عادت به باختن

عادل جهان‌آرای ‪-‬ دنیای فوتبال به دلیل گستردگی خود، چه بخواهیم و چه نخواهیم، یک سر آن در هوای سیاست نفس می‌کشد. با آنکه هم فیفا و بسیاری از کشورها مدعی هستند یا می‌خواهند که فوتبال را سیاسی نکنند، اما سیاست از هر سو چشم به مستطیل سبز دارد و گاه به صورت مریی و گاه نیز نامریی رفتارهای بیرون و حتی درون این مستطیل جادو را تحت تاثیر قرار می‌دهد. سال‌ها بود که فوتبال ایران راه خود را برای رفتن به جام جهانی پیدا کرده بود و نزدیک به یک دهه تماشاگران و علاقه‌مندان به فوتبال از یک سو و ایران از سوی دیگر، تقریبا قبل از هر بازی با امیدواری چشم به بازی تیم محبوب خود می‌دوختند و اغلب هم با طیب خاطر و راضی مستطیل سبز را ترک می‌کردند. اما در دو بازی اخیر، تیم ایران نشانی از آن تیم قدرتمند و چابک را بر خود ندارد. آن تیم کی‌روش گویی در پوست‎اندازی جدید به دست ویلموتس با قبای ترس و غرور وارد زمین می‌‎شود و اتفاقا این ترس است که غرورش را می‌شکند و سرانجام هم شکسته‌تر از هر وقت دیگر از زمین خارج می‌شود. واقعیت این است آنهایی که در زمین فوتبال بازی می‌کنند،‌ یقینا نفس‌های افراد و آحاد جامعه خود را احساس می‌کنند و تحت تاثیر مسائل داخلی و مدیریتی کشور، در زمین رقیب پا به توپ می‌شوند، اما سنگینی مشکلات عدیده داخلی توان آنها را هم تحلیل می‌برد و ارمغانی که برای دوستداران فوتبال می‌آورند،‌ چیزی جز یاس و نومیدی نیست. البته یاسی که فقط از سوی آنان به جامعه تزریق نمی‌شود، ‌بلکه خودِ آنان مشمول یاس درونی اجتماعی هستند. کسی که به باخت یا شکست عادت کند،‌ بی‌تردید در انجام هر مبارزه راه سختی برای پیروزی خواهد داشت،‌ زیرا که ترس مجدد از شکست، شکست تازه‌تری را برای آنها رقم خواهد زد. تیم فوتبال ایران همین‌که عادت به باخت و شکست کند، انتظار موفقیت از آن در آینده کاهش می‌یابد و چه بسا مردم هم گاه با کمتر گل خوردن تیمشان راضی شوند. عادت به باخت، ‌باخت می‌آورد. اگر گمان کنیم تیم ایران برای بازی با عراق برنامه داشت و می‌خواست انتقام باخت از بحرین را از همسایه خود بگیرد، شاید دور از انتظار باشد. در تمام 90 دقیقه خصوصا در دقایق پایانی دیدن رفتار و حرکات بازیکنان تیم فوتبال ایران شگفت‌انگیز بود. اما در مقابل تیم عراق تیمی با برنامه و مهم‌تر از همه باانگیزه و احساسی بازی می‌کرد. دوندگی‌های مداوم و اجازه ندادن به بازیکنان ایران برای تصمیم به حمله یا عصبی نبودن باعث می‌شد که تیم همسایه ما نه تنها تن به شکست ندهد بلکه برد یک تیم عربی همسایه خود یعنی بحرین را تکرار کند تا آقایی فوتبال ایران در آسیا را زیر سوال ببرد. وقتی که می‌گوییم فوتبال به سیاست گره خورده است،‌ شادی عراقی‌ها بعد از باخت ایران بود که در خیابان‌های بغداد و خاصه که در میدان التحریر به پایکوبی پرداختند،‌ پیام خوبی برای ما نباشد. بی‌تردید اگر فوتبالیست‌های ایران در پایتخت اردن،‌عراقی‌ها را با گل‌های زیاد هم شکست می‌دادند،‌ مردم ما وارد خیابان‌ها نمی‌شدند وپایکوبی نمی‌کردند. با شیوه‌ای که تیم ایران بازی می‌کند و با توجه به حواشی بسیاری که این تیم را احاطه کرده است، به نظر می‌رسد در جام جهانی2022 قطر، بزرگ‌ترین غایب تیم آسیایی در آن تورنمنت جهانی، ‌تیم ایران باشد. اگر قرار است که آقایی تیم ایران در آسیا ادامه داشته باشد، باید موتور این تیم را برای بردن تنظیم کرد،‌ در غیر این صورت امید بستن به این شیوه شاید با منطق جور نیاید. به هر حال ما در بازی با عراق هم نتیجه را باختیم و هم آقایی خود را در آسیا. اما امیدواریم که تیم فوتبال ایران به روزهای اوج خود بازگردد.