روزنامه مردم سالاری
1398/08/26
گرانی بنزین و زیرساختهایی که تامین نیست
اگر چه شدت مصرف انرژی در ایران در مقایسه با سایر نقاط جهان بدترین است، اما قبل از هرگونه افزایش قیمت حاملهای انرژی که انتظار تورمی و افزایش قیمتها را در پیش خواهد داشت باید الزامات بهبود وضعیت معیشت مردم را فراهم آورد. در صدر این داستان بنزین قرار دارد که یکی از اصلیترین حاملهای انرژی است و تاثیر مستقیمی بر تمام کسب و کارها و قیمت کالاها و خدمات میگذارد. برای مثال اگر بناست تا افزایشی در قیمت بنزین حاصل شود، در ابتدا باید قیمت و تنوع خودرو در ایران آزاد شود؛ پارامتری که به طور مستقیم با مصرف سوخت ارتباط دارد. و البته فکری به حال توسعه زیر ساختهای لازم برای حمل و نقل عمومی شود.پیشتر گفته شد که قیمتهای رایج خودرو در ایران در مقایسه با یک کشور همسایه (مثلاً امارات) چیزی بین 120 تا 200 درصد گرانتر است. در حالی که درآمدها در ایران به هیچ عنوان با امارات قابل مقایسه نیست؛ حالا فرض کنید که اگر مازاد وجهی که در ایران برای یک خودرو در مقایسه با امارات پرداخته میشود، بازگردانده شود بر اساس نوع خودرو بین 5 تا 10 سال میتواند هزینه بنزین مصرفی 3000 تومانی را فراهم کند.
(قیمت خودرو تا سقف 200 میلیون تومان و مصرف 10 لیتر در 100 کیلومتر و همچنین مسافت طی شده سالیانه 30 هزار کیلومتر در نظر گرفته شده است). همچنین علیرغم اینکه در سال جاری قیمتهای خودرو تغییرات قابلتوجهی نداشته و دست مافیای خودرو (چه خودروهای وارداتی و چه تولیدی داخل) از جیب مردم قطع نشده، به یکباره دولت در یک اقدام غافلگیرکننده، قیمت بنزین را افزایش داد.
اخیراً خبرگزاری معتبر بلومبرگ، مقایسهای بین درآمد متوسط روزانه افراد در ایران، آمریکا، کانادا، نروژ، آلمان و امارات در سال 2018 انجام داده و محاسبه نموده که هر شهروند به طور متوسط چه میزان از این درآمد را بابت خرید یک لیتر بنزین اختصاص میدهد. بلومبرگ قیمت دلار را به طور متوسط۷۲۰۰ تومان درنظر گرفته است. این مقایسه دید خوبی به مخاطب در خصوص رابطه بین قیمت بنزین و معیشت میدهد.
به طور کلی معیشت، رفاه و احتیاجات مردم در یک ماتریس مشخص تعریف میشود که اجزاء و متعلقات آن به طور منظم و هماهنگ و در کنار یکدیگر کار میکنند. نمیتوان بدون در نظر گرفتن وضعیت معیشت و زیرساختهایی مانند حمل و نقل عمومی، رشد سرمایه گذاری و ایجاد شغل تنها به فکر افزایش درآمدهای دولت بود، هر چند بر روی کاغذ نظریات کارشناسی شما را به افزایش قیمت برای اصلاح الگوی مصرف سوق دهد.
این نظم سامانهای بدان معنا است که مؤلفهای نظیر افزایش ناگهانی قیمت بنزین نبایستی ذیل هر دلیل یا توجیهی به سیستم تحمیل شود. نگارنده مخالفتی با اصلاح قیمت انرژی ندارد اما هر افزایش در قیمت بنزین باید قاعدتاً مابهازای مشخص و عینی در طرف دیگر معادله (مثلاً در قالب افزایش درآمدهای عامه مردم یا بهبود شرایط و امکانات عرضه خودروهای به روز و نظایر آن) داشته باشد و این مهم بهواسطهی مجموعهای از سیاستهای داخلی و خارجی توسط دولت قابل حصول است.
آیا گرانشدن اخیر بنزین را میتوان در چارچوب اصلاح الگوی مصرف و در یک برنامه مدون و با توجه به وضعیت معیشت کنونی بخشهای عظیمی از جامعه ارزیابی کرد؟ آیا گران شدنهای پیشین و افزایش در امدهای دولتها توانست کیفیت و کمیت خدمات ارائه شده به مردم را افزایش دهد؟
مردم اخیراً تجربهی افزایش چندبرابری قیمت ارز را از سر گذراندهاند که نتیجهی آن نیاز به تشریح ندارد. اما گویا این داستان ادامه دارد. به نقل از نمایندگان محترم مجلس، دولت در سال جاری 150 هزارمیلیارد تومان کسری بودجه دارد و بسیاری از گمانه زنیها حکایت از آن دارد که اقدامات اخیر تنها به اندیشه جبران این کسری انجام شده است.
طبیعی است که کاهش فروش نفت و کاهش درآمدهای ارزی پدیده ای است که اثرات مخربش بر همه بخشها احساس خواهد شد و مردم نیز این را نیک میدانند که شرایط بی مانند به شرایط جنگ اقتصادی نیست، همچنین وضعیت پایین بهره وری انرژی در ایران بر کسی پوشیده نیست، اما تمام این دلایل، برهانها و توجیهات نمیتواند سنگینی باری را که هر روز بر دوش مردم اضافه میشود توجیه کند.
*کارشناس انرژی
سایر اخبار این روزنامه
رنج تولید و زنجیره چالشها
گرانی بنزین و زیرساختهایی که تامین نیست
افزایش سرمایه ۱۰۲درصدی یک شرکت بورسی حملونقل ریلی
اظهارات رئیس جمهور درباره فساد در راستای شفافیت است
خشونت پلیس شیلی علیه معترضان
نیاز اورژانسی زلزلهزدگان سراب به 500 دستگاه کانکس
دستاندرکاران امور باید سیره عملی پیامبر اعظم (ص) در تعامل و مدارا با مردم را الگوی خود قرار دهند
بیانیه آیتالله صافی گلپایگانی درباره گران شدن بنزین
سهمیه سوخت مورد نیاز سرویس مدارس تامین خواهد شد
کمکهای حمایتی و معیشتی ماهانه و بدون وقفه پرداخت خواهد شد
درآمد دولت از افزایش قیمت بنزین ۳۰ یا ۴۵ هزار میلیارد تومان؟!