گوید!
یکی دیگر می‌نویسد: «هرچه از کج‌فهمی، بدسلیقگی و عدم درک درست منافع ملی شنیده‌اید را کنار بگذارید چون امروز یک نمونه بی‌نظیر داریم از شاهکار‌های برادر حسین شریعتمداری که عکس زنان حاضر در پیاده روی اربعین را مقابل زنان حاضر در استادیوم آزادی گذاشته و بالایش نوشته راهیان آزادگی/ قربانیان آزادی.» وی در ادامه می‌نویسد:«چقدر حیف که کیهان تا این حد ترحم‌برانگیز و نه حتی تنفر برانگیز شده است. منافع ملی و انسجام داخلی که مدت‌ها است برای این جماعت شوخی تلخ است اما اگر حداقلی بهره از هوش سیاسی هم برده بودند دست به چنین دوقطبی‌های منزجرکننده‌ای نمی‌زدند که بازنده اول و آخرش خودشان هستند.»
او برای تبیین یادداشت خود نه از نویسنده‌های در تقابل با کیهان که از هم خط‌های کیهان شاهد مثال آورده و می‌نویسد: «یکی از دستاوردهای حضور زنان در استادیوم آزادی مواجهه تندروها و دلواپسانی مثل حسین قدیانی با این پرسش است که در شماره شنبه جوان آن را نوشته:«خوب یا بد، شاهدیم که بعضی امور دقیقاً سازگار با سبک زندگی ما رخ نمی‌دهد و نتیجه آن می‌شود که نمی‌پسندیم؛ اینجا حکم عقل چیست؟!» حتی اگر پاسخش این باشد: «آیا باید اجازه به موج‌سواری بیگانگان دهیم یا عاقلانه‌تر آن است که خودمان تا حد ممکن سوار بر موضوع شویم؟!» مهم این است که پذیرفته:«قطعاً اینکه مستند بر این فیلم و آن شیپور، همه دختران و زنانی را که فی‌المثل خواهان تماشای بازی تیم‌ملی فوتبال از نزدیک هستند، عامل بیگانه و حامل امیال سخیف جوجه‌بیگانه‌ها بخوانیم، مدبرانه نیست!»
وی یادآور می‌شود: «نام نویسنده را درست خواندید. حسین قدیانی در ادامه یادداشتش نوشته: «آیا بهتر نیست ضمن اینکه حواس‌مان به حواشی نیز باشد، ولی حتی‌المقدور علیه کلیت و اصل شادی ملی جماعتی از بانوان جامعه، آن هم با پرچم مقدس ایران عزیز، جبهه نگیریم؟!» احتمالا شما هم فکر می‌کنید این جملات در جواب کیهان است. پس این بند را بخوانید که انگار حسین قدیانی روبروی حسین شریعتمداری نشسته و برای او نوشته:«یک راه آن است که همه این دختران را با یک چوب برانیم و ناخواسته زنان ایرانی را با بد‌ترین نگاه ممکن تقسیم‌بندی کنیم، ولی گمانم دیدگاه مدبرانه‌تر، تصاحب آن چیزی باشد که در «آزادی» خودمان اتفاق افتاد!»
>دوقطبی سازی، بازی در زمین دشمن است!
اکبر نصرالهی – دکترای مدیریت رسانه و عضو هیئت‌علمی دانشگاه – معتقد است روزنامه کیهان با دوقطبی سازی که اخیراً پیرامون زوار اربعین و تماشاگران زن بازی فوتبال راه انداخته است، در زمین دشمن بازی می‌کند. وی می‌نویسد: «همان‌گونه که برخی دوقطبی‌هایی که اخیراً باهدف جنگ روانی در کشور ساخته و مطرح‌شده است مثل طرفداران مذاکره - مخالفان ‌مذاکره، طرفداران فضای‌مجازی – مخالفان فضای‌ مجازی و موافقان جنگ‌ - مخالفان صلح، خلاف واقع‌ و مضر برای منافع ملی است، دوقطبی‌سازی اخیر کیهان برای کسانی که توفیق زیارت کربلا نصیب‌شان شده است و افرادی که به ورزشگاه رفتند (راهیان‌آزادگی - قربانیان‌آزادی)، نادرست و غیرهوشمندانه و بازی ناخواسته در زمین دشمن است.»
>پیاده‌روی اربعین چتری گسترده است!
یک روزنامه‌نگار نیز معتقد است: «روزنامه کیهان در طراحی رسانه‌های معارض بازی کرد و دوقطبی کاذب میان حضور در ورزشگاه و شرکت در پیاده‌روی اربعین آفرید. گویا آقای حسین شریعتمداری تاکنون به پیاده‌روی اربعین نرفته است که ببیند این چتری گسترده است که همگان را در سایه خود جای می‌دهد؛ نه تنها شیعیان را، بلکه دیگر ادیان ومذاهب را. امیدوارم خدا قسمتش کند تا فریب تبلیغات رسانه‌ای معارضان را نخورد.»
>دوقطبی سازی‌هایی دروغین!
سیدمصطفی تاجزاده می‌نویسد: «کیهان بار دیگر همان خط و روشی را پیش‌گرفت که برخی افراد و رسانه‌های وابسته به دولت‌های خارجی دنبال می‌کنند؛ دوقطبی‌سازی جامعه! که هم دروغ است و هم خطرناک. کیهان عکس دختران آزادی را برابر عکس دختران زائر قرار داده و کوشیده است جامعه ایرانی را قطبی کند، بدون آنکه توضیح دهد چرا باید زائران حسینی در عراق را قطب مقابل مشوقان تیم ملی در ایران قرار داد؟ و این چه خدمتی به سرور آزادگان جهان است که بگوییم زائر حسین(ع) ‌بودن یعنی مرزبندی کردن با حضور بانوان در استادیوم‌های ورزشی؟
وقتی زنان جامعه (نه احزاب و جریان‌های سیاسی) را به دو قطبی مخالف تقسیم می‌کنیم و بخشی از آن‌ها را رودرروی بخش دیگری قرار می‌دهیم (مهم نیست در کدام طرف ایستاده باشیم)، نفس این دوگانه‌سازی خطرناک است. جامعه ایران البته بسی باتجربه‌تر و آگاه‌تر از آن است که در دام تقابل‌سازی‌های کذب بیفتد، پیشنهاد من به شقه‌کنندگان ملت در دو سوی اقیانوس این است که دعوت به گفت‌‌و‌گو، پذیرش سلایق مختلف و نیل به توافق ملی را جایگزین قطبی‌سازی‌های غیرواقعی و آسیب‌زننده به یکپارچگی ملی کنید.»
>دو قطبی کاذب!
محمد مهاجری روزنامه‌نگار اصولگرا می‌نویسد: «باید برخی رسانه‌ها را در اندازه خودش دید. این دوقطبی تنها به ایجاد تفرقه و نفاق در جامعه کمک خواهد کرد. آنهایی که از این تیترها می‌زنند به جای اینکه کار سیاسی کرده باشند، کاری لوس رسانه‌ای کرده‌اند تا بگویند ما هم هستیم وگرنه این کار نه ارزش حرفه‌ای دارد و نه ارزش تولیدی. به نظر می‌رسد حال که نظام به طور‌کلی با موضوع کنار آمده، عده‌ای که نان‌شان در دعواهای سیاسی است، به میدان آمدند... بنابراین، اگر کسانی که چنین دوقطبی‌هایی ایجاد می‌کنند بفهمند که نتیجه کارشان چیست، قطعا چنین نمی‌کنند...»
>سخن آخر؛ حق داریم نگران کیهان باشیم
یا نه؟!
فارغ از همه جبهه گیری‌ها و تحلیل‌ها و پاسخ گفتن‌ها، هم کیهان را روزنامه ارزشمندی می‌دانیم هم حسین شریعتمداری را روزنامه‌نگاری با سبک و خوش قلم؛ اگرچه برخی اوقات از بعضی تیترهای کیهان نگرانیم، اگرچه برخی اوقات از بعضی تیترهای کیهان جا خورده‌ایم و اگرچه برخی اوقات از بعضی تیترهای کیهان تا بُنِ جان تعجب کرده‌ایم اما در هر صورت ما نمی‌توانیم چون یک روزنامه و یک روزنامه نگار مثل ما فکر نمی‌کند آن را به طور کلی نفی کنیم اما یک مسئله در این میانه ی حرف‌هایی که نوشته و زده شد نباید گم شود و آن این که برای کیهان باید نگران بود! نه برای حسین شریعتمداری اما برای اتفاقات و جریاناتی که در کیهان باعث می‌شود برخی عکس‌ها و تیترها روی صفحه نخست بنشیند حتماً و قطعاً و باید به سختی نگران بود.